bato-adv
کد خبر: ۲۲۹۶۳۳
سومین رمان کیمیایی منتشر شد

«کیمیایی» روی کاغذ

«یک روز عصر حدود ساعت ۶ به پسری که با ما کار می‌کرد گفتم برو و ۲ یا ۳ کیلو از این کاغذهای کاهی بخر می‌خواهم رمان بنویسم. بعد هم نوشتم اما آن نگارش اولیه گم شد و من دوباره شروع به نوشتن کردم. برای نوشتن جدولی از شخصیت‌ها درست کردم که بدانم تا زمان تولد و یا ویژگی‌های آن‌ها را گم یا فراموش نکنم این کار تا ۵ سال طول کشید و رمان به پایان رسید.»
تاریخ انتشار: ۱۶:۰۷ - ۲۳ فروردين ۱۳۹۴
مسعود کیمیایی؛ نویسنده و شاعر

«یک روز عصر حدود ساعت ۶ به پسری که با ما کار می‌کرد گفتم برو و ۲ یا ۳ کیلو از این کاغذهای کاهی بخر می‌خواهم رمان بنویسم. بعد هم نوشتم اما آن نگارش اولیه گم شد و من دوباره شروع به نوشتن کردم. برای نوشتن جدولی از شخصیت‌ها درست کردم که بدانم تا زمان تولد و یا ویژگی‌های آن‌ها را گم یا فراموش نکنم این کار تا ۵ سال طول کشید و رمان به پایان رسید.» 

فرارو- مسعود کیمیایی سال هاست که فیلم می‌سازد، آن هم فیلم‌هایی جنجالی در ژانر اجتماعی – سیاسی. شخصیت‌هایش مملو از جوانمردی، غیرت و رفاقت‌اند. این اواخر البته منتقدانی جدی هم پیدا کرد. حتی در کاخ جشنواره فیلم‌اش "هو" شد. با این حال کمتر کسی است که تا به امروز با اسطوره‌های او در فضای سینما آشنا نشده باشد. با قیصر‌ها، سلطان‌ها و... اما کیمیایی علاوه بر ایجاد موجی نو در سینمای ایران چند سالی است که دست به قلم هم شده و به فضای شعر و رمان قدم گذاشته است. امروز از سومین رمان او به نام «سرودهای مخالف، ارکس‌تر بزرگ ندارند» رونمایی می‌شود. 

اگر شماره‌هایی از مجله فیلم‌های متعلق به اوائل دهه شصت و یادداشت‌هایی که درباره کیمیایی نوشته شده را مطالعه کنید، فکر نمی‌کنید که آن یادداشت‌ها نه در اوائل دهه شصت که همین امروز نوشته شده است. این یعنی که کیمیایی پس از گذشت این سال‌ها تغییر نکرده است. هنوز رفیق باز است، این رفیق بازی را در خود حرفه هم اعمال می‌کند، هنوز از جشنواره‌های بین المللی بیزار است، هنوز هم یکی از جنجالیترین فعالان حوزه سینماست. اما تنها فرق او این است که حال کیمیایی ۷۳ ساله فقط یک کارگردان برجسته نیست، بلکه حال در کنار نگارش فیلمنامه و کارگردانی، هم رمان می‌نویسد و هم شعر می‌سراید. 

مسعود کیمیایی از سال ۱۳۴۷ به سینما قدم گذاشت و تا به امروز ساخت ۳۰ فیلم کوتاه و بلند را در کارنامه خود دارد. اما چندسالی است که به فضای ادبیات هم وارد شده است. سینماگران زیادی هستند که اهل نوشتن‌اند و دوست دارند علاوه بر فیلم سازی فضای نویسندگی را هم تجربه کنند. خیلی از آنان هم این دو فضا را تجربه کرده‌اند اما جامعه ادبی فقط به بعضی از آن‌ها روی خوش نشان داده است. مثلا ابراهیم گلستان هم فیلمساز بود و هم نویسنده، ناصر تقوایی داستان هم می‌نوشت اما آن را‌‌ رها کرد. سجادی در کنار هنر اصلی‌اش هنوز می‌نویسد اما کسی او را به عنوان نویسنده نمی‌شناسد. اما مسعود کیمیایی شاید یکی از موفق‌ترین این نمونه‌ها باشد. رمان «جسدهای شیشه‌ای» او با آنکه با نظرات متفاوتی مواجه شد اما با اقبال فراوانی هم همراه بود و چندین بار تجدید چاپ شد. 

خودش درباره حضورش در حوزه ادبیات می‌گوید: «نمی‌توان سربه‌سر ادبیات گذاشت و این حوزه برای امتحان کردن نیست، مثل موسیقی که با آن نمی‌توان شوخی کرد. در واقع ادبیات برای اینکه نادانسته‌ها را رنگ‌آمیزی کند، نیست.» 

واکنش‌ها هم به رمان این کارگردان شناخته شده متفاوت بود. از یک طرف نقدهای تند و تیز و از طرفی دیگر شیفتگی‌های افراطی. به گفته خودش «خیلی از نویسنده‌ها کم‌لطفی کردند که چرا سینماگر دارد وارد عرصه ما می‌شود؛ البته سینماگر‌ها هم همین مشکل را دارند یعنی اگر نویسنده‌ای بیاید و یک فیلم خوب بسازد تحویلش نمی‌گیرند.» 

برخی دیگر اما پس از انتشار رمان‌های کیمیایی گفتند بهتر است که او از آغاز رمان می‌نوشت و به سراغ ساختن فیلم نمی‌رفت. «جسدهای شیشه‌ای» اولین بار در سال ۱۳۸۰ توسط انتشارات آتیه به چاپ رسید سپس در سال‌های متفاوت، توسط ناشران مختلف تجدید چاپ شد. آخرین ناشری که رمان مسعود کیمیایی را به چاپ رسانده، نشر اختران است. این رمان در سال ۱۳۸۷ به چاپ پنجم رسید؛ رمانی اجتماعی است که ماجراهای آن در فاصله‌ دولت‌ مصدق تا پیروزی انقلاب رخ می‌دهد. 

رمان «حسد» را هم نشر ثالث منتشر کرد و تا کنون چندبار تجدید چاپ شده است. در این رمان با شخصیت دیگری از عین القضات همدانی مواجه می‌شویم که البته جدا از شخصیت‌های عاشقانه او نیست اما در کل، حسد جنبه‌های جدیدی از زندگی این شخصیت را بررسی می‌کند. 

 کیمیایی خودش می‌گوید: «عین القضات از زندگی آمده است. زندگی مردمانی که ما بجز کتاب‌ها و رسالات و احتمالا روایت‌ها منبع دیگری درباره آن‌ها نداریم و آن‌ها هم اغلب درباره اندیشه‌های آن هاست تا اینکه به شکلی جزئی‌تر به زندگی روزمره آن‌ها پرداخته باشد. من در عین القضات دغدغه‌ام نوشتن از زندگی آنان بوده و البته این کار هم برایم خیلی سخت بود. من حدود دو سال روی این اثر کار کردم البته ابتدا قرار بود آن را بسازم و نشد بعد تصمیم گرفتم به شکل رمان بازنویسی‌اش کنم و همین مساله دو سال طول کشید.» مجموعه شعرهای کیمیایی هم به نام «زخم عقل» منتشر شد. 

منصور یاقوتی رمان «جسد‌های شیشه‌ای» را بهترین رمان ۱۰۰ سال اخیر ایران نامید و آن را کار متفاوتی از حیث زبان و اجرا دانست. 

او و آرش سنجابی نه یک بار بلکه دوبار برروی این رمان هزار صفحه‌ای نقد نوشتند. در کتاب اول که سال ۸۸ توسط نشر افراز منتشر شد، یاقوتی و سنجابی کتاب «کیمیایی و جهان رمان» با رویکردی جامعه‌شناختی و روان‌شناختی این رمان را نقد و بررسی کردند که با استقبال گسترده‌ای از سوی مخاطبان روبرو شد. 

پس از این موفقیت یاقوتی اعلام کرد که نقد دیگری هم بر روی این اثر تاریخی خواهد نوشت. این بار هم او از منظر جامعه‌شناسی و آرش سنجابی از دو زاویه روان‌شناسی و چشم انداز سینمایی این رمان را مورد کندوکاو قرار خواهد داد. «هستی‌شناسی فهم» توسط «نشر آمه» در ۳۰۰صفحه منتشر شد. 

بسیاری گفتند که رمان‌های کیمیایی فیلم‌های نساخته‌اش است. رمان و سینما از آغاز با هم ارتباطی مستقیم داشتند. بسیاری از آثار سینمایی برجسته با اقتباس از رمان پدیده آمده و می‌آیند. اما شاید این نخستین بار بود که مسیری معکوسی اتفاق افتاد حال کارگردانی داستان‌ها و فیلم‌های ساخته نشده‌اش را به زبان رمان در می‌آورد. 

خود کیمیایی درباره نوشتنش گفته: «من دچار نوشتنم. یعنی باید بنویسم. نه اینکه بگویم مثلا در «جسدهای شیشه‌ای» من بلد بودم بنویسم یا نه اما دراین مورد مطمئن هستم که برای نوشتن این دو رمان دچار نوشتن بودم.» 

او گفته «هر نویسنده‌ای ممکن است یک برنامه کلی برای نوشته‌اش و شخصیت‌ها داشته باشد و از روی آن داستان را پیش ببرد اما من واقعا نمی‌دانستم قرار است صفحهٔ بعد چه اتفاقاتی برای آدم‌های این داستان بیفتد. آن‌ها خلق الساعه کارهایی می‌کردند که من به ادامهٔ آن کار و یا واکنشی نسبت به آن، تصمیم می‌گرفتم.» 

«جسدهای شیشه‌ای» با آنکه اولین رمان و تجربه نویسندگی کیمیایی بود اما نکاتی داشت که توجه بسیاری از منتقدان را به خود جلب کرد. توصیف‌هایی که کیمیایی از تهران و لاله‌زار کرده بود می‌توانست یک دوره تغیرات تاریخی را به تصویر بکشد. 

داستان او همانند یک فیلم سینمایی بود. داستانی که از سال‌های ۲۸ شروع می‌شود و تا سال‌های ۷۵ ادامه دارد. از یک نقطه و یک محل شروع می‌شود و در‌‌ همان محل تمام می‌شود. داستانی که می‌تواند روی بافت خودش مسلط باشد، تکنیک دارد مثل یک فیلم سینمایی که از یک لوکیشن شروع می‌شود و در‌‌ همان لوکیشن به پایان می‌رسد. آدم‌های کتاب او با هم پیر می‌شوند و هیچ‌کدام جا نمی‌مانند. 

اما تجربه نویسندگی او ثابت کرد که کیمیایی نویسنده هم همچون کیمیایی دنیای سینما است. رمان‌هایش هم همچون فیلم‌هایش در فضایی اجتماعی-سیاسی اتفاق می‌افتد. با ادبیاتی عامه پسند و با ویژگی‌های اخلاقی بارز و اسطوره‌وار. به تبع همان نقدهایی هم که به او و فضای فیلمسازی‌اش نشانه می‌رود به نویسندگی‌اش هم می‌رسد. 

آخرین رمان کیمیایی که حال در بازار نشر هم از جمله چهره‌های محبوب شده هم فضایی شبیه به «جسدهای شیشه‌ای» دارد و در آن داستان زندگی اعضای یک خانواده در گذر زمان روایت می‌شود. «سرودهای مخالف، ارکس‌تر بزرگ ندارند» سه جلدی که پنج سال نوشتن آن به طول انجامیده اما دیگر زبانی متفاوت با رمان پیشین او دارد. 

 «سرودهای مخالف ارکس‌تر بزرگ ندارند» ماجرای یک خانواده قدیمی تهرانی را در طول سال‌هایی طولانی روایت می‌کند. این رمان حجمی نزدیک به هزار صفحه دارد. کیمیایی در سال‌های اخیر و در فواصلی که فیلم نمی‌ساخت روی رمان «سرودهای مخالف...» کار کرده است. 

می‌توانید بخشی از این رمان را در زیر بخوانید: 
 «فضلی حواسش به یک جعبهٔ بزرگ تخته شیلاتی بود که بار ماهی‌اش را در ظرف فلزی براقی ریخت. یکی دوتا ماهی بیرون افتادند که بی‌اختیار فضلی نگران آن‌ها شد. ماهیان مرده و لزج سر می‌خوردند و روی هم در ته ظرف تلنبار می‌شدند. مرتضی دید فضلی ایستاده و نگاه می‌کند. او هم ایستاد. دو لاشه ماهی بیرون‌افتاده را برداشت به میان ماهیان دیگر انداخت. ماهیان در هم شده بودند. مغازه‌دار و شاگردش برای سوا کردن آن‌ها آمدند و شاگرد که فریاد زد:

ماهی! ماهی تازه! 

مرتضی ترسید و تکانی خورد و دید فضلی ندید، راحت‌تر شد و به فضلی گفت: 
اینکه صدا کرد ماهی، اون دوتا رو که نجات داده بودم و انداخته بودم تو بقیه، گم کردم. نشونشون کرده بودم. عجب کارایی آدم تو بی‌کاری می‌کنه. اما خوشگل بود.

فضلی حرکت کرد. از هر طرف خودش را بی‌کار دید. برای تصمیم و اجرا‌هایشان شوق می‌خواست، شوق و شادابی در‌‌ همان خون پنهان اولی که ریخته بود، از روح و تنش برود. چه آسان هیچ‌کس نفهمید خائن را کشتن قانون را از اعتبار دور کرده در گوشه‌ای از اطاقی قدیمی نفس می‌کشیده و سیگار پشت هم می‌گیرانده و گاهی هم بغض‌های کوتاه می‌کرده. گم شده بود. اما کم‌شده‌اش سخت پیدا می‌شد. زندگی‌اش را حتی خودش به ردیف نمی‌دانست. روز به روز نفس می‌کشید. فردا را از خودش نمی‌دانست. تقویم را موجود زائدی می‌دانست. شنبه‌ها و یک‌شنبه‌ها و دوشنبه‌ها چه فرقی با هم داشتند.»

رونمایی و جشن امضای این کتاب امروز یکشنبه ۳۰ فروردین ساعت ۱۷ با حضور خود او در مؤسسه‌ فرهنگی‌ هنری مکتب تهران برگزار می‌شود.
درنا
Iran (Islamic Republic of)
۲۳:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
کیمیایی شاه سینمای ایران بود . حالا شاه هنر ایرانه . ایشون به جایگاهی رسیدن که کمتر کسی به اون نقطه میرسه . این نتیجه نبوغ ، عشق و تعهده . پاینده باشی آقا
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
سینمای مرررردی و لات بازی و تیزی و آبدوغ خیاری! حتی شاهکارهاش هم مزخرفه و فلسفه غلطی رو دنبال میکنه .
anoshirvan
Netherlands
۰۶:۲۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
خالق فیلم های فراموش نشدنی قیصر ، داش آکل ، رضاموتوری ، غزل و ..... دوستش دارم
ياشار
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
ظاهرا كه نويسندگيش از فيلمسازيش بهتره.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۶ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
کیمیایی هیچ خلاقیت و نبوغی نداره , وی فقط با اقتباس های غلط و فیلم های آبکی به ما لطمه زده
افرا
Iran (Islamic Republic of)
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
به شما لطمه زده ؟
میشه خودتونو معرفی کنین ؟
به خدا همون مرتضی پاشایی به درد شماها میخوره . کجایی دکتر اباذری ؟
بهرام
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۳ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
نظرت راجع به حضرت استاد ده نمکی چیه؟؟؟!!!!
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۰
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۵۴ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
فیلم و لات های لنگی !!
کمیل
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۴
کیمیایی رو هر جور که معنی کنی ، بخش مهمی از سینمای این مملکته.
شما فیلم هندی دوست داری نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۲ - ۱۳۹۴/۰۱/۲۵
فیلم کیمیایی دست کمی از فیلم هندی نداره والا! چندین بار در حین دیدن فیلمهای کیمیایی خندیده باشم خدا میدونه !!!
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین