پس از جنایت متهم به اتهام قتل پسرعمویش بازداشت شد و در همان بازجوییهای اولیه به درگیری با او اعتراف کرد و گفت: من نمیخواستم پسرعمویم را بکشم.
دومین شاهد نیز گفت: من شاهد درگیری قبلی آنها بودم. درگیری بین این دو نفر نبود. درواقع آنها به خاطر مشکلاتی که خواهر و برادرشان داشتند با هم درگیر شدند و مسئله کاملا خانوادگی بود؛ اما آنها به جان هم افتادند. بار دوم ما سعی کردیم آنها به هم نزدیک نشوند و مشکلی ایجاد نشود اما سهراب به سمت کیوان رفت و با پتک به صورت او زد.
متهم گفت: من به خانه ابراهیم مدام رفتوآمد داشتم تا اینکه شب حادثه خواهرم با من تماس گرفت و گفت ابراهیم و شیما دعوا کردهاند و شیما کمک لازم دارد. من هم قبول کردم به کمک بروم. وقتی وارد خانه شدم، با ابراهیم صحبت کردم و به او گفتم با همسرت تندی نکن و مشکلاتتان را مسالمتآمیز حل کنید، اما ابراهیم خیلی عصبانی بود. او با چاقو به سمت شیما حمله کرد. سعی کردم جلویش را بگیریم و او تلاش کرد مرا بزند. من هم یک چاقو برداشتم و برای اینکه از خودم دفاع کنم، ضربهای به مقتول زدم و همان یک ضربه باعث مرگش شد.
پدر خانواده ای پس از ضربه با پتک به سر دخترش در حالی که موفق نشده بود تا همسرش را به قتل برساند خودکشی کرد.
سه هفته از عمل زیباییام گذشت و روی بینیام چسب داشتم و روی صورتم هنوز کبودی بود تا این که شوهرم به خانه بازگشت، امیر وقتی مرا دید ابتدا فکر کرد که من تصادف کرده ام و گفت: چرا درباره تصادف حرفی نزدی که من با لبخند گفتم نمیخواستم ناراحتت کنم که در همین لحظه دختر بزرگم از اتاقش بیرون آمد و با خنده گفت که تصادف کجا بود؟! مامان عمل زیبایی کرده است. وقتی صحبت دخترم تمام شد و من با لبخند منتظر خوشحالی شوهرم بودم در چهره اش عصبانیت را دیدم او مرا به باد کتک گرفت به حدی که بینی و فکم شکسته شد و همسایهها به دادم رسیدند وگرنه معلوم نبود چه بلایی سرم بیاید.
بعد از آن اتفاق چندروزی در بیمارستان بستری بودم تا گوشم را جراحی کنم و پیوند بزنم، اما پیوند نخورد. الان از برادرم شکایت دارم، چون گوشم را کند. از طرفی در این مدت که بیمارستان بودم پدرمان هم فوت شد.
وی درباره نحوه اسیدپاشی هم به بازپرس گفت: «در یک لحظه خواهرزادهام بنیامین از ماشین پیاده شد و از صندلی خودرو یکی از شویندهها را برداشت و در نهایت مقداری شوینده به سمت دو نفر از مهاجمان ریخت و سپس سوار پراید شدیم و فرار کردیم.»
بحث و جدال زن و شوهري در خيابان با خودزني مرد جوان به وسيله ضربههاي چاقو رنگ خون گرفت. اين ماجرا هنگامي از بقيه خودزنيها متفاوت شد كه در بررسيهاي اوليه مشخص شد مرد جوان با ضربه چاقو قلب خود را هدف گرفته بوده است. مرد جوان كه مهران نام داشت در اين خودزني با يك قبضه چاقوي مسافرتي خودزني كرد.