تعیین سقف قیمت، یک سیاست محبوب در مواجهه با تورم است. سیاستمداران با این کار جدیت خود را در اهمیت دادن به معاش مردم نشان میدهند و شهروندان مضطرب، خبر مقابله با گرانی را التیامی بر نگرانیهایشان تلقی میکنند. با این حال نتایج سیاست تعیین سقف قیمت با محبوبیت آن تناسبی ندارد. درحالیکه علم اقتصاد کمبود کالا و سهمیهبندی را بهعنوان نتایج ناگزیر این سیاست معرفی میکند، یک اقتصاددان توضیح میدهد که هزینه مشاهده قیمتهای ارزان تعیینشده با دستور، فراتر از این مورد است. بر این اساس، تعیین سقف قیمت هزینه ضمنی ایستادن در صف و انتظار را بر شهروندان تحمیل میکند، موجب خالی شدن قفسه فروشگاهها میشود و با تحمیل محدودیت درآمد بر بنگاهها، آنها را به سمت کاهش کیفیت تولید و صرفهجویی در هزینهها سوق میدهد. صفهای طولانی، قفسههای خالی و کیفیت نازل کالاها حاکی از آن است که ارزانی حاصل از سیاست تعیین سقف قیمت، برای شهروندان و بنگاهها بسیار گرانتر از تصورات تمام میشود.
بانک مرکزی برای امروز قیمت دلار را 3009 تومان اعلام کرد.
هنوز مجوزی برای گرانی محصولی صادر نشده است سازمان حمایت بدون مجوز ستاد تنظیم بازار میتواند نرخگذاری کند