bato-adv
کد خبر: ۸۶۲۶۱

براي سالروز درگذشت هرمان هسه

تاریخ انتشار: ۱۲:۱۷ - ۱۸ مرداد ۱۳۹۰


فردا چهل و نهمين سالمرگ «هرمان هسه»، يكي از پرخواننده‌ترين نويسنده‌ها‌ي اروپايي قرن بيستم، است.

به گزارش ايسنا، هرمان هسه رمان‌نويس، شاعر و نقاش آلماني برنده‌ي نوبل ادبيات، در روز دوم جولاي 1877 در شهر وورتمبرگ آلمان در يك خانواده‌ي مبلغ مسيحي متولد شد.

هرمان بعد از گذراندن تحصيلات تا مدرك ديپلم، در سال 1895 در سن 18 سالگي در يك فروشگاه كتاب آغاز به‌ كار كرد. اگرچه كار اصلي او بسته‌بندي، جابه‌جايي و آرشيو كردن كتاب‌ها بود، اما بعد از پايان 12 ساعت كار روزانه، با خواندن كتاب، علاقه‌ي‌ شخصي‌اش را دنبال مي‌كرد. وي در اين ميان به نوشته‌هاي الهيات «گوته»، «لسينگ»، «شيلر» و متون مربوط به اسطوره‌شناسي يونان علاقه‌ي خاصي داشت.

در سال 1896، اولين شعر هسه به‌ نام «مدونا» منتشر شد. وي تمركز بيشتري بر آثار رمانتيك آلمان از جمله آثار «كلمنس برنتانو»، «جوزف فرايهر فون آيشندورف» و «فردريك هولدرلين» داشت. او در پاييز سال 1898، اولين كتاب شعرش را با نام «ترانه‌هاي عاشقانه» منتشر كرد. در تابستان سال بعد، مجموعه‌اي به نثر با نام «يك ساعت بعد از نيمه‌شب» را به چاپ رساند؛ هرچند كتاب‌هايش از لحاظ درآمد اقتصادي توفيقي نداشتند و طي دو سال، تنها 54 نسخه از 600 جلد شمارگان مجموعه‌ي شعر او به فروش رسيدند.

هرمان هسه در سال 1900 به علت مشكل بينايي از سربازي معاف شد. مشكلات عصبي و سردردهاي مداوم، در طول عمر هميشه او را آزار مي‌دادند. پس از سفر به ايتاليا، كه فرصت انتشار بيش‌تر متون ادبي و شعرهاي هسه را براي او ممكن مي‌ساخت، اولين رمان اين نويسنده در سال 1904 به نام «پيتر كامنزيند» به چاپ رسيد و هسه به‌عنوان يك نويسنده، رسما وارد دنياي ادبيات شد.

بعد از ازدواج با «ماريا برنولي» در سال 1904، دومين رمانش را به نام «زير چرخ» در سال 1906 به چاپ رساند. اين رمان يكي از بزرگ‌ترين آثار هرمان هسه است، که تضاد ميان آزادي‌هاي فردي و فشارهاي موجود در جوامع پيشرفته را نشان مي‌دهد.

او در كنار رمان، به سرودن شعر و نوشتن داستان كوتاه نيز مي‌پرداخت. سومين رمان هسه در سال 1910 با نام «گرترود» منتشر شد، كه خود آن را يك ناكامي مي‌دانست. با شروع جنگ جهاني اول در سال 1914، وي با اعلام اين‌كه مي‌خواهد همچون بسياري از نويسندگان ديگر در جبهه حضور يابد، داوطلبانه خواستار حضور در جنگ شد؛ اما به عنوان نگهبان اسيران جنگي منصوب شد.

چاپ مقاله‌اي در سوم نوامبر 1914 كه از روشنفكران آلماني خواست تا اسير ناسيوناليسم نشوند، او را در ميدان اختلافات سياسي قرار داد. اين مناقشه‌ي عمومي هنوز حل نشده بود، كه با مرگ پدر، بيماري سخت فرزند و روان‌پريشي همسرش، هسه دچار مشكلات رواني شديد شد و با ترك خدمت ارتش، به مركز روان‌درماني رفت.

وي بعد از سه هفته درمان، به خانه بازگشت؛ اما جدايي همسرش از او، موجب شد تا براي تسكين خود، به نقاشي رو بياورد؛ هنري كه زمينه‌ساز كتاب‌هاي بعدي او شد؛ چنان‌كه در كتاب «آخرين تابستان كلينگسور» در سال 1920 مشاهده مي‌شود.

او در سال 1922 با انتشار «سيدارتا» علاقه‌اش را به فرهنگ هند و فلسفه‌ي بودا نشان داد. «هنري ميلر» درباره‌ي اين کتاب مي‌گويد: «سيدارتا داروي شفابخشي است که از انجيل عهد جديد نيز مؤثرتر است.»

هسه رمان موفق «گرگ بيابان» را در سال 1927 منتشر كرد، و در برخي آثار برجسته‌ي او توصيف‌هاي شرح ‌حال‌گونه‌ با مايه‌هاي طنز قابل درك هستند.

گفته مي‌شود هسه در سال 1933 «برتولت برشت» و «توماس مان» را كه راهي تبعيد بودند، كمك كرد و در اين ميان سركوبي هنر و ادبيات از سوي هيتلر را مورد انتقاد شديد قرار داد. بعد از جنگ جهاني دوم، ديگر رمان ننوشت، اما نوشتن داستان كوتاه و شعر را ادامه داد.

هسه در سال 1946 موفق به دريافت نوبل ادبيات براي يك عمر فعاليت ادبي شد.

او روز نهم آگوست 1962 در تسين سوييس درگذشت.

از جمله افتخارات و جوايزي كه اين نويسنده‌ي آلماني به‌دست آورد مي‌توان به دكتري افتخاري از دانشگاه «برن»، جايزه‌ي «ويلهلم راب»، «گوتفريد كلر» و جايزه‌ي «گوته» از شهر فرانكفورت اشاره كرد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
پرطرفدارترین عناوین