bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۵۱۵۸

دومینوی خشونت و مغالطه

تاریخ انتشار: ۱۵:۱۰ - ۰۸ مرداد ۱۳۹۰


فرارو- خيلي ها حوصله حرف زدن ندارند. دست به عمل می زنند. پشت فرمان نشسته اند، به قیمت اجاره خانه فکر می کنند، ناگهان سر هیچ و پوچ با خودروي كناري  درگیر می شوند، کار بالا می گیرد، چاقو می کشند، اگر نباشد دست به قفل فرمان می برند، اگر نباشد، بالاخره چیز دیگری پیدا می کنند تا به طرف دعوا حمله کنند. ضربه می زنند. ناگهان متوجه می شوند پیکر غرق به خون یک نفر که حتی او را نمی شناخته اند، مقابلشان روي زمين افتاده است.

یا
جوانی ناکام در عشق با طرحی خیلی ساده و بدون پیچیدگی به روی پل عابر پیاده به قصد انتقام جویی از دختر مورد علاقه ی خود ضربات سنگین و هولناک چاقو را بر پیکره وی وارد می کند تا بدین ترتیب انتقام یک کلمه "نه" را از او بگیرد.

یا
یکی از قویترین ورزشکاران ایران شبانه و هنگام بازگشت از یک مهمانی به خاطر فحاشی چند جوان که در خودرو کناری او بودند عصبانی می شود، کنار می زند، با آن ها جرو بحث می کند، ناگهان یکی از آن جوانان در گیرودار بحث چاقو می کشد و ضربه ای مرگبار به گردن قویترین مرد کشور وارد می کند و او را به قتل می رساند.

یا
بیش از ده جوان یک شهر کوچک به یک مهمانی در باغی حمله می کنند و زنان مهمانی را در مقابل چشم همسرانشان مورد تجاوز جنسی قرار می دهند.

یا
پدری معتاد که با همسرش نیز اختلاف دارد فرزند خوردسالش را تا سرحد مرگ کتک می زند، سیگار خود را با بدن او خاموش می کند. هنگامی که این اتفاق رخ می دهد، مادر بی اعتنایی می کند، کودک هنگامی به بیمارستان منتقل می شود که دیگر دیر شده است. جان می دهد.

یا
پسرجوانی از دختری خواستگاری می کند. دختر می گوید "نه"، جوان چهار لیتر اسید سولفوریک بر می دارد و با خشونت، عصبانیت و کینه تمام آن را به صورت دختر می پاشد. دختر کور می شود، چهره اش نابود می شود و...

یا
زنی به شکل هولناک و بی رحمانه ای خود را از صحنه روزگار محو می کند. به ایستگاه مترو می رود و به جای این که ناراحتی خود را بر روی دیگران خالی کند. به خشن ترین شکل ممکن خود را به جلو قطار می اندازد و در دم جان می دهد تا به خيال خود راحت شود.

و....

این‌ها نمونه هایي از خشونت های اعمال شده در جامعه ایران است که در چند هفته اخیر رسانه ای شده اند. خشونتی که از لحاظ كيفي و كمي، از حد معمول خود فراتر رفته و واکنش ناظران، کارشناسان و حتی نمایندگان مجلس را نیز برانگیخته است.

 هر کارشناس و یا مسئولی از یک یا چند جنبه به معضل خشونت هاي امروز پرداخته است. یکی آستانه تحمل جامعه را بررسی کرده، یکی اوضاع اقتصادی، فرهنگی و توسعه ناموزون کشور را دخیل دانسته، یکی بی اعتبار بودن جان انسان در جامعه را عامل این وضعیت اعلام کرده و...

رییس پلیس ایران و وزیر کشور نیز عواملی همچون قدرت‌های بیگانه و دشمنان، رسانه‌ها، ماهواره‌ها، مشروبات الكلی و... را به عنوان ریشه‌های ناامنی‌های به وجود‌آمده معرفی کردند.

توضیحات رییس پلیس به مسائل سیاسی هم کشیده شد؛ آن گونه که سردار احمدی مقدم، فتنه 88 را یکی از عوامل ناامنی هاي اجتماعي اخير دانسته اما این تبصره را به اظهاراتش اضافه کرده که "در پایان سال 88 با تمهیدات پلیس ناامنی ها دوباره کنترل شد".

وزیر کشور نیز در تحلیل موضوع گفت: «مطالعات شورای امنیت كشور نشان داده هیچ پیوستگی و ارتباط معناداری بین وقایع اخیر نبوده و این وقایع ریشه در سرخوردگی اجتماعی، حاشیه‌نشینی و مصرف مشروبات الكلی داشته است.»

اما این جا یک تناقض میان اظهارات نجار وجود دارد. وزیر کشور ابتدا حضور بیگانگان در منطقه، ماهواره و رسانه ای شدن این اتفاقات را از عوامل اصلی دانسته اما در تحلیل سیاسی موضوع به گزارش شورای امنیت کشور اشاره کرده که نکته ظریف و مهمی در آن قرار دارد: "این وقایع ریشه در سرخوردگی اجتماعی، حاشیه‌نشینی و مصرف مشروبات الکلی" دارد.

تمام این تحلیل ها در برابر نمایندگان مردم در مجلس ارائه شده اما نمایندگان، واکنش ویژه ای به تحلیل های مقامات دست اندركار امنيت و آرامش کشور نشان نداده اند. 

مقاماتي كه نامشان به ميان آمد، تقريبا بی توجه به تحلیل های کارشناسان، به نمایندگان مجلس پاسخ دادند؛ پاسخ هایی که حتی با تحلیل های شورای عالی امنیت ملی نیز زمین تا آسمان متفاوت است. 

همچنین در همین راستا مقامات پلیس تاکنون فقط یک پیشنهاد برای برخورد جدی با این مسائل ارائه کرده اند؛ تصویب قانون ممنوعیت حمل سلاح سرد. قانونی که از دید کارشناسان تصویبش تاثیر محسوسی در کاهش خشونت ندارد.

رییس پلیس امروز دوباره بر تصویب این قانون تاکید کرد، اما سخنی درباره مصادیق سلاح سرد نگفت. احمدی مقدم توضیح نداد که آیا کارد آشپزخانه، تیغ موکت بری و قفل فرمان نیز سلاح سرد است؟

فرهاد تجری عضو کمسیون اجتماعی در مورد این درخواست رییس پلیس معتقد است نیروی انتظامی به جای تصدی بعضی امور بهتر است به بحث امنیت مردم بپردازد.

وی گفت: «این ممنوعیت ها جز این که مردم را به دور زدن قانون تشویق کند فایده ای ندارد. اگر به نیروی انتظامی باشد، حمل کارد میوه خوری هم یک سلاح سرد محسوب شده و باید برای خرید آن اجازه گرفت.»

از طرف دیگر تاکنون پلیس هیچ توضیحی درباره ضمانت اجرایی قانون حمل سلاح سرد نداده است. آیا از این پس لوازم خانگی فروشی ها از فروش چاقو و کارد منع می شوند؟ اگر کسی به کوه برود با خود چاقو ببرد چگونه با او برخورد خواهد شد؟ و...

به نظر می رسد فرماندهان پلیس و وزارت کشور در تحلیل اتفاقات اخیر اجتماعی در کشور و یافتن راهکار مقابله با آن ها دچار مغالطه ای آشکار شده اند. آن‌ ها می گویند قویترین مرد ایران به وسیله سلاح سرد به قتل رسیده است. در نتیجه باید حمل سلاح سرد را ممنوع کرد!

اما از خود نمی پرسند که چرا قاتل، سلاح سرد با خود حمل می کرده است؟ چرا اصلا مشاجره به وجود آمد؟ چرا در یک لحظه و بدون هیچ مقدمه ای قاتل ضربه مرگبار به گردن قویترین مرد ایران وارد کرده است؟

مسئولان امنیتی کشور می گویند عامل اصلی تجاوز های گروهی، ماهواره و مشروبات الکی است اما هیچ وقت نمی پرسند که علت پناه بردن به ماهواره و مشروبات الکلی چیست؟ البته مقامات امنیتی کشور، علل و عوامل کودک آزاری های فراوان و اسید پاشی های وحشتناک را هم نادیده گرفته اند.

گزارش شورای امنیت ملی، آن گونه که وزیر کشور آن را در مجلس نقل کرده، حکایت از وجود "سرخوردگی اجتماعی" در کشور دارد. اما وزیر کشور در تحلیل وقایع اخیر هیچ اشاره ای به "سرخوردگی اجتماعی" نمی کند و توپ را به زمین بیگانگان و رسانه ها می اندازد!

در گزارش شورای عالي امنیت ملی به موضوع حاشیه نشینی اشاره شده است که وزیر کشور به راحتی از كنار آن می گذرد و هیچ توضیحی در این باره ارائه نمی کند.

رییس پلیس با صراحت در مقابل نمایندگان از کاهش جرم و جنایت درکشور سخن می گوید و با ارائه آمار نهاد مطبوع خود می گوید  امنیت در کشور نه تنها بد نیست بلکه بهتر هم شده است!

اما از طرف دیگر علی لاریجانی رییس مجلس، امنیت روانی کشور را نامناسب ارزیابی می کند و خواهان بهبود وضعیت موجود می شود.

تمام کارشناسان اجتماعی درباره شرایط کنونی هشدار می دهند. نمایندگان مجلس اوضاع را آنقدر نامناسب می بینند که دادستان کل کشور، وزیر کشور، وزیر دادگستری و رییس پلیس را احضار می کنند. اما با احضار مسئولین امنیتی نیز اتفاق خاصی رخ نمی دهد.

با این اوصاف به نظر مي رسد که پلیس و وزارت کشور هیچ راهکاری برای مقابله با این وضعیت ندارند. تنها راهکار که پلیس ارائه کرده است ممنوعیت استفاده از قانون سلاح سرد است! ظاهرا وزارت کشور و پلیس نه تنها عمق مسئله را درک نکرده اند بلکه به برخی گزارش ها هم چون گزارش شورای عالی امنیت ملی نیز بی توجه‌اند. آن‌ها، دانسته يا نادانسته، در برابر هر خشونتی یک مغالطه رو می کنند. باید دید که دومینوی خشونت و مغالطه کی تمام می شود. 

اگر زمينه ها و عوامل اصلي گسترش خشونت در جامعه امروز ايران شناسايي نشوند و اقدامي جدي براي نابودي آن ها صورت نگيرد، حتي خويشاوندان نزديك مسوولان كشور نيز ممكن است قربانيان بعدي خشونت هاي اجتماعي باشند.

مغالطه، چه دانسته باشد و چه نادانسته، مانع گسترش خشونت ها نخواهد بود. تا دير نشده، بايد شجاعانه و كارشناسانه، فكري اساسي كرد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو