![فوت و فنهای پخت همبرگر رستورانی را اینجا بخوانید فوت و فنهای پخت همبرگر رستورانی را اینجا بخوانید](https://cdn.fararu.com/files/fa/news/1403/11/25/2440437_198.jpg)
آیا نگران هستید فرزندانتان به اختلال اضطراب دچار شده باشند؟ حتما به این نشانهها توجه کنید.
فرارو- طبیعی است که کودکان در مورد چیزهایی که ممکن است هرگز اتفاق نیفتند ترس داشته باشند، اما گاهی اوقات به کمک حرفهای نیاز دارند.
به گزارش فرارو به نقل از سی ان ان، اگر فرزند شما نسبت به ترسهایش وسواس داشته باشند یا با بالا رفتن سنش هیچوقت این ترسها را رها نکند، باید به یک متخصص مراجعه کنید. برای برخی از کودکان و والدین آنها، تشخیص اینکه چه زمانی ترسها معمولی هستند و چه زمانی در حال تبدیل شدن به فوبیاها یا اختلالات اضطرابی جدیتر هستند، میتواند دشوار باشد. ترس بخشی طبیعی از رشد انسان است، به عنوان مکانیسم بقا عمل میکند و به جلوگیری از درگیر شدن کودکان و بزرگسالان در رفتارهای پرخطر کمک میکند.
توماس اولندیک، پروفسور روانشناسی دانشگاه ویرجینیا تک، در مورد ترس و اضطراب گفت: «زمانی که ترسها ناتوان کننده شوند یا عملکرد روزانه را مختل کنند، میتوان آنها را به عنوان یک فوبیا یا اختلال اضطراب طبقه بندی کرد.»
به گفته وندی سیلورمن، استاد روانپزشکی کودک، اگر اختلالات اضطرابی و فوبیا درمان نشوند، کودکان در معرض خطر مشکلات روانپزشکی یا پزشکی اضافی هستند که ممکن است در بزرگسالی نیز ادامه پیدا کنند.
کودکان ممکن است به دلایل مختلفی از جمله ژنتیک، تجربیات منفی مستقیم با یک رویداد یا شی، مشاهده دیگران یا شنیدن اطلاعات ترسناک دچار فوبیا یا اختلالات اضطرابی شوند. اختلالات ترس و اضطراب در کودکان نسبتاً شایع است. بر طبق راهنمای کمکهای اولیه روانشناختی: کمک به کودکان و نوجوانان برای مقابله با بحرانهای قابل پیشبینی زندگی، از هر ۳ کودک و نوجوان ۱ نفر تحت تأثیر این اختلالات قرار میگیرند و این نرخها از زمان شروع همهگیری کووید-۱۹ بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است.
ترسها و اضطرابهای جدید با رشد و انطباق کودکان و نوجوانان با محیطهای جدید ایجاد میشوند و تغییر میکنند. نوزادان و کودکان نوپا اغلب ترس از صداهای بلند، افراد ناآشنا و جدایی از والدین خود را نشان میدهند. کودکان پس از رسیدن به سن پیش دبستانی شروع به بازیهای تخیلی میکنند و ممکن است ترسهایی مربوط به ارواح، هیولاها و حیوانات پیدا کنند. هنگامی که کودکان به سنین نوجوانی میرسند و شروع به تجربه بیشتر در دنیای واقعی میکنند، ایجاد ترس در مورد اضطراب اجتماعی در آنها رایج است، به ویژه زمانی که با نظارت و قضاوت دقیق دیگران روبهرو میشوند.
اولین گام برای رسیدگی به یک اختلال اضطرابی یا فوبیا، شناخت علائمی است که خارج از مرزهای یک ترس رایج است. والدین ممکن است برای تشخیص برخی از اضطرابها دچار مشکل شوند، به خصوص اگر کودک علائم رایج یعنی بی میلی به غذا، حالت تهوع یا امتناع از ترک خانه را نشان ندهد یا در مورد به اشتراک گذاشتن ترسهای خود محتاط باشد. کارشناسانی مانند اولندیک و سیلورمن برای کمک به والدین در تشخیص اینکه آیا ترس ممکن است به یک اختلال جدیتر تبدیل شود یا خیر، به شدت و مدت ترس نگاه میکنند.
بررسی این موضوع که ترس هر چند وقت یکبار رخ میدهد میتواند کمک کننده باشد. از این طریق والدین و کودکان میتوانند متوجه شوند که آیا ترس چیزی است که تنها یک بار در سال در ظاهر میشود یا خیر.
ارزیابی شدت ترس نیز بسیار مهم است. والدین میتوانند شدت ترس را بر اساس نحوه واکنش فرزندشان در زمانی که شرایط طوری که آنها میخواهند مدیریت نمیشود، قضاوت کنند. رتبه بندی واکنشهای فرزندان در مقیاس ۱ تا ۱۰ میتواند به والدین و روانشناسان کمک کند تا شدت این موارد را بهتر درک کنند. در نهایت، مدت زمان ادامه ترس برای مراجعه به یک متخصص مهم است.
روانشناسان توصیه میکنند به ترسهای کودک خود زمان بدهید تا مشخص شود که آیا این نگرانیها موقتی هستند یا برای مدتی طولانی ادامه پیدا میکنند. اولندیک و سیلورمن خاطرنشان کردند که ترس باید حداقل شش ماه طول بکشد تا به عنوان یک فوبیا یا اختلال اضطراب بالینی در نظر گرفته شود. سیلورمن توضیح داد اگر ترس مانع رشد یا عملکرد صحیح کودک شود، عملکرد خانواده را مختل کند یا بر عملکرد تحصیلی کودک تأثیر منفی بگذارد، این احتمال وجود دارد که ترس به یک مشکل بالینی مهم تبدیل شده باشد و ممکن است زمان مراجعه به یک متخصص فرا رسیده باشد.
هنگام مدیریت ترسهای کودکان، بسیاری از والدین به طور غریزی تمایل دارند برای محافظت فرزندان خود مداخله کنند. با این حال، سیلورمن نسبت به این رویکرد هشدار داده است و توضیح داد این روش تنها تسکینی موقتی برای کودک فراهم میکند و به جای کمک به غلبه بر ریشه نگرانی، ترس را تقویت میکند. اگر خود والدین دچار اضطرابهای خاصی هستند که باعث میشود رفتار نامناسبی انجام دهند، مهم است که واکنشهای سالمتری از خود نشان دهند تا فرزندانشان رفتار بهتری در آینده داشته باشد. علاوه بر این، والدین باید تعادلی میان صحبت کردن درباره نگرانیهای فرزندشان و بحث در مورد اقدامات احتیاطی و تاکید بر آسیبهای احتمالی و پیامدهای منفی یک رویداد یا شی پیدا کنند.
کنترل ترس کودکان از تهدیدات دنیای واقعی مانند حادثه در مدرسه یا بلایای طبیعی میتواند به ویژه دشوار باشد. با این حال، اولندیک و سیلورمن برای کمک به کاهش نگرانیها یا احساس انزوا و شرم، به والدین توصیه میکنند گفتگویی صمیمی با فرزندان خود داشته باشند. والدین همچنین میتوانند احساسات خود را به شیوهای مناسب با سن فرزندانشان به اشتراک بگذارند تا نشان دهند که صحبت کردن در مورد موضوعات سنگین و آسیب پذیر بودن با دیگران سالم و ضروری است. به گفته سیلورمن، در برخی موارد، توضیح اینکه برخی ترسها با رویدادهای کماحتمال مرتبط هستند یا ایجاد یک برنامه میتواند اطمینان خاطر بیشتری در کودکان ایجاد کند. والدین باید کودکان را تشویق کنند تا به جای درگیر شدن در رفتارهای اجتنابی، با ترسهای خود روبهرو شوند.
اگر علیرغم تلاشهای شما در خانه، اضطراب فرزندتان بیش از شش ماه ادامه یابد حتما باید از متخصصان واجد شرایط کمک بگیرید. کودکان ممکن است در تشخیص و بیان احساسات خود دچار مشکل شوند. والدین میتوانند با ردیابی رفتارها و جمع آوری بازخورد از معلمان یا سایر مراقبان، بینشهای مفیدی را به روانشناسان ارائه دهند. درمان شناختی رفتاری، به ویژه مواجهه درمانی، در درمان اضطراب و فوبیا بسیار موثر است. مواجهه درمانی به تدریج شی یا موقعیت مورد ترس را به روشی کنترل شده معرفی میکند. این روش شروع آرامی دارد و در طول زمان شدت و سرعت میگیرد.