bato-adv
bato-adv

از کینگ‌دام آره‌نا تا امیرکبیر

از کینگ‌دام آره‌نا تا امیرکبیر

ورزشگاه اختصاصی الهلال در ریاض محلی جدید برای درس گرفتن مدیران ایرانی است.

تاریخ انتشار: ۲۲:۵۵ - ۱۷ بهمن ۱۴۰۳

نوشتن از اینکه عربستانی‌ها در عرصه فوتبال، سال‌هاست گوی سبقت را از ایران ربوده و مسیر جدیدی، رو به آینده گشوده‌اند، امری تکراری و ملال‌آور برای مسئولان خواهد بود. این کشور با ایجاد اصلاحات واقعی در این زمینه، علاوه بر بهبود زیرساخت، رو به جذب ستاره‌های مطرح دنیا آوردند تا پروژه‌ای که به نظر زمان‌بر و تا حدودی غیرقابل باور بود، در چشم بهم‌زدنی و حتی ۵ سال زودتر از چشم‌انداز خود عربستانی‌ها عملی شود.

اگرچه در عرصه ملی، این کشور هنوز به اهدافی که ترسیم کرده نرسیده ولی قطعا در عرصه باشگاهی این اهداف را رد کرده و در حال ترسیم اهدافی جدیدتر است. حالا دیگر عجیب نیست اگر ستاره‌های جوان دنیا هم بازی در عربستان را به حضور در سطح یک فوتبال اروپا ترجیح دهند. در این کشور علاوه بر پول، امکانات هم در دسترس است و اگر تا چندسال پیش، انگ‌های حقوق بشری بر پیشانی این کشور می‌نشست، این بار حضور سفیران فوتبالی از کشور‌های مختلف، به ترسیم چهره جدیدی از حاکمیت این کشور منجر شده است.

ما کجا، عربستان کجا؟

شاید برای گفتن و نوشتن از تحولات در فوتبال عربستان نیاز به هزاران کلمه باشد ولی تغییر مشهود این رویه در سال‌های اخیر، این مورد را بی‌اساس جلوه می‌دهد. حتی دیگر نیاز به مقایسه در جزئیات هم نیست تا مشخص شود که عربستان، رقیب سیاسی ایران در خاورمیانه، تا چه اندازه به لحاظ فوتبالی، از ایران پیشی گرفته است. واضح است که نیت این مطلب خودزنی نیست و بنابرسیاست‌های هر کشوری، اولویت‌بندی می‌شود ولی اگر قرار به بررسی زیرساخت در این دو کشور باشد، روشن است که فاصله عربستانی‌ها با ایران نجومی شده و حالا علاوه بر تامین بودجه، امری که با توجه به شرایط اقتصادیِ کنونی محال به نظر می‌رسد، نیاز به عزمی ملی دارد. واقعیت این است که فاصله عربستانی‌ها در این زمینه به قدری صعودی شده که مقایسه زیرساخت فوتبالی‌اش با ایران، امری ناممکن است.

کلی ورزشگاه ۱۵ هزارنفری و کلی پرسش

باوجود چنین امری ولی نباید از اهمال مدیریتی در ایران، خاصه در عرصه ورزش، چشم‌پوشی کرد. برای روشن‌تر شدن بیشتر این بحث، می‌توان به طرح ۲۰ سالگی انقلاب در حوزه ورزش برگشت. طرحی که سال ۱۳۷۷ در دستور کار سازمان ورزش وقت قرار گرفت و مقرر شد تا ۱۳۷۷ پروژه ورزشی در کشور افتتاح شود. بخشی از این طرح که مورد توجه است، ساخت ورزشگاه‌های ۱۵ هزارنفری فوتبال در هر استان است. این طرح اگرچه بعد‌ها تبدیل به سوژه‌ای برای مدیران دولت‌های مختلف شد تا هرکدام، آن را به نام خود بزنند ولی به لحاظ زیرساختی، رسیدگی و البته دوام، چندان توفیقی نداشت. عجیب آنکه ساخت تعدادی از آنها که قرار بود در مدت کوتاهی ساخته شود بیش از ۱۵ سال هم طول کشید. ضمن اینکه چندین ورزشگاهی هم که زودتر از این موعد ساخته شد یا کیفیت مناسبی نداشت، زمین چمنش از بین رفت و یا اینکه زودتر از انتظار نیاز به ترمیم و مرمت پیدا کرد.

فاصله عجیب ورزشگاه کینگ‌دام آره‌نا الهلال با استادیوم‌های ایرانی

کینگدام درس جدیدی برای مدیران ورزش ایران

اگر قرار به برشمردن دارایی‌های کشور‌های خاورمیانه باشد، ایران با توجه به منابعی که در اختیار دارد، قطعا رتبه رفیعی به دست می‌آورد. حداقل این است که از عربستان در زمینه منابع، عقب‌تر نیست. باوجود این، چطور چندین و چند ورزشگاه ۱۵ هزارنفریِ مدیران ایرانی خیلی زود معمولی و تعدادی از آنها غیرقابل استفاده می‌شوند ولی ورزشگاه‌های مشابه در عربستان دهان پُرکن و جهانی می‌شوند. مشخصا اینجا رسانه‌ها اثرگذار هستند ولی رسانه تنها دلیل موجود نیست. همین روز‌ها ورزشگاه کینگدام آره‌نا که متعلق به الهلال است حسابی سروصدا کرده. دلیلش سبک خاصی معماری در این ورزشگاه و البته زمان ساخت آن است. کل این استادیوم در ۱۸۰ روز ساخته شده و سقف جالب آن، کینگدام را در دنیا منحصر‌به‌فرد کرده است. جایگاه تماشاگران هم در این ورزشگاه به گونه‌ای تعبیه شده که گویی میزبان تماشاگران بسیار زیادی است ولی جالب آنکه ظرفیت مورد استفاده آن ۲۷ هزارنفر است. تازه در تقابل با پرسپولیس که ظاهرا عربستانی‌ها ورزشگاه را روی سر خود گذاشته بودند قریب به ۲۴ هزارنفر در ورزشگاه حاضر بودند.

امیرکبیر‌ها را دریابیم

بررسی شرایط از این زاویه نشان می‌دهد که چطور مدیریت ساخت و ساز ورزشی در ایران، شکست خورده و قدیمی به نظر می‌رسد. ساخت یک ورزشگاه ۲۷ هزارنفری در ۱۸۰ روز با آنهمه امکانات را باید مثلا کنار ورزشگاه امیرکبیر کاشان، یکی از پروژه‌های ۱۵ هزار نفریِ سال ۱۳۷۷ گذاشت تا مشخص شود فاصله عربستانی‌ها چقدر زیاد شده است. تا دو سال قبل این ورزشگاه در کاشان با وجود وعده‌های زیاد همچنان درگیر مشکلات عدیده و فراوان بود که رسانه‌های کاشانی از انبوه خرابی در آن گلایه داشتند. البته که امیرکبیر فقط یکی از این چندده پروژه مشابه در ایران است و می‌توان به مثال‌های دیگر هم رجوع کرد. ضمن اینکه ساخت و ساز ورزشگاه در ایران، در روز‌هایی که کیفیت ورزشگاه‌ها در عراق هم محلی برای طعنه زدن به مسئولان شده، فقط معطوف به چنین پروژه‌هایی نمی‌شود. همین ورزشگاه آزادی که سال‌ها محلی برای فخرفروشی ایران به آسیا است، قریب به ۸ ماه از دسترس خارج شده و حالا هم به صورت نصف و نیمه در دسترس است تا بخش‌های دیگرش هم تعمیر و مرمت شود. حال اینکه این مرمت تا کی طول بکشد و چه زمانی آزادی دوباره در دسترس کامل باشد، پرسشی مبهم است.

منبع:فوتبال ۳۶۰

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین