bato-adv
کد خبر: ۸۲۷۵۱۵
"جوزف استیگلیتز" برنده نوبل اقتصاد تحلیل می‌کند؛

سکته پیشرفتِ آمریکا با وجود ترامپ!

سکته پیشرفتِ آمریکا با وجود ترامپ!

اگرچه آمریکا برای مدت زمان زیادی رهبری جهان در حوزه علوم پایه و فناوری را برعهده داشته با این حال، تداوم این روند با توجه به قدرت‌گیری مجدد دونالد ترامپ و الیگارش‌های آمریکایی سخت به نظر می‌رسد. ردِ ارزش‌های عصر روشنگری توسط ترامپیست‌ها می‌تواند تبعات وخیمی را برای آمریکا در پی داشته باشد.

تاریخ انتشار: ۱۶:۱۸ - ۱۳ بهمن ۱۴۰۳

سکته پیشرفتِ آمریکا با وجود ترامپ!

فرارو- "جوزف استیگلیتز"، برنده جایزه نوبل اقتصاد و استاد دانشگاه کلمبیا. 

به گزارش فرارو و به نقل از پراجکت سیندیکیت؛ ۳۵ سال قبل، جهان با فروپاشی کمونیسم اروپایی، یک تغییر بزرگ را تجربه کرد. "فرانسیس فوکویاما"، از ایده "پایان تاریخ" سخن گفت و پیش بینی کرد که تمامی جوامع در جهان در نهایت به سمت لیبرال دموکراسی غربی و اقتصاد بازار تغییر جهت خواهند داد. امروز، بیش از هر چیزی آنچه فوکویاما پیش بینی کرده بود، شبیه به یک مساله کلیشه‌ای است و باورپذیر نیست. با بازگشت دونالد ترامپ و حامیانش به قدرت، بیراه نیست اگر ما دوره کنونی را عصر "پایانِ پیشرفت آمریکایی" بنامیم.

اکثر ما مفهوم "پیشرفت" را خیلی سطحی در نظر می‌گیریم. با این حال، باید توجه داشته باشیم که استاندارد‌های زندگی در ۲۵۰ سال پیش با آنچه در ۲۵۰۰ سال پیش بود، تفاوت چندانی نداشته است. با انقلاب صنعتی و عصر روشنگری ما توانستیم به پیشرفت‌های ملموس و بزرگی در حوزه‌هایی نظیر امید به زندگی، بهداشت و سلامت، و استاندارد‌های زندگی برسیم. موضوعاتی که همه و همه برونداد مدرنیته بودند.

متفکران عصر روشنگری این مساله را به رسمیت شناختند که آزمایش‌های علمی و تفکر می‌توانند به انسان‌ها کمک کنند تا طبیعت را درک کنند و فناوری‌های جدید و انقلابی را بسازند. در این عین حال آن‌ها تاکید داشتند که علوم اجتماعی می‌تواند بستر‌های مساعدی را برای همکاریِ بیشتر در جوامع و ایجاد شرایطی که همگان از آن سود ببرند، فراهم سازد. این قبیل تلاش ها، حاکمیت قانون را برای کنار زدن اقتدارگرایی به یک الزام تبدیل کردند. البته که آن‌ها بر احترام به حقیقت و تفوق تخصص‌گرایی در مسائل مرتبط با انسان‌ها نیز تاکید داشتند. این در حالی است که ترامپ و ترامپیست‌ها جنبشی را در آمریکا به راه انداخته‌اند که تمامی این اصول پایه را رد می‌کنند.

آیا در این وضعیت امکان تداوم پیشرفت وجود دارد؟ همانطور که شوروی سابق فضاپیمای اسپوتنیک را پیش چشم جهانیان قرار داد، ترامپ و متحدانش نیز احتمالا سعی خواهند کرد تا کارت‌هایی را با محوریت شاهکار‌های خود در حوزه فناوری و هوش مصنوعی و صنعت فضایی رو کنند. با این حال، ما واقعا می‌توانیم انتظار داشته باشیم که الیگارشی جدید در آمریکا روندی ثابت و درست از پیشرفت را تحقق بخشد؟ آن‌هایی که در قدرت هستند تا حد زیادی تحت تاثیر ثروت‌اندوزی هستند و برای تحقق آن دست به هر کاری می‌زنند. آن‌ها پیشتر نبوغ خود را در استفاده از قدرت بازار و اهرم سازی از رسانه‌ها و سکو‌های فناورانه جهت پیشبرد منافع خصوصیشان از رهگذر کارزار‌های ارائه اطلاعات غلط و تحریف واقعیت‌ها به نمایش گذاشته‌اند.

آنچه فساد مدلِ آمریکایی فعلی را از گذشته جدا می‌کند، مقیاس عجیب و بی پروای آن است. الیگارش‌های آمریکایی به راحتی می‌توانند میلیون‌ها دلار به یک نامزد انتخاباتی کمک کنند و زمینه را برای پیروزی وی فراهم سازند و در عوض، از او بخواهند که در مسیری قدم بگذارد که منافع آن‌ها نیز تامین شود. وامِ بی حساب و کتاب و غیرمشروط ۴۶۵ میلیون دلاری که شرکت تسلا از دولت باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا، ۱۵ سال قبل دریافت کرد، نمودی عینی از اثرگذاری الیگارش‌ها بر سازوکار‌های حکمرانی در آمریکا است.

پیشرفت، نیازمند سرمایه گذاری در علوم پایه و تشکیل یک نیروی کارِ آموزش دیده است. با این همه، ترامپ در دوره نخست حضورش در قدرت، تا حد زیادی منابع بودجه‌ای مرتبط با حوزه تحقیق و پژوهش را قطع کرد. موضوعی که حتی صدای متحدان جمهوری‌خواه وی را نیز درآورد. آیا این مرتبه نیز هم حزبی‌هایش به انتقاد از او خواهند پرداخت و جلوی راهش می‌ایستند؟

در قالب هر سناریویی، آیا پیشرفت هنوز هم ممکن است وقتی نهاد‌های متولی پیشرفت و انتقال دانش، مدام تحت حمله قرار می‌گیرند؟ جنبش تحت رهبری ترامپ چیزی بیش از تلاشی هدفمند برای تضعیف نهاد‌های نخبه‌گرایانه که در قالب آن‌ها تحقیقات ارزشمند و راهبردی صورت می‌گیرد، نیست.

هیچ کشوری به معنای واقعی کلمه نمی‌تواند به رشد و رونق اقتصادی برسد اگر بخش‌های زیادی از جمعیت آن از کسری‌های قابل توجه در حوزه‌هایی نظیر آموزش، بهداشت و سلامت و البته تغذیه رنج ببرند. در آمریکا، حدودا ۱۶ درصد از کودکان در فقر بزرگ می‌شوند. نظام آموزشی آمریکا از منظر شاخص‌های بین المللی ماهیتی معمولی دارد و سوءتغذیه و بی خانمانی نیز به بحران‌هایی جدی در آمریکا تبدیل شده‌اند. امید به زندگی در آمریکا هم پایین‌تر هر اقتصاد پیشرفته دیگری در جهان است. تنها راهکار و علاج برای این وضعیت، بودجه عمومی بیشتر و هزینه‌کرد‌های بهتر در این حوزه است.

این در حالی است که ترامپ و تیم الیگارش‌های متحدش، متعهد به کاهش بودجه‌های این‌چنینی تا جای ممکن هستند. انجام این دستورکار، آمریکا را بیش از پیش نیازمند نیروی کار خارجی خواهد کرد. با این حال، مهاجران و به طور خاص آنهایی که تخصص بالایی دارند، برای ترامپ و هوادارانش، به مثابه دشمن تلقی می‌شوند و هدفِ سیاست‌های سخت گیرانه‌ای قرار می‌گیرند.

اگرچه آمریکا برای مدت زمان زیادی رهبری جهان در حوزه علوم پایه و فناوری را برعهده داشته با این حال، تداوم این روند در دوره ترامپ، سخت به نظر می‌رسد. در این رابطه، سه سناریو محتمل است. اول اینکه آمریکا در نهایت با مشکلات عمیقِ خود مواجه می‌شود و جنبش تحت رهبری ترامپ در آمریکا را رد می‌کند و بار دیگر به تعهداتش منطبق با آنچه در عصر روشنگری حاکم بود، باز می‌گردد. دوم اینکه آمریکا و چین در مسیر سرمایه داری الیگارشیک و سرمایه داری دولتی اقتدارگرایانه قرار می‌گیرند و بقیه نیز در پسِ آن‌ها قرار می‌گیرند؛ و در نهایت سوم اینکه آمریکا و چین روند خود را ادامه می‌دهند با این حال، اروپا پرچم سرمایه داری مترقی و دموکراسی اجتماعی را بلند می‌کند.

متاسفانه سناریوی دوم محتمل‌ترین سناریو است که به این معناست که ما باید بررسی کنیم نواقص و کسری‌های رو به رو شد آمریکا تا چه مدت قابل کنترل و مدیریت خواهند بود؟ چین از مزایای زیادی در توسعه فناوری‌ها و هوش مصنوعی برخورداراست. موضوعی که تا حد زیادی نتیجه بازار مصرف بزرگ آن و البته زنجیره عرضه و مهندسان و تعهد به برنامه ریزی بلندمدت و نظارت سراسری در این کشور است. اضافه بر این ها، دیپلماسی چین در قبال بیش از ۶۰ درصد از کشور‌های غیرغربی، موفقتر از آمریکا بوده است. با این حال، البته که نه چین و نه آمریکایِ ترامپ، متعهد به ارزش‌هایی که مولد پیشرفت از اواخر قرن هجدهم بوده‌اند، نیستند.

به نحو غم‌انگیزی، بشریت در جهان کنونی با مشکلات وجودی دست به گریبان است. پیشرفت‌ها در فناوری ابزار‌هایی را به وجود آورده‌اند که زمینه را برای نابودسازی ما انسان‌ها فراهم می‌کنند و موثرترین راه برای عدم تحقق این سناریو نیز بهره گیری از حقوق بین الملل است. اضافه بر تهدیدات ناشی از تغییرات اقلیمی و پاندمی‌ها، اکنون ما بایستی نگرانی‌های جدی را نیز در مورد رشد فزاینده فناوری‌های هوش مصنوعی هم داشته باشیم.

در این میان باید توجه داشته باشیم که بحران تغییرات اقلیمی منتظر ما انسان‌ها نمی‌ماند که در برخورد با آن متحد شویم. آیا آمریکایی‌ها با تمامی این شرایط می‌توانند از پیشرفت در قالب برخورداری از رونق مشترک و بر پایه آموزش، بهداشت، امنیت، و یک محیط زیست سالم سود برند؟ من به این مساله شک دارم. آیا پایان ایده پیشرفت در آمریکا تاثیرات گسترده جهانی خواهد داشت؟ من تقریبا در این رابطه مطمئن هستم. 

هنوز زود است که در مورد پیامد‌های دوره جدید حضور ترامپ در قدرت صحبت کنیم. تاریخ به حرکت رو به جلوی خود ادامه می‌دهد: با این حال، هیچ بعید نیست که پیشرفت، به یک پدیده غریب تبدیل شود..

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین