bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۵۶۸۱

ترامپ و دوگانه ایران و چین؛ آیا کارزار فشار حداکثری تحت تاثیر جنگ تجاری پکن و واشنگتن قرار خواهد گرفت؟

ترامپ و دوگانه ایران و چین؛ آیا کارزار فشار حداکثری تحت تاثیر جنگ تجاری پکن و واشنگتن قرار خواهد گرفت؟

به ادعای برخی تحلیگران در حالی که چین به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران شناخته می‌شود، تحریم‌های امریکا می‌تواند منجر به تغییر در الگو‌های تجاری و اقتصادی دو کشور شود. این موضوع نه تنها بر اقتصاد ایران تاثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند به تغییر در روابط استراتژیک چین و امریکا نیز منجر شود.

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۱۱ دی ۱۴۰۳

با ورود دونالد ترامپ، رییس‌جمهور منتخب امریکا به کاخ سفید و آغاز به کار رسمی دولت دوم او در کمتر از یک ماه دیگر، تحلیلگران و دیپلمات‌ها در سراسر جهان تلاش دارند تا در باب رویکرد‌های احتمالی او در قبال ایران گمانه‌زنی‌هایی را مطرح کنند.

به گزارش اعتماد، به باور گروهی از ناظران ترامپ که در دوره اول ریاست‌جمهوری خود در راستای سیاست‌های موسوم به «فشار حداکثری» از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) به صورتی یک‌جانبه خارج شد، اکنون، اما به نظر می‌رسد با چالش‌های جدیدی روبه‌رو است. به ادعای این گروه از ناظران اکنون در این شرایط، احتمالا او به دنبال راه‌های جدیدی برای اعمال فشار‌های بیشتری بر تهران و نیز احتمالا همزمان پیگیری مقدماتی برای آغاز رایزنی‌هایی با هدف دستیابی به توافقی جدید خواهد بود.

به ادعای برخی تحلیلگران احتمالا سیاست موسوم به فشار حداکثری که اقتصاد و به ویژه صادرات نفت ایران را هدف قرار داده بود همچنان در دولت دوم ترامپ پیگیری خواهد شد.

این تحلیلگران برای اثبات این ادعای خود به سلسله جلسات محرمانه مقامات امنیت ملی ترامپ با همتایان اسراییلی و نیز حضور شاهین‌های امریکایی در کابینه احتمالی رییس‌جمهور منتخب اشاره می‌کنند. به ادعای ناظران هدف از اعمال سیاست موسوم به فشار حداکثری در دولت اول ترامپ نه تنها تضعیف توان اقتصادی ایران، بلکه ایجاد تغییراتی در رویکرد منطقه‌ای ایران است. با این حال، اما گروهی از تحلیلگران بر این باورند که این رویکرد در بازه زمانی کنونی ممکن است با واکنش‌های شدید ایران مواجه شود.

مهم‌ترین واکنش تهران به کنش‌های احتمالی ایالات متحده می‌تواند تقویت برنامه هسته‌ای و نیز افزایش فعالیت‌های نظامی در منطقه باشد. از سوی دیگر، اما در صورت ازسرگیری رایزنی‌های جامع میان تهران و واشنگتن، ایران ممکن است با تکیه بر ابزار‌های هسته‌ای خود به دنبال اخذ امتیازاتی از طرف غربی خود باشد. این امتیازگیری می‌تواند شامل توقف یا کاهش تحریم‌ها و همچنین تضمین‌هایی برای عدم حمله نظامی باشد.

در این میان، مطالبات امریکا از ایران، از جمله توقف برنامه‌های هسته‌ای و کاهش نفوذ منطقه‌ای تهران می‌تواند به موضوعات کلیدی در مذاکرات ادعایی تبدیل شود. اما آنچه در بازه زمانی کنونی واضح به نظر می‌رسد، شرایط منطقه‌ای است که به باور ناظران به شدت بر فعل و انفعالات آینده تهران و واشنگتن اثرگذار است.

متغیر دیگری که در این راستا از نگاه ناظران دور نمانده است، اثرگذاری اعمال سیاست موسوم به فشار حداکثری ترامپ علیه ایران بر مناسبات تجاری تهران و پکن نیز است.

به ادعای برخی تحلیگران در حالی که چین به عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران شناخته می‌شود، تحریم‌های امریکا می‌تواند منجر به تغییر در الگو‌های تجاری و اقتصادی دو کشور شود. این موضوع نه تنها بر اقتصاد ایران تاثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند به تغییر در روابط استراتژیک چین و امریکا نیز منجر شود.

این در حالی است که گروهی دیگر بر این باورند پکن احتمالا تسلیم سیاست‌های خصمانه واشنگتن نخواهد شد، چراکه جنگ تعرفه‌ها در دولت ترامپ میان دو بازیگر سناریوی محتمل‌تری است. دیپلماسی در دوران ریاست‌جمهوری دوم ترامپ با چالش‌ها و فرصت‌های جدیدی روبه‌رو است. اینکه آیا او می‌تواند به توافقی جدید با ایران دست یابد یا اینکه تنش‌ها را تشدید خواهد کرد، به عوامل متعددی بستگی دارد.

به این بهانه در راستای بررسی ابعاد مختلف و پیامد‌های احتمالی رویکرد‌هایی که ترامپ ممکن است در دولت دوم خود در قبال ایران اتخاذ کند با دو کارشناس ارشد گفت‌و‌گو کرده‌ایم. به باور این کارشناسان شرایط کنونی منطقه قطعا در فعل و انفعالات آتی تهران و واشنگتن اثرگذار خواهد بود. این در حالی است که نوع بازیگری چین در میانه تنش‌های احتمالی تهران و واشنگتن گزاره مهمی نیز تلقی می‌شود.

مشروح این گفت‌و‌گو را در ادامه می‌خوانید.

ترامپ احتمالا با تکیه بر کارزار فشار حداکثری بستر را برای رایزنی هموار می‌کند

عبدالرضا فرجی‌راد، استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به این سوال که ادعا‌های اخیر مقامات ایالات متحده در خصوص نشست ادعایی و در عین حال محرمانه اعضای دولت دوم ترامپ در باب ایران با همتایان اسراییلی را چگونه ارزیابی می‌کند، گفت: توجه داشته باشیم که اولین‌بار این ادعا را آقای جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن به عنوان یک مقام اداری و سیاسی معتبر مطرح کردند و البته که می‌توان به اظهارات ایشان استناد کرد. اما بر اساس ادعای ایشان در این جلسه محرمانه به گزینه‌ای تحت عنوان رایزنی و گفت‌و‌گو اشاره نشده است و صرفا به بحث درباره دو رویکرد سیاست موسوم به فشار حداکثری و نیز گزینه نظامی که اتفاقا هر دو تهاجمی و تنش‌زا نیز هستند، اشاره شده است.

فرجی‌راد در ادامه بر این باور است که این موضوع نشان می‌دهد که اگر این ادعا صحیح باشد، ترامپ احتمالا به دنبال سخت‌تر کردن شرایط برای ایران است.

فرجی‌راد این را هم گفت که لازم به ذکر است که احتمالا بعد از تحمیل این فشار‌ها ترامپ وارد فاز رایزنی‌هایی با تهران خواهد شد تا بتواند امتیازات بیشتری از ایران بگیرد؛ لذا با توجه به صحبت‌های پیشین ترامپ، اکنون باید منتظر بمانیم تا ببینیم چه عواملی باعث شده که این ادعا‌ها و نظرات در جلسه‌ای محرمانه با مقامات اسراییلی مطرح شود.

این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت که ممکن است شرایطی در منطقه به ویژه در سوریه، لبنان و سایر مناطق به وجود آمده باشد که منجر به آن شده که امریکایی‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اکنون که اعضای کابینه احتمالی که بیش از هر زمان دیگری به اسراییل نزدیک‌تر شده است این سیاست خصمانه را علیه ایران به کار بگیرند.

فرجی‌راد در پاسخ به سوال که دونالد ترامپ غیر از سیاست موسوم به فشار حداکثری چه اهرم‌های دیگری در اختیار دارد، گفت: در حال حاضر همچنان بحث تحریم‌های حداکثری، به ویژه در صنعت نفت و پتروشیمی ایران مطرح است. اما ممکن است این تحریم‌ها با شدت و حدت بیشتری از آنچه در ذهن ما می‌گذرد اعمال شود؛ به عنوان مثال، کنترل کامل بر کشتی‌های ایرانی یا کشتی‌هایی که نفت کشورمان را منتقل می‌کنند، اعمال شود. این احتمال وجود دارد که اجازه ندهند نفت ایران به مقاصدی مانند چین منتقل شود و در این زمینه فشار‌ها افزایش یابد. بنابراین ممکن است در تنگه‌های استراتژیک یا در مکان‌هایی خاص، کنترل‌های بیشتری صورت بگیرد که البته این خود می‌تواند یک مساله و معضل جدی باشد.

این استاد ژئوپلیتیک در ادامه گفت‌وگوی خود درباره پیش‌بینی رویکرد احتمالی چین در باب اعمال سیاست موسوم به فشار حداکثری در قبال ایران و نیز تحریم صادرات نفت ایران گفت: توجه داشته باشید که چین به دلیل کاهش رشد اقتصادی، میزان خرید نفت خام خود از ایران در ماه‌های اخیر را کاهش داده است. البته تجربه پیشین نیز نشان می‌دهد که در دولت اول ترامپ، چین هیچ واکنشی از خود نشان نداد و به‌طور میانگین یک میلیون بشکه نفت در روز از ایران خریداری می‌کرد. در شرایط کنونی، اما به نظر می‌رسد این میزان نفت می‌تواند از سوی روسیه، عربستان و عراق برای چین جبران شود.

فرجی‌راد در ادامه این را هم گفت که روابط اقتصادی چین و امریکا به قدری مهم و با رقم بالایی است که چین به راحتی نمی‌تواند برای خرید یک میلیون بشکه نفت از ایران علیه ایالات متحده اقدام کند. اگر نفت ایران تحت تحریم‌های امریکا قرار بگیرد، چین به دنبال اقدام جدی علیه امریکا نخواهد بود تا روابط خود را با این کشور تیره‌تر کند. بنابراین اگر امریکا تصمیم به اعمال تحریم‌های جدیدی علیه ایران بگیرد، قطعا این کشور اعلام خواهد کرد که هدف ما چین نیست و صرفا تحریم ایران را هدف قرار خواهیم داد. در این صورت، چین می‌تواند نفت خود را از منابع دیگر تامین کند.

فرجی‌راد همچنین بر این باور است که در این شرایط اتفاق خاصی در این زمینه رخ نخواهد داد، هر چند که اگر چنین تحریمی اعمال شود، تاثیر شدیدی بر اقتصاد ایران خواهد گذاشت، زیرا آنچه چین بابت خرید نفت به ایران پرداخت می‌کند، دلار نیست، بلکه در قالب کالا و قطعاتی است که به صنایع خودروسازی و دیگر صنایع ایران صادر می‌شود. در واقع، چین به جای دلار، کالا به ایران صادر می‌کند.

فرجی‌راد در ادامه تاکید کرد که بسیاری از کارخانه‌ها و کارگاه‌های ما به دلیل اعمال کمپین فشار حداکثری دچار مشکل خواهند شد، اما نباید به‌طور کامل ناامید شد. شاید ادعا‌هایی که اخیرا توسط نزدیکان ترامپ در این باب مطرح می‌شود، بیشتر یک عامل تحریک‌کننده برای آغاز رایزنی‌ها با ایران باشد؛ لذا نمی‌توان به‌طور قطع گفت که یکی از دو گزینه نظامی یا کمپین فشار حداکثری دنبال خواهد شد، چراکه پیش از این ترامپ گفته بود جنگ‌ها را به پایان خواهد رساند. بنابراین حداقل در ابتدای دولت خود دست به انتخاب یکی از دو گزینه ادعایی نخواهد زد، چراکه تحریم‌های حداکثری علیه ایران می‌تواند تنش‌ها در منطقه را تشدید کند و ایران قطعا واکنش نشان خواهد داد.

این استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به سوال که ایران ممکن است چگونه و به چه روش‌هایی به کنش‌های احتمالی خصمانه ایالات متحده واکنش نشان بدهد، گفت: ذکر این نکته اهمیت دارد که ایران قطعا واکنش نشان خواهد داد، همان‌طور که تاکنون نشان داده است. طبیعتا این واکنش‌ها می‌تواند تنش‌ها را در منطقه تشدید کند. در این صورت امریکا ممکن است مجبور به دخالت شود که این دقیقا همان چیزی است که ترامپ پیش از این، آن را نفی کرده و مدعی شده بود که به دنبال درگیری نیست.

این واکنش‌ها ممکن است شامل مواردی مانند عکس‌العمل‌های ایران در خلیج‌فارس باشد، همچنین تجدیدنظر در دکترین هسته‌ای می‌تواند به نوعی واکنش احتمالی ایران به رویکرد خصمانه واشنگتن تلقی شود. از طرفی تغییر شکل همکاری تهران با نهاد پادمانی نیز می‌تواند به نوعی اقدام واکنشی ایران تلقی شود. در این شرایط نیز حتی بحث خروج از ان‌پی‌تی (پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای) محتمل است.

فرجی‌راد در عین حال، اما بر این باور است که این احتمال نیز وجود دارد که ادعا‌های مقام‌های دولت بایدن ممکن است نشان‌دهنده این باشد که باید منتظر بمانیم تا در هفته‌های آینده چه اتفاقاتی رخ می‌دهد. در کنار این مسائل، صحبت‌هایی نیز مطرح شده که احتمالا ترامپ به دنبال آغاز مذاکرات با ایران قبل از ورود به کاخ سفید است. هر چند ما به‌طور واقعی اطلاع نداریم که آیا مقدمات این مذاکرات آغاز شده یا خیر؟

فرجی‌راد در ادامه به انتشار خبر ادعایی سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران اشاره کرد و گفت که نمی‌دانیم آیا این سفر انجام خواهد شد یا خیر یا اینکه صرفا چنین سفری خبر غیررسمی بوده است. در هر صورت این موارد و گمانه زنی‌ها نشان می‌دهد که احتمالا صحبت‌هایی در این رابطه انجام شده و ممکن است واسطه‌هایی برای از سرگیری گفت‌و‌گو‌ها وجود داشته باشند، باید کمی صبر کرد.

فرجی‌راد در پاسخ به سوال که در صورت ازسرگیری رایزنی‌های احتمالی میان تهران و واشنگتن به هر روشی مستقیم یا غیرمستقیم چه مطالبات و چه امتیازاتی میان طرفین رد و بدل خواهد شد، گفت: با توجه به تجربه‌های قبلی و آنچه ترامپ در مورد خروج از برجام نیز بیان کرده است، معتقدم که او معامله‌ای با ایران انجام نخواهد داد که سود آن به سمت چین و اروپا سرازیر شود. این نکته بسیار مهمی است که مذاکره کنندگان و تصمیم‌گیرندگان ایرانی باید به آن توجه کنند. اگر قرار است گفت‌وگویی با امریکا صورت بگیرد و این گفت‌و‌گو به نتیجه برسد، امریکا هم می‌خواهد که به فرض لغو تحریم‌های ایران، اما به سود چین و اروپا تمام نشود.

این استاد ژئوپلیتیک بر این باور است که در واقع امریکا می‌خواهد در حیات اقتصادی ایران مانور بدهد. بنابراین اگر بتوانیم شرایطی را فراهم کنیم که به نتایج بهتری منجر شود، ممکن است به توافقی با امریکا دست یابیم. در غیر این صورت، بعید می‌دانم که ترامپ با توجه به روحیه تجاری خود، بدون لحاظ کردن متغیر‌هایی که گفته شد به توافقی با ایران دست یابد.

فرجی‌راد در ادامه متذکر شد که این‌بار احتمالا ترامپ امتیازات بیشتری را از ایران خواهد گرفت، به ویژه با توجه به شرایط موجود در منطقه و ایران.

فرجی‌راد این را هم گفت که همچنین مذاکرات در این زمینه ممکن است به نفع چین و اروپا باشد که این امر کار را برای تهران و واشنگتن دشوار می‌کند.

فرجی‌راد در ادامه گفت‌وگوی خود گفت که پیش از این یعنی در سال ۲۰۱۸ حساسیت‌های طرف غربی نسبت به مسائل موشکی در سطح پایین‌تری قرار داشت، اما تحولات اخیر در منطقه و به ویژه حملات پینگ‌پنگی میان تهران و تل‌آویو ممکن است امریکایی‌ها را به تمرکز بر این موضوع وادار کند. با این حال، باید به یک نکته توجه کرد: ترامپ فردی نیست که حوصله مذاکرات طولانی را داشته باشد. او تمایل دارد مذاکراتی نتیجه بخش داشته باشد که بتواند آن را به نمایش بگذارد و به عنوان موفقیتی برای خود قلمداد کند. به اعتقاد این استاد ژئوپلیتیک بنابراین با توجه به روحیات ترامپ ممکن است او تمرکز بیشتری بر مسائل هسته‌ای داشته باشد و اگر درخواست‌هایی در مورد مسائل موشکی و منطقه‌ای مطرح شود، این احتمال وجود دارد که توجه چندانی به آنها نداشته باشد، چراکه مسائل منطقه اکنون حساسیت‌هایی را که از پیش برای امریکا داشت، ندارند.

به عنوان مثال حزب‌الله دیگر تهدید جدی برای اسراییل نیست و آتش بس نیز میان طرفین برقرار شده است در سوریه نیز به همین ترتیب؛ لذا به نظر می‌رسد مسائل منطقه در بازه زمانی کنونی حساسیت برانگیز نباشند، مگر اینکه مورد خاصی وجود داشته باشد که خطری از سوی ایران امنیت نیرو‌های امریکایی در منطقه را تهدید کند. این موضوع نیز ممکن است در مذاکرات احتمالی قابل حل باشد. به همین دلیل، تاکید ترامپ بر مسائل هسته‌ای می‌تواند به او کمک کرده تا امتیازات بیشتری کسب کند و در ادامه او بتواند موفقیت خود را به نمایش بگذارد.

جنگ تجاری چین و امریکا سیاست

امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال که رویکرد ادعایی و احتمالی ترامپ که اخیرا توسط مقامات دولت بایدن نیز مطرح شده، می‌تواند همچنان در دولت دوم او دنبال شود یا خیر، گفت: سیاست تهاجمی ایالات متحده همیشه علیه ایران وجود داشته است، اما واژه‌ای که در زمان دونالد ترامپ در دولت اول او استفاده شد، سیاست موسوم به فشار حداکثری بود. این در حالی است که دولت‌های قبلی امریکا نیز به دنبال اعمال فشار‌هایی مشابه علیه ایران بودند، صرفا نام آن تغییر کرده بود. در دولت اوباما و وزارت امور خارجه هیلاری کلینتون نیز از اصطلاح تحریم‌های هوشمند استفاده می‌شد.

 در دولت ترامپ همان رویکرد دولت اوباما به سیاست موسوم به فشار حداکثری تغییر نام داد. به باور ابوالفتح هدف از اعمال این سیاست‌های تهاجمی مشابه با نام‌های متفاوت به واقع و به تصور مقامات امریکایی این بود که با اعمال این سیاست اقتصاد ایران را منهدم کنند یا به قدری فشار وارد کنند که ایران تسلیم آنها شود. به واقع هدف آنها این بود که با وارد کردن فشار زیاد، اقتصاد ایران فرو بپاشد و سپس به ادعای تغییر رژیم دست یابند یا اینکه ایران را به میز مذاکره بکشانند.

این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت‌وگوی خود گفت که در دولت اول دونالد ترامپ این اتفاق نیفتاد و اکنون نیز ادعا می‌کنند که باید مجدد این فشار‌ها را علیه ایران اعمال کنند.

به باور ابوالفتح همین سیاست نیز در دولت بایدن ادامه یافت. به گونه‌ای که او نیز سعی کرد فشار‌های حداکثری را علیه ایران اعمال کند، اما اینکه نتوانست این فشار‌ها را به حدی که تمایل داشت افزایش بدهد به این دلیل نبود که نمی‌خواست، بلکه به این دلیل بود که نمی‌توانست. به اعتقاد ابوالفتح تمام موضوعات در نظام بین‌الملل به یکدیگر مرتبط هستند. زمانی که جنگ اوکراین و مساله کمبود انرژی و قیمت نفت و بنزین در امریکا چالش‌هایی ایجاد کرد، طبیعی بود که دولت بایدن ناچار شد بر تجارت نفت ایران چشم بپوشند تا از افزایش قیمت بنزین و نفت در جهان جلوگیری کنند.

این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت که اکنون نیز اگر دولت ترامپ مجددا کار دولت خود را آغاز کند و بخواهد مجددا سیاست موسوم به فشار حداکثری را علیه ایران پیگیری کند قطعا با محدودیت‌ها و معذوریت‌هایی مواجه خواهد بود، چراکه زمانی بخواهند وارد جنگ تجاری با چین بر سر تعرفه‌ها شوند، پکن نیز تحت فشار قرار خواهد گرفت و چینی‌ها نیز اقدام به تلافی خواهند کرد. اگر دونالد ترامپ به محض پیروزی در انتخابات به چین برای تعامل چراغ سبز نشان می‌داد و امتیازاتی را به این بازیگر می‌داد، ممکن بود چینی‌ها به خاطر منافع بزرگ‌تر، از تجارت نفت با ایران چشم‌پوشی می‌کردند. اما زمانی که پکن خود نیز تحت فشار است و در یک جنگ تجاری با امریکا قرار دارد، بعید است که بخواهد با امریکا در سیاست‌های تهاجمی علیه ایران همراه شود و واردات نفت خود را از ایران کاهش بدهد.

به باور ابوالفتح بنابراین برای دولت ترامپ، غلبه بر قدرت چین اولویت دارد تا اینکه بخواهد فشار حداکثری را به گونه‌ای افزایش بدهد که صادرات نفت ایران را به صفر برساند. من تصور می‌کنم که در دولت دوم ترامپ، فشار‌ها افزایش خواهد یافت و تلاش‌هایی در این زمینه صورت خواهد گرفت، اما آنچه مدنظر دولت او است، احتمالا رخ نمی‌دهد.

ابوالفتح در پاسخ به سوال در باب اینکه چین به عنوان شریک راهبردی و همچنین بزرگ‌ترین واردکننده نفت ایران به چه رویکردی در قبال اقدامات اخیر ترامپ متوسل خواهد شد، گفت: من تصور می‌کنم که چینی‌ها زیر بار فشار‌های ترامپ نخواهند رفت، زیرا اکنون بحث جنگ تجاری در جهان مطرح است. جنگ اوکراین به عنوان جنگ جهانی انرژی شناخته می‌شود و با آمدن ترامپ، جنگ جهانی تجاری نیز آغاز خواهد شد. ترامپ در رویارویی با کشور‌هایی که با آنها مشکل دارد به اهرم جنگ تعرفه‌ها متوسل می‌شود. بنابراین او به‌طور کلی به دنبال بالا بردن تعرفه‌هاست.

به باور ابوالفتح در هر صورت ایالات متحده تعرفه‌های چین را بالا خواهد برد، چه از ایران نفت بخرد و چه از ایران نفت نخرد. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه به «اعتماد» گفت: منطق می‌گوید که وقتی چینی‌ها تحت فشار امریکا قرار می‌گیرند، احتمالا وارد توافقی با دولت ترامپ نخواهند شد، چراکه اگر آنها به دنبال توافق باشند، روی مسائل بزرگ‌تری از مساله خرید نفت ایران توافق خواهند کرد. توافق امریکا و چین به‌طور مستقیم به خرید یا عدم خرید نفت ایران مربوط نیست، بلکه به تراز بازرگانی امریکا و چین که حدود ۲۰ میلیارد دلار در سال است، مرتبط می‌شود.

به باور ابوالفتح اگر امریکایی‌ها نتوانند چینی‌ها را وادار کنند که رابطه تجاری خود را تغییر بدهند و به سمت مازاد تجاری برای امریکا بروند، مساله جنگ تجاری میان پکن و واشنگتن به سختی قابل حل خواهد بود. این کارشناس مسائل امریکا در ادامه گفت‌وگوی خود به این نکته اشاره می‌کند که دنیا تلاش می‌کند تا جلوی قاچاق مواد مخدر را بگیرد. از طرفی تمام کشور‌ها مصمم به این کار هستند، اما این اتفاق امکان‌پذیر نیست، چراکه تا زمانی که تقاضا وجود دارد، خرید و فروش صورت می‌گیرد، حال چه به صورت زیرزمینی یا قاچاق یا هر روش دیگری. تا زمانی کالای ایران صادر می‌شود که تقاضا وجود داشته باشد، این فروش با تخفیف یا هر روش دیگری انجام خواهد شد و نمی‌توان جلوی تجارت ایران را گرفت. کشور‌ها نمی‌توانند جلوی قاچاق کالا‌ها را در کشور‌های خود بگیرند، چه برسد به سطح نظام بین‌الملل که قید و بند‌های به مراتب کمتری در این زمینه دارد.

به باور ابوالفتح نهاد‌های بین‌المللی و نیز امریکا ممکن است مدعی باشند که در مواجهه با این موارد حال چه تحریم‌ها و چه تجارت‌های غیرقانونی که انجام می‌شود دست به تنبیه و مجازات بزنند، اما تجربه نشان داده است که حتی خود شرکت‌های امریکایی نیز در این تجارت دست دارند. از قاچاق مواد مخدر گرفته تا قاچاق سلاح و انسان. بنابراین کالا‌های تحریم شده از کشور‌های مختلف به ایران و روسیه فروخته خواهد شد. هرچند که این فروش ممکن است با تخفیف یا سختی همراه باشد، اما امکان به صفر رساندن آن بسیار دشوار است.

این کارشناس مسائل امریکا در پاسخ به سوال که در صورت از سرگیری رایزنی‌های احتمالی میان تهران و واشنگتن طرفین گفت‌و‌گو چگونه مطالبات یکدیگر را مورد بررسی قرار خواهند داد، گفت: با توجه به صحبت‌های اخیر وزیر امور خارجه، مشخص است که ایران آمادگی ورود به گفت‌و‌گو با ایالات متحده را دارد، هر چند که این گفت‌و‌گو‌ها ممکن است به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم انجام شود. کما اینکه آقای عراقچی نیز اشاره کردند مذاکرات می‌تواند شرافتمندانه باشد و فقط به موضوع هسته‌ای محدود نشود. بنابراین جمهوری اسلامی این آمادگی را دارد.

به اعتقاد ابوالفتح، اما سوال این است که آیا ترامپ از این فرصت استفاده خواهد کرد یا خیر؟ واقعیت این است که ایران و امریکا همیشه مذاکرات خود را ادامه داده‌اند حال چه از طریق تبادل پیام یا غیرمستقیم و اکنون نیز در حال مذاکره هستند، اما خوب این رایزنی‌ها در اغلب موارد به نتیجه نرسیده است.

به باور این کارشناس مسائل امریکا حال اگر ایران آمادگی خود را اعلام کرده و ترامپ نیز پای میز مذاکره بیاید، ممکن است توافقی حاصل شود یا نشود. اما اگر به توافق نرسیدند، ایران باید اقداماتی انجام بدهد تا فشار‌های تحمیلی بر خود را کاهش بدهد. اولین نکته در این رابطه کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد کشور از تحریم‌های امریکایی است که کار البته اقدام بسیار بزرگ و سختی نیز است و باید تمامی دستگاه‌های اقتصادی کشور عزم خود را جزم کنند. صرفا دستگاه دیپلماسی مسوول این رویکرد نیست، بلکه نهاد‌های اقتصادی نیز باید وظایف خود را در این زمینه انجام بدهند.

به باور ابوالفتح دومین موردی که باید مورد توجه مردم و نیز تصمیم‌گیران کشور قرار بگیرد، تقویت قوه نظامی است که البته این مورد نیز تنها به ساخت موشک و پهپاد محدود نمی‌شود، بلکه تقویت روحیه دفاعی نیز باید در تمام بخش‌های کشور ایجاد و تقویت شود و به درجه‌ای برسد که دفاع از مرز و بوم کشور، به رغم انتقاد‌هایی که ممکن است وجود داشته باشد، جزو اوجب واجبات باشد. سومین نکته‌ای که ابوالفتح در ادامه بدان اشاره کرد، تقویت اجماع ملی است. این اجماع باید به هر شکلی افزایش یابد، چه با انتخاب آقای پزشکیان و چه با دلجویی از افراد زندانی. اجماع ملی باید تحت هر شرایطی تقویت شود.

به باور ابوالفتح چه توافقی با امریکا حاصل شود یا نشود این اقدامات مهم باید در دستور کار حاکمیت قرار بگیرد، زیرا اگر مذاکرات به نتیجه نرسید، این اقدامات می‌تواند مفید واقع شود. کما اینکه حتی اگر توافقی نیز صورت بگیرد، چه در زمینه هسته‌ای و چه در زمینه‌های دیگر، باید برای روز‌های آینده و ادوار بعدی همچنان این مسیر درست را ادامه بدهیم.

ابوالفتح در ادامه گفت‌وگوی خود با مفروض قرار دادن از سرگیری مذاکرات احتمالی میان دولت ترامپ و ایران و اینکه در این شرایط واشنگتن به دنبال چه امتیازاتی از ایران و نیز تهران به دنبال چه امتیازاتی از ایالات متحده است، گفت: حداقل خواسته‌های واشنگتن از ایران، همان چیزی است که مایک پمپئو در سال ۲۰۱۸ ارائه کرد. پمپئو، وزیر امور خارجه دولت جمهوری‌خواه ترامپ، به واقع خواسته‌های هیات حاکمه ایالات متحده را مطرح کرده بود. دموکرات‌ها نیز در مورد برنامه هسته‌ای ایران نگرانی‌هایی دارند. برنامه موشکی و نقش منطقه‌ای ایران نگرانی‌هایی را برای مقامات امریکایی ایجاد کرده.

به باور این کارشناس مسائل امریکا بنابراین اگر مذاکرات جامعی میان تهران و واشنگتن صورت بگیرد، حداقل چیزی که امریکایی‌ها روی آن تاکید دارند همان شروط دوازده‌گانه پمپئو است که ممکن است بحث پهپاد نیز دربازه زمانی کنونی به آن اضافه شود، زیرا آنها همچنان ادعا می‌کنند که ایران از سال ۲۰۱۸ به روسیه در جنگ با اوکراین کمک و موشک‌ها و پهپاد‌هایی را ارسال کرده است. بنابراین بحث پهپاد اکنون اهمیت بیشتری پیدا کرده. ابوالفتح در ادامه این را هم گفت که مطالبات جمهوری اسلامی نیز کاملا مشخص است: احترام متقابل، در نظر گرفتن منافع ملی ایران به گونه‌ای که امتیازاتی که از ایران می‌خواهند، مابه ازای آن امتیازاتی داده شود. ایران همچنین بر پایبندی به توافقاتی که انجام می‌دهد، تاکید دارد و نمی‌خواهد که سه ماه، شش ماه یا یک‌سال بعد از آن طرف مقابل از انجام تعهداتش شانه خالی کند.

 از طرفی ایران نیز خواهان این است که برنامه صلح آمیز هسته‌ای خود را داشته باشد. همچنین مسائل دفاعی خود را پیگیری کند و نقش‌آفرینی اش در منطقه به عنوان یک کشور مهم خاورمیانه مورد توجه قرار بگیرد. ایران همچنین نمی‌خواهد که از معادلات منطقه حذف شود و موارد مذکور خواسته‌های مهمی است که ایران از طرف مقابل دارد.

برچسب ها: ترامپ ایران چین
bato-adv
bato-adv