طبقه سیاسی حاکم آمریکا و رسانههای این کشور تنها یک راه برای تعامل با ایران میشناسند و آن هم تحریم است. فشار حداکثری یک شعار است، راهبرد نیست. باید این سوال را بپرسیم که اگر ایران بگوید آماده تعامل با واشینگتن است، براستی پاسخ کاخ سفید چیست؟
فرارو- جیم دورسو؛ نظامی اسبق و تحلیلگر حوزه سیاست خارجی و امنیت ملی آمریکا.
به گزارش فرارو به نقل از نشریه هیل؛ دونالد ترامپ در راه بازگشت به کاخ سفید است و احتمالا شاهد بازگشت کارزار فشار حداکثری علیه ایران و به طور خاص جریان فروش نفت این کشور نیز خواهیم بود. با این حال، نکته مهم این است که توجه داشته باشیم شرایط در سال ۲۰۲۵، تفاوتهای زیادی با سال ۲۰۱۸ دارد. کارزارهای گسترده یک سال اخیر آمریکا در حمایت از اسرائیل علیه مردم فلسطین و لبنان، تا حد زیادی حمایت افکار عمومی منطقه و جهان از تحرکات آمریکا را کاهش داده است. اکنون بسیاری از پایتختهای خاورمیانهای نسبت به اثربخش بودنِ کارزار فشارحداکثری، به دیده تردید مینگرند و معتقدند که تاکید بر این جنس از سیاست علیه ایران، موجب افزایش تنشهای منطقهای میشود.
عربستان سعودی و ایران از سال ۲۰۲۳ تا به امروز، تا حد زیادی به هم نزدیک شدهاند. آنها در این سال در مورد به تنشزدایی و احیای روابط دوجانبه خود توافق کردند. ولیعهد عربستان سعودی به تازگی با رئیس جمهور ایران صحبت کرده است. مقامهای ارشد نظامی دو کشور نیز ماه گذشته گفتوگوهایی را با یکدیگر داشتهاند و گزارشهای مختلف از افزایش پیوندهای اقتصادی تهران-ریاض حکایت دارد.
رئیس جمهور ایران و رئیس امارات متحده عربی نیز در ماه اکتبر گذشته با یکدیگر ملاقات داشتهاند و سطح تجارت تهران-ابوظبی رو به افزایش است. اضافه بر این ها، قطر که در یک میدان گازی بزرگ با ایران شریک است، سعی در توسعه پیوندهای اقتصادی با تهران دارد.
بازار جهانی نفت هم در قیاس با سال ۲۰۱۸، تفاوتهای بنیادین و قابل توجهی را تجربه کرده است. بر اساسی گزارشهای بین المللی، صادرات نفت ایران که در نیمه دوم سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۰ به دلیل تحریمهای دولت ترامپ، به زیر ۵۰۰ هزار بشکه در روز رسیده بود، در سال ۲۰۲۱ گام در مسیر افزایش گذاشت و هر سال صعودیتر شده است.
ایران شبکه فروش نفت خود را پیچیدهتر و گستردهتر کرده است و ناوگان تانکرهای نفتی اش را توسعه بخشیده است. از این رو، اگر آمریکا بار دیگر تحریمهای گستردهای را علیه ایران تحمیل کند، تهران میتواند نفت خود را به بازیگران بین المللی بفروشد که دیگر همچون سابق از تحریمهای آمریکا نمیترسند.
مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری چند ماه قبل این کشور برنامه خود در چهارچوب تعاملات خارجی ایران را در قالب مقالهای با عنوان "پیام من به جهانِ جدید" تشریح کرد و از اراده اش جهت تقویت پیوندهای ایران با همسایگان خود پرده بر داشت. او به ضرورت وجود یک منطقه قدرتمند تاکید کرد و گفت که امیدوار است گفتوگوهای سازندهای میان ایران با اروپا شکل بگیرد. او همچنین با انتقاد از رویکرد دولت آمریکا نسبت به توافق برجام خواستار آن شد که واشینگتن در این رابطه واقعبینی پیشه کند.
در ماه اکتبر گذشته، دونالد ترامپ که در آن زمان نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا بود، در موضع گیری گفت: "من مایل هستم که ایران کشوری موفق باشد. تنها چیزی که مهم است این نکته میباشد که آنها نباید به تسلیحات اتمی دست یابند". نامزد معاونت وی "جی دی ونس" نیز گفت که "منفعت حیاتی آمریکا در این است که وارد جنگ با ایران نشود. یکچنین جنگی تلفشدن گسترده منابع را به دنبال خواهد داشت. این مساله به شدت برای کشور ما (آمریکا) پُرهزینه خواهد بود".
اینها همگی نشانههای امیدوارکنندهای هستند که نشان میدهند ترامپ مایل به حرکت به سمت دستیابی به یک توافق با ایران است با این حال مساله این است که آمریکا یک تمایل فزاینده برای خارج شدن از توافقات و تعهداتی دارد که چندان احترام گذاشتن به آنها را آسان نمیبیند. نمونه بارز این رویکرد را نیز میتواند در نگاه آمریکا به توافق برجام مشاهده کرد.
ایران در طی سالهای گذشته توانسته پیوندهای به مراتب مستحکم تری را در قیاس با گذشته با چین و روسیه تعریف کند. در ماه مارس سال ۲۰۲۱، چین و ایران توافق ۲۵ ساله مشارکت راهبردی را به امضا رساندند. توافقی که عملا سطح پویندهای دو جانبه میان تهران-پکن را افزایش میدهد و در عین حال زمینه را برای سرمایه گذاری بیش از ۴۰۰ میلیارد دلاری چینیها در صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، حمل و نقل و بخشهای تولیدی ایران فراهم میکند. در عوض، چین میتواند مطمئن باشد که از جریان ثابت و قیمتهای توام با تخفیفِ فروش نفت ایران بهرهمند خواهد شد.
روسیه جنگندههای پیشرفته سوخو ۳۵، هلی کوپترهای می ۲۸ و جنگندههای آموزشی یاک ۱۳۰ را در اختیار ایران قرار داده است. ایران نیز در حوزههای پهپادی و موشکی همکاریهایی را با روسیه دارد. تجارت غیرنظامی میان ایران و روسیه هم افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. بنا بر آنچه نشریه مسکو تایمز اعلام کرده، صادرات روسیه به ایران در سال گذشته تا ۲۷ درصد رشد داشته و واردات کالاهای ایرانی از سوی روسیه نیز ۱۰ درصد افزایش نشان میدهد. هر دو کشور متعهد به افزایش سطح مناسبات تجاری خود شدهاند و البته که زمینههای مساعدی را هم برای تجارت غیردلاری میان خود فراهم کردهاند. روسیه در قالب توافقات خود با تهران متعهد شده که تا ۴۰ میلیارد دلار در صنعت نفت و گاز ایران سرمایه گذاری انجام دهد.
ایران علی رغم مشکلات مختلف اقتصادی، بودجه نظامی خود را افزایش داده است. این کشور این پیام را میرساند که مایل به مذاکره با آژانس بین المللی انرژی اتمی با محوریت پرونده اتمی خود است با این حال، این اقدام را در فضایی عاری از فشار در پیش خواهد گرفت. عباس عراقچی وزیر خارجه ایران این نکته را روشن کرده که تنها یک فرصت برای دیپلماسی وجود دارد که آن هم چندان زیاد نیست. باید این فرصت را محدود ارزیابی کرد.
در ماه نوامبر گذشته، آژانس بین المللی انرژی اتمی گزارش داد که ایران اقداماتی را در دستورکار قرار داده که توقف افزایش ذخیره اورانیوم غنی شده این کشور را شامل میشود. اگرچه آژانس به این مساله نیز اشاره کرده که ایران از ماه آگوست سال ۲۰۲۴، ذخیره اورانیوم غنی شده ۶۰ درصدی خود را تا ۶۰ درصد افزایش داده است.
با این همه، اینطور به نظر میرسد که آژانس بین المللی انرژی اتمی قصد دارد صبر ایران را آزمایش کند، زیرا تنها دو روز پس از گزارش اخیر آژانس با محوریت ایران، شورای حکام این نهاد بین المللی اقدام به صدرو یک قطعنامه علیه تهران کرد و این کشور را به عدم همکاری کافی با آژانس متهم کرد.
مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران میگوید که نسبت به تعامل با آمریکا رویکردی باز دارد. وی گفته است که "چه بخواهیم یا نخواهیم، ما با آمریکا در حوزههای منطقهای و بین المللی مواجه میشویم و بهتر است که این حوزهها را خودمان مدیریت کنیم". با این همه، بسیاری معتقدند که بعید است سیاست ترامپ در رابطه با ایران تغییر چندانی کند. در ماه نوامبر گذشته، گمانه زنیهایی در مورد دیدار ایلان ماسک از چهرههای نزدیک به ترامپ با نماینده ایران در سازمان ملل در نیویورک مطرح شد. اگر مطالب مختلف در مورد انجامگرفتن این دیدار صحت داشته باشد بعید است بدون اجازه ترامپ یک چنین ملاقاتی انجام گرفته باشد.
ترامپ مایل به آغاز یک جنگ با ایران نخواهد بود، زیرا وی نسبت به اقتصاد کشورش حساس است. از این رو، احتمالا اعمال تحریمهای اقتصادی علیه تهران محتملترین اهرم در دسترس وی خواهد بود. اگر ترامپ چنین کند و در جبهه مقابل افزایش تاب آوری صادرات نفت ایران و تقویت پیوندهای تهران با چین و روسیه را مد نظر داشته باشیم، احتمالا برونداد نهایی چیزی جز روابط توام با تنشهای محدود میان ایران و آمریکا که تندروهای آمریکایی و اسرائیلی را خشنود میکند، نخواهد بود.
تندروهای مذکور به شدت از تداوم وضعیت پرتنش در روابط تهران-واشینگتن منفعت اقتصادی و سیاسی میبرند. یک ضرب الاجل زمانی برای مذاکرات با ایران وجود دارد که تاریخ ۱۸ اکتبر سال ۲۰۲۵ است. در این تاریخ بر طبق توافق برجام، پایان کار مکانیسم اسنپبک را شاهد خواهیم بود. اگر آمریکا میخواهد یک توافق جدید با ایران داشته باشد که در قالب آن، مساله موشکهای بالستیک و سیاست خارجی ایران نیز گنجانده شده باشد، ایران احتمالا خواستار اعمال محدودیتهای مشابه بر دیگر کشورهای منطقه نیز خواهد شد و در عین حال تاکید خواهد کرد که توافق باید به معاهده تبدیل شود تا دولتهای آتی آمریکا امکان خروج از آن را نداشته باشند.
طبقه سیاسی حاکم در آمریکا و رسانههای این کشور تنها یک راه را برای تعامل با ایران میشناسند و آن هم تحریم است. فشار حداکثری یک شعار است، راهبرد نیست. باید این سوال را بپرسیم که اگر ایران بگوید آماده تعامل با واشینگتن است، براستی پاسخ کاخ سفید چیست؟