محقق دانشگاه پرینستون گفت: « اگرشرایط به همین وضع ادامه یابد، علاوه بر "دولتهای ورشکسته" فعلی مثل لیبی و وسوریه، شاهد دولتهای ورشکسته بیشتری در منطقه خواهیم بود بلکه یک "منطقه ورشکسته" خواهیم داشت که عواقب وحشتناک برای منطقه و برای صلح و ثبات و امنیت جهانی خواهد داشت همچون گسترش تروریسم و بحران انرژی؛ لذا باید اقدامات موثر و جدی برای ختم بحرانهای جاری صورت بگیرد.»
فرارو- خاورمیانه روزهایی را سپری میکند که میتوانیم بگوییم تقریباً سابقه مشابهی در دوران معاصر نداشته است. جنگ مستقیم و نیابتی از ساحل مدیترانه تا دریای سرخ در جریان است و هنوز چشماندازی برای پایان آن وجود ندارد. بخشی از مسائل و درگیریهای امروز ایران نیز به همین جنگ برمیگردد.
به گزارش فرارو، سیدحسن موسویان دیپلمات برجسته، سفیر سابق ایران در آلمان که این روزها به عنوان محقق و استاد در دانشگاه پرینستون فعالیت میکند، گفتگویی با برنامه پاسپورت دیپلماتیک تلویزیون رومانی داشت که در جریان آن، به ریشه بحرانهای امروز منطقه و مسیر پیش رو برای حل آنها پرداخته است که متن آن را در ادامه میخوانید:
شرایط در مورد خاورمیانه روز به روز خطرناکتر و پیچیدهتر میشود. دلیل این وضعیت چیست؟
یکی از دلائل مهم، ضعف شورای امنیت سازمان ملل است. این شورا بالاترین مرجع جهان در تامین صلح و ثبات و امنیت بین المللی است که متاسفانه در انجام تعهدات و وظائف خود بسیار ضعیف عمل کرده در حدی که به یک نهاد بیخاصیت تبدیل شده است. نقش شورای امنیت سازمان ملل در خاتمه بخشیدن به جنگهای متعدد خاورمیانه در دهههای گذشته همچون حمله آمریکا به عراق و افغانستان، حمله ناتو به لیبی و یا حمله عربستان به یمن در حد صفر بوده است.
وقتی که بالاترین مرجع مسئول تأمین صلح و امنیت جهانی بی خاصیت شده، گزینه دوم قدرتهای جهانی هستند که میتوانند با ابتکارات و همکاری خود به بحرانها خاتمه دهند. متاسفانه بخشی از مشکلات خاورمیانه بخاطر رقابت خود قدرتهای جهانی است که منطقه را درگیر بی ثباتی و جنگهای طولانی کرده است مثل حمله شوروی به افغانستان و بعد هم حمله آمریکا به افغانستان.
سومین مشکل بی تدبیری و اختلافات قدرتهای منطقه است. در حالی که منطقه در آستانه سقوط است، قدرتهای منطقهای همچون عربستان و مصر و ایران و ترکیه گفتگو و همکاری جدی برای حل مشکلات را ندارند و بدتر اینکه برخی از مشکلات هم بخاطر رقابتهای بین خود این قدرتهای منطقه است. این سه خلاء منطقه را در معرض نابودی قرار داده است.
گفتگوهای رسمی فعلی در مورد حل بحرانهای جاری همچون جنگ غزه تا کنون بی نتیجه بوده. آیا شما جنگ بزرگتردر منطقه را پیش بینی میکنید؟
اگر شرایط به همین وضع ادامه یابد، علاوه بر "دولتهای ورشکسته" فعلی مثل لیبی و سوریه، شاهد دولتهای ورشکسته بیشتری در منطقه خواهیم بود بلکه یک "منطقه ورشکسته" خواهیم داشت که عواقب وحشتناک برای منطقه و برای صلح و ثبات و امنیت جهانی خواهد داشت همچون گسترش تروریسم و بحران انرژی؛ لذا باید اقدامات موثر و جدی برای ختم بحرانهای جاری صورت بگیرد.
دو محور در تامین صلح و ثبات درازمدت منطقه تاثیر گذار خواهد بود. یکی حل بحران فلسطین است که در حقیقت مادربحرانهای زیادی در منطقه میباشد. طی حدود ۸۰ سال گذشته حدود ۴۰۰ قطعنامه مجمع عمومی و یا شورای امنیت سازمان ملل در مورد فلسطین را داشته ایم که بسیاری از آنها بر تشکیل دو دولت به عنوان راه حل و نیز تخلیه مناطق اشغالی فلسطین توسط اسرائیل بعد ازجنگ ۱۹۶۷ تصریح و تاکید کردهاند. اما متاسفانه این قطعنامه در اجرا کاملا شکست خورده، چون اسرائیل روی یک دولت آنهم دولت یهودی اصرار ورزیده است. البته در منطقه دیدگاه دیگری هم مثل دیدگاه ایران وجود دارد که معتقد به یک دولت آنهم فلسطینی است. اما نهایتا اگر قطعنامههای سازمان ملل ملاک باشد، تنها راه حل این است که اسرائیل مناطق اشغالی فلسطینیها را تخلیه کند و دو دولت مستقل تشکیل شود.
مورد دوم هم مشکل رقابتها و اختلافات بین کشورهای اسلامی است مثل اختلافات ایران و برخی از کشورهای عربی و اختلافات عربی-عربی. اختلافات بین کشورهای عربی هم به حدی زیاد است که حتی در بین شش عضو شورای همکاری خلیج فارس نبز اختلافات مهم همچون اختلافات مرزی وجود دارد. این اختلافات قبل از انقلاب هم بوده که همچنان ادامه دارد.
یکی از راههای موثرو مهم، ایجاد یک مجمع گفتگو بین ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است. هشت کشور حاشیه خلیج فارس باید یک ساختار جدید امنیت و همکاری در حوزه خلیج فارس ایجاد کنند مشابه سازمان همکاری و امنیت اروپا یا اتحادیه اروپا. ایجاد چنین نظام امنیت و همکاری جمعی میتواند به رقابتهای مضر فعلی خاتمه داده و زمینه رشد و توسعه اقتصادی منطقه خلیج فارس را فراهم و در جهت حل بحرانهای منطقهای مثل بحران یمن و سوریه و لیبی گامهای موثر بردارد.
مرحله سوم برقراری صلح و امنیت جامع برای کل خاورمیانه است. عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای هستهای و کشتار جمعی میتواند شروع درستی برای چنین ایدهای باشد. اسرائیل تنها کشور خاورمیانه است که بمب اتم دارد. ایران به یک کشور "آستانه بمب هستهای" تبدیل شده و عربستان هم در مسیر برخورداری از تکنولوژی غنی سازی است. در صورت موفقیت عربستان، سایر کشورهای مهم مثل ترکیه و مصر هم به این توانمندی دست خواهند یافت. ادامه اختلافات و بحرانها، مشوقی برای حرکت این کشورها به سمت بمب هستهای خواهد بود؛ لذا بهتر است که از هم اکنون قطعنامههای سازمان ملل در مورد خاورمیانه عاری از سلاح هستهای اجراء شود.
با این همه اختلافات چطور میشود به چنین اهدافی دست یافت؟
من حرف شما را درک میکنم. خیلیها هیچ امیدی ندارند. اما اگر بخواهیم بحرانها را حل کنیم، باید بر مبنای نرمها و مقررات بین المللی عمل کنیم. بحران فلسطین بر اساس قطعنامههای سازمان ملل قابل حل است. مشکل حمایت یک طرفه آمریکا و قدرتهای غربی از اسرائیل است. اگر آمریکا صدور تسلیحات به اسرائیل را قطع کند، جنگهای اسرائیل علیه غزه و لبنان هم متوقف میشود.
اگر بخواهیم خلع سلاح هستهای صورت گیرد، تنها راهش اجرای قطعنامههای سازمان ملل است که باید اسرائیل بمبهای اتمی خود را نابود کند. اگر حسن نیت و اراده سیاسی باشد با احیاء برجام و منطقهای کردن اصول برجام در خاورمیانه، بزرگترین گام به سمت خاورمیانه عاری از سلاحهای هستهای برداشته خواهد شد. برای حصول برجام ۱۳ سال قدرتهای جهانی و ایران مذاکره کردند و بیش از ۲۰۰ دانشمند هستهای درگیر بودند تا جامعترین سند تاریخ عدم اشاعه سلاح هستهای تحت عنوان برجام تهیه شد؛ لذا احیاء برجام و منطقهای کردن آن، یک گام بلند در مسیر خلع سلاح هستهای در خاورمیانه خواهد بود.