«آنچه موجب تأسف است، برخورد دوگانه فعالان سیاسی، جناحها و احزاب با مسئولین و عملکردهای آنان است. اگر به اصل سفر ایراد دارید باید به تمام رؤسای جمهوری که به سفر نیویورک رفته اند ایراد بگیرید، اگر به تعداد همراهان و حاضران در سفر ایراد دارید نباید درباره یکی سکوت کنید و آن دیگری را زیر سؤال ببرید و اگر به محتوای سخنان و مواضع اعتراض دارید درباره همه با انصاف نظر بدهید. برخورد دوگانه، علاوه بر اینکه نزد افکار عمومی پذیرفته نیست، اصولاً خود انتقادکننده را از اعتبار ساقط میکند.»
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقالهای با عنوان فرهنگ تعامل با مخالف فکری نوشت: درباره محتوای سخنرانی رئیس جمهور پزشکیان در مجمع عمومی سازمان ملل و سایر سخنرانیها، مصاحبهها و دیدارهایش در سفر به نیویورک و حتی اصل سفر و تعداد همراهان، بحثها و اظهارنظرهای متفاوتی در رسانههای مکتوب و مجازی داخلی و رسانه ملی صورت گرفته و میگیرد که بیشتر آنها خارج از چارچوب انصافند و با واقعنگری نسبتی ندارند.
موضوعات مرتبط با امور بینالملل ذاتاً با موضوعات داخلی تفاوت دارند و جناحها، احزاب و افراد مخالف و موافق رئیس جمهور در عین حال که درباره مسائل داخلی ممکن است با همدیگر بحث و جدال داشته باشند، بر سر مسائل خارجی باید منافع ملی را محور قضاوتها و اظهارنظرها قرار دهند و از منافع جناحی، حزبی و فردی فاصله بگیرند. این یک اصل شناخته شده در فعالیتهای سیاسی است که در عموم کشورها رایج است و فعالان سیاسی نقاط مختلف جهان به آن پایبندی نشان میدهند.
همزمان با سفر رئیس جمهور پزشکیان به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل، عدهای اصل سفر را بیهوده دانستند، عدهای درباره تعداد حاضران در این سفر مطالبی گفتند و نوشتند و در نهایت ایرادهائی به سخنان و مواضع ابراز شده توسط رئیس جمهور در نیویورک گرفتند. تصمیمگیری درباره اصل چنین سفری از حقوق رئیس جمهور است و همه باید این واقعیت را درک کنند که نفر اول اجرائی کشور حق دارد درباره چنین اموری نظر بدهد، تصمیم بگیرد و عمل کند. در دهههای گذشته، تعدادی از رؤسای جمهور و نخستوزیران از این حق خود استفاده کردند و به این سفر رفتند، بعضی از آنها حتی یکبار هم نرفتند و بعضی دیگر به یکبار اکتفا کردند. طبعاً به هیچیک از آنها ایرادی نیست زیرا حقشان بود به تشخیص خود عمل کنند. درباره میزان افرادی که در سفرهای خارجی ازجمله سفر به نیویورک با رئیس جمهور میروند، سخنان زیادی میتوان گفت ولی اینکه عدهای درباره یک رئیس جمهور سکوت کنند و به آن دیگری ایراد بگیرند، کار ناشایستی است. درباره حاضران در سفرهای خارجی رئیس جمهور و سایر مسئولین باید ضوابطی رعایت شود که قانون یا آئیننامهها میتوانند این ضوابط را مشخص کنند و طبعاً هیچیک از مسئولین نباید از آن تخطی کنند.
آنچه موجب تأسف است، برخورد دوگانه فعالان سیاسی، جناحها و احزاب با مسئولین و عملکردهای آنان است. اگر به اصل سفر ایراد دارید باید به تمام رؤسای جمهوری که به سفر نیویورک رفتهاند ایراد بگیرید، اگر به تعداد همراهان و حاضران در سفر ایراد دارید نباید درباره یکی سکوت کنید و آن دیگری را زیر سؤال ببرید و اگر به محتوای سخنان و مواضع اعتراض دارید درباره همه با انصاف نظر بدهید. برخورد دوگانه، علاوه بر اینکه نزد افکار عمومی پذیرفته نیست، اصولاً خود انتقادکننده را از اعتبار ساقط میکند.
متأسفانه در کشور ما هنوز احزاب، جناحها و فعالان سیاسی به فرهنگ تعامل با مخالف فکری و سلیقهای خود عادت نکردهاند. در مورد سفر رئیس جمهور پزشکیان به نیویورک از جنبههای مختلف، یک جناح سیاسی بطور مطلق منفی برخورد میکند و جناح دیگر بطور مطلق آن را مثبت میداند. نکته قابل تأمل اینست که این هر دو جناح درباره رئیس جمهوری که از خودشان نیست در یک موضوع مشخص دقیقاً عکس آنچه درباره رئیسجمهوری که از خودشان است نظر میدهند. این روش ناپسند درباره سفر رئیس جمهور پزشکیان به نیویورک هم اِعمال شده است.
آقای پزشکیان در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل همان مطالبی را مطرح کرد که خط فکری او را شکل داده و از ابتدای تبلیغات انتخاباتی نیز آن را به زبان میآورد. در سایر سخنرانیها و مصاحبههایش در نیویورک هم همین خط را دنبال کرد غیر از یک مورد که موضوع خلع سلاح اسرائیل و ایران را مطرح کرد. این موضع قطعاً درست نبود زیرا اصولاً اسرائیل یک رژیم جعلی و اشغالگر است که اصل موجودیتش قانونی نیست و به همین دلیل نباید در کنار ایران قرار داده شود.
جناح مخالف فقط به همین ایراد توجه کرد و مواضع ضداسرائیلی رئیس جمهور را نادیده گرفت و جناح موافق درصدد توجیه برآمد و این موضع نادرست را نادیده گرفت! حق این بود که هر دو جناح به رئیس جمهور درباره این موضع نادرست تذکر مشفقانه میدادند و از سایر مطالبی که در نیویورک مطرح کرد حمایت میکردند. چنین روشی است که حکمرانی را به سوی سلامت و صلاح و سداد هدایت میکند، روش مبتنی بر فرهنگ تعامل با مخالف فکری.