
علياكبر جوانفكر در سرمقاله امروز روزنامه ایران نوشت:
نگارش و تدوین دقیق و صحیح تاریخ انقلاب اسلامی، دغدغه جدی و مشترک همه کسانی است که با تمام وجود با انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پیوند خورده و دل در گرو آرمانهای بلند آن از جمله اجرای عدالت و حاکمیت ولایت مطلقه فقیه دارند. این در حالی است که برخی افراد و جریانهای ذی نفوذ در تلاش هستند تاریخ انقلاب اسلامی را نه آنگونه که هست بلکه بر اساس علائق شخصی و گرایش سیاسی خود بنویسند یا بر آن مهر تأیید بزنند.
استعفای آقای مصلحی از مسئولیت خود در وزارت اطلاعات، پذیرش استعفا و انتصاب وی به سمت مشاور رئیسجمهور از جمله وقایعی هستند که روز یکشنبه ۲۸ فروردین ماه بوقوع پیوست و بلافاصله خبر آن در خبرگزاریها و رسانه های خبری داخلی و خارجی منتشر شد. ساعاتی پس از انتشار این خبر، افرادی دست به کار شدند و اقدام به حذف این خبر از رسانهها کردند؛ کاری که منطق و توجیه قابل قبولی برای آن وجود ندارد.
ساعتی بعد نیز همین رسانه ها اقدام به انتشار خبری مبنی بر مخالفت رهبر معظم انقلاب با استعفای آقای مصلحی کردند. این در حالی است که طبق قاعده جاری، هرگونه خبر مربوط به رهبری عزیز بویژه آنجا که مطلبی به ایشان نسبت داده میشود باید به یک مرجع ذیصلاح و قانونی، مستند گردد. در غير اين صورت هر فردی که در آینده بخواهد درباره انقلاب اسلامی تحقیق کند، وقتی به این برهه از زمان برسد، با سردرگمی و ابهام مواجه خواهد شد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی که اعتبار و صلاحیت آن به عنوان تریبون رسمی نظام در گرو موافقت و رضایت رهبری معزز انقلاب است، از ورود به این دو فرایند خبری اجتناب ورزید و در عین حال تاکید کرد که وظیفه خود میداند، هر خبر مربوط به نظر رهبر معزز انقلاب را پس از دریافت از مجاری ذیصلاح یا انتشار آن در سایت رسمی معظم له، به اطلاع عموم برساند و این همان کاری بود که در ارتباط با انتشار نامه مقام معظم رهبری به آقای مصلحی انجام شد.
انتظار این بود که دستگاه قضایی، رسانه های منتشر کننده این خبر را به دلیل مستند نبودن آن، بازخواست نماید اما چنین نشد و این امر ممکن است در آینده به دستاویزی برای فرار از مسئولیتپذیری کسانی تبدیل شود که با استناد به این رویه، اقدام به نشر مطالبی از قول رهبری نمایند.
ممكن است رسانههاي نشر دهنده اين خبر، نامه مقام معظم رهبري به رئيسجمهور محترم در مورد آقاي مصلحي را مستند خبر خود قرار دهند و در چنين حالتي اين سؤال مطرح ميشود كه اين نامه از چه مسيري و توسط چه كسي از رسانه هاي ارتباط جمعي سر در آورده است. اين سؤال را نميتوان بيپاسخ گذاشت كه چرا قبل از آنكه اين نامه به رويت آقاي احمدي نژاد برسد و ايشان از متن آن مطلع شوند، اين موضوع در سطح افكار عمومي انتشار يافته است؟
همزمان شاهد بودیم که فشارهای سنگین تبلیغاتی و روانی درسطحی گسترده متوجه خبرگزاری جمهوری اسلامی و روزنامه ایران شد. اتهام اصلی این است که چرا آنها وارد این فرایند نشدهاند. درواقع کسانی که متهم به بیان مطالب غیرقابل استنادی از قول رهبر معظم انقلاب شدهاند، به جای پاسخگویی به افکار عمومی، مدعی را به جای خود نشاندند و از همه سو او را مورد هجوم قرار دادند. در این هجوم هماهنگ و پرحجم نه تنها وبلاگ اینجانب را هک کردند بلکه با انتشار یک کاریکاتور موهن، به نام اصولگرایی، رفتار و منشی را از خود بروز دادند که هیچ سنخیتی با ارزشهای اسلامی و انقلابی و تبعیت از مقام معظم رهبری ندارد.
رهبر معزز انقلاب روز چهارشنبه گذشته در دیدار با مسئولان و محققان مرکز اسناد انقلاب اسلامی بر این نکته تاکید کردندکه تاریخ انقلاب اسلامی باید صحیح و دقیق نوشته شود.
پذیرش استعفای آقای مصلحی از سوی رئیسجمهور بخشی از این تاریخ است، همانطور که نامه رهبر معظم انقلاب به آقای مصلحی نیز بخش دیگری از آن محسوب میشود و در اینجاست که حاکمیت ولایت مطلقه فقیه به عنوان شعبهای از حکومت انبیاي الهی معنای روشنی پیدا میکند.
در جامعه امروز ما جریانی وجود دارد که بشدت مایل است دوره مشعشع خدمتگزاری در دولت احمدی نژاد را به طور کلی از تاریخ انقلاب اسلامی حذف نماید و برای همین منظور در تلاش است تا به هر شکل ممکن آن را دگرگون و وارونه بنمایاند.
این جریان که منش و ممشای آن، آشکارا در تضاد با اصول و ارزشهای اسلامی است و با بیپروایی تمام، هتاکی و بیحرمتی به دیگران را در دستور کار خود قرار داده است و بدون آنکه دل نگران واکنشی از سوی دستگاه قضایی باشد، همکاران صدیق و دلسوز رئیسجمهور را که هیچ دغدغهای جز تحقق آرمانهای والای انقلاب اسلامی ندارند، عناصری فاسد، منحرف، فتنهگر، فراماسونر، مخالف ولایت فقیه و... مینامد. نمیتوان از نظر دور داشت که تداوم این هجمه ناجوانمردانه به دولت، خواسته یا ناخواسته میتواند فراهم کننده مقدمات اجرای یک طرح براندازی باشد.
انتظار این است که مراجع مسئول از جمله دستگاه قضایی به سکوت معنادار خود در قبال استمرار اینگونه تهمتها، توهینها و هنجارشکنیها خاتمه دهند و مانع از گسترش فضای موهن ناشی از این رویکردهای غیراخلاقی و غیراسلامی در جامعه شوند، رویکردی که باعث بروز برخی از رفتارهای ناهنجار اجتماعی میشود و بارها از سوی رهبر فرزانه انقلاب مورد نکوهش و تقبیح قرار گرفته است.
از سوی دیگر باید توجه داشت که یک رئیسجمهور ولایی مانند آقای احمدینژاد، باید از اقتدار لازم برای انجام خدمات موثرتر و بزرگتر برخوردار باشد و این در حالی است که یک جریان خاص در تلاش است تا لوازم مدیریت مقتدرانه و امکان خدمتگزاری را از رئیسجمهور سلب نماید. آقای احمدی نژاد دوره ریاستجمهوری را با بوسیدن دست رهبر معظم انقلاب آغاز کرد و همواره با برخورداری از حمایتهای ایشان بود که موفق شد خدمات بزرگ و ماندگاری را به انجام برساند. هیچکس در ولایتمداری احمدینژاد تردید ندارد. او عاشق خدمت به مردم در سایه حمایتهای رهبری عزیز است و جز این نیز هیچ خدمتی ممکن و میسور نخواهد بود.
فرازهایی از بیانات مقام معظم رهبری که ششم آبانماه گذشته در جمع اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم مطرح گردید، مهر تاییدی بر عمق ارتباط دولت احمدینژاد با ولی امر مسلمین است.
<در دولت نهم و دهم - از وقتی که آقای احمدینژاد آمده- بحث حاکمیت دوگانه نیست؛ حاکمیت یگانه است؛ یعنی دولت و رهبری و تشکیلات در امتداد یک خط قرار دارند؛ این را من جازما و قاطعا به شما عرض میکنم. البته معنایش این نیست که اختلاف نظری وجود ندارد، یا فلان مسئول دولتی یا رئیسجمهور یا غیر رئیسجمهور در نظرات و افکارشان نقاط اشتباهی ندارند؛ چرا، از این قبیل هست، همیشه بوده و باز هم هست. مواردی که اختلاف نظر بین بنده و شخص آقای رئیسجمهور وجود دارد؛ یکی دو تا هم نیست؛ موارد متعددی هست که اختلاف نظر وجود دارد -البته یک جاهایی هست که مطلب برای من محرز و روشن و جزمی است، میگویم آقا این کار نباید بشود؛ واقعا گوش میکنند و جلویش گرفته میشود؛ یک وقتهایی نه، برای من آنجور روشن نیست که بگویم نباید بشود، اما کاری را که دارد انجام میگیرد، قبول ندارم؛ از این قبیل، موارد متعددی هست اما در زمینههای مختلف، جریان اصلی، جریان موافقت است.>
با وجود صراحت رهبر فرزانه انقلاب مبني بر قرار داشتن دولت در امتداد رهبري، عدهاي به خود اجازه دادهاند تا بيرحمانه به روي دولت مكتبي و ولايي چنگ بكشند و همكاران و همراهان رئيسجمهور محترم را با استفاده از بدترين و غيرمنصفانهترين واژگان، هدف انواع تهمت ها و توهينهاي ناروا قرار دهند. آقاي احمدينژاد و دولت او در شش سال گذشته ولايتمداري را در عمل به اثبات رساندهاند و صد البته ترفندهاي مردم فريب، قادر به مخدوش كردن اين پرونده پرافتخار نخواهد بود.