bato-adv
کد خبر: ۷۰۲۶۹۴
محمد عطریانفر:

اصلاح‌طلبان لیست انتخاباتی می‌دهند

اصلاح‌طلبان لیست انتخاباتی می‌دهند
«فکر می‌کنم اگر آقای عارف اقدام به انتشار لیستی کنند، توافقات اولیه‌ای را به‌عنوان یک امر پیشینی و مقدماتی با اصلاح‌طلبان انجام داده‌اند.»
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۰۳ بهمن ۱۴۰۲

محمد عطریانفر ، دانش‌آموخته رشته نفت دانشگاه صنعتی شریف است، اما روزنامه‌نگاری را انتخاب کرده و یدطولایی در این حوزه دارد از کیهان و همشهری گرفته تا هم‌میهن وشرق. از مؤسسان و اعضای فعال شورای مرکزی حزب کارگزاران و از ارادتمندان مرحوم هاشمی‌رفسنجانی است و وی را قَدَر قدرت و دلبسته به نظام می‌داند و معتقد است فرزندانش بنا بر تکلیف عاطفی و احساسی می‌خواهند از حریم پدرشان دفاع کنند.

به گزارش جام جم، حضور در شورای شهر تهران، صداوسیما و وزارت کشور از‌جمله سوابق فعالیت‌های سیاسی وی است که به‌دلیل حمایت از میرحسین موسوی محکوم به شش سال زندان شد، اما حالا پس ازگذشت ۱۴سال از فتنه ۸۸ می‌گوید میرحسین موسوی نسبتی با اصلاحات ندارد و نامزد اصلاحات سیدمحمد خاتمی بود. موضوعی که این روز‌ها در‌خصوص عملکرد حسن روحانی هم باب شده است، گویی اصلاح‌طلبان فراموش کردند که در آن ایام برای حضور در اریکه‌قدرت، یار غار خاتمی را کنار زدند و با تاکتیک رحم اجاره‌ای، به سمت روحانی چرخیده و عارف را مجبور به عقب‌نشینی و انصراف کردند، انگار سوار شدن بر موج غالب، تبدیل به رویه گروهی از اصلاح‌طلبان شده است که برای گزینه پیروز، فرش قرمز می‌اندازند، اما بعد‌ها که حرف از ناکارآمدی پیش می‌آید از آن برائت کرده و گردن‌گیر اشتباهات‌شان نیستند. 

محمد عطریانفر از اعضای عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در گفتگویی به تحلیل و ارزیابی فضای انتخابات، استراتژی اصلاح‌طلبان برای انتخابات اسفند، علل موثر در افزایش مشارکت در انتخابات، بررسی مواضع جبهه اصلاحات در موضوعات سیاسی روز و مسأله احراز صلاحیت‌ها در انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری پرداخته است. 

ارزیابی شما از انتخابات پیش‌رو چیست؟

واقعیت این است حال انتخابات ایران خوب نیست.

چرا؟

عمدتا اصلاح‌طلبان درباره نحوه و ضرورت مشارکت فعال دچار اشکال شده است؛ اشکال به این معنا که اساسا نمی‌دانند برای آینده سیاسی‌شان باید چگونه قدم بردارند.

یعنی اصلاح‌طلب‌ها استراتژی ندارند؟

نسبت به شرایطی که به وجود آمده است، راهبرد خاصی ندارند. ولی نسبت به اصل مشارکت سیاسی در تعیین سرنوشت مردم از طریق تأسیس نهاد‌های قانون‌گذار یا تأسیس نهاد اجرایی کشور که ریاست‌جمهوری است، حتما استراتژی وجود دارد. حرف اصلی من این است که فرصت حضور در انتخابات اسفند ماه از یک جریان فکری دریغ شد؛ نحوه اعمال نظارت استصوابی، مهم‌ترین رکنی است که به لحاظ تاریخی وجود دارد و عمدتا در شرایط برگزاری انتخابات مجلس خیلی به چشم می‌آید؛ در هر حال با این‌که به این روند نقد داریم، اما چون قانون شده است، آن را می‌پذیریم و از آن تمکین می‌کنیم. بحث ما در همین زمینه ناظر بر این مسأله است که اعضای شورای نگهبان با چه سازوکار و رویکردی به بررسی صلاحیت نامزد‌های انتخاباتی می‌پردازند.

یعنی با توجه به آمار تأیید‌شدگانی که تا به امروز اعلام شده روند را معکوس می‌دانید؟

بله، بله. فارغ از این‌که به این انتخابات یا انتخابات‌های قبلی توجه کنیم، مبنای نظارت حقوقی دوستان ما در شورای نگهبان که همواره دراین ۳۰سال دغدغه دوستان اصلاح‌طلب بوده امروز شرایطی را ایجادکرده است که صدای برخی ازنیرو‌های اصولگرا هم در آمده است؛ من شما را به دیدگاه آقای حداد عادل، آقای بادامچیان که ازچهره‌های شاخص اصولگرایان آنچنانی هستند ارجاع می‌دهم.

آیا این مسأله بیانگر رویه منطقی این نهاد قانونی نیست؟ از طرف دیگر بالاخره یک معیاری مشخص شده است؛ مگر می‌توان با نگاه شل‌کن، سفت‌کن به این فرآیند نگاه کرد؟ مثلا برای این انتخابات شل کنیم و برای انتخابات آتی، سفت بگیریم، مگر همچین روندی شدنی است؟

حرف‌تان کاملا درست است. نظر ما هم همین است که این اتفاق نیفتد. اتفاقا اصل داستان همین شل‌کن، سفت‌کن‌هاست. ببینید این رویکردی که به آن اشاره کردم و آسیبی که از ناحیه نحوه نظارت و تأییدصلاحیت نامزد‌ها مطرح است، عمدتا در حق اصلاح‌طلبان اعمال می‌شود و این ماجرا را در رابطه با جریان اصولگرایی نداریم. شورای نگهبان یا هیأت‌های نظارت یک نفر از اصولگرایان مطرح و نام‌آور را به ما نشان دهد که مثل بسیاری از نیرو‌های اصلاح‌طلب به دلیل عدم التزام به قانون اساسی، ولایت فقیه و ....

به عملکرد رهبران جریان اصلاحات انتقاد...

این صحبت شما برگرفته از یک مصاحبه است که به لحاظ عرضه کار محل ایراد است. ما فرصت‌هایی را داشتیم و می‌توانستیم با فاصله گرفتن از رفتار‌های رادیکالیستی، زمینه و استعداد همبستگی ملی‌مان را با جامعه به خصوص بدنه نخبگان تقویت کنیم. ما تلاش کردیم رادیکالیسم را کاهش دهیم اگر از سال ۷۶ تا امروز را نگاه کرده باشید متوجه تقویت فرآیند عقلانیت در بدنه اصلاحات می‌شوید...

اتفاقات سال۸۸ را اوج عقلانیت می‌دانید یا انتخاب خانم منصوری به عنوان رئیس جبهه اصلاحات را درراستای عقلانیت مطرح می‌کنید؟

فکر نمی‌کنم ورود به قضایای ۸۸ موضوع گفت‌وگوی ما باشد، ولی من بحث دارم. سال ۸۸ چه اتفاقی افتاد یک شخصیت منفرد به نام آقای مهندس موسوی در این انتخابات شرکت کرد و اصلاح‌طلب‌ها هم از وی حمایت کردند. البته نباید فراموش کنید که نامزد اصلی اصلاح‌طلبان آقای محمد خاتمی بود ومهندس میرحسین موسوی بدون این‌که درفرآیند مطالعات پیشینی اصلاح‌طلبان بوده باشد در عرصه ظاهر شد و دوستان ما در این جریان به‌دلیل این حضور و بنا برتصمیم، تدبیر و فکر درست شخص آقای محمد خاتمی، نامزد اصلی خودشان را از صحنه خارج کردند جریان اصلاح‌طلب به‌هیچ عنوان برانداز نبود. من نمی‌خواهم به این موضوع بپردازم.

یعنی اصلاحات به‌دنبال براندازی نبود؟

به‌هیچ عنوان! ببینید داستان این نیست که به فشار این همه توهم‌زایی تحت عنوان براندازی نسبت کاملا ناروا و ناحقی را به اصلاح‌طلبان بدهند و ما بگوییم که بله ما می‌خواستیم براندازی کنیم. البته این داستان...

اگر بخواهید ورود کنید، مثلا صحبت‌هایی که...

اجازه بدهید، دیگر به این موضوع نپردازیم. پس سال ۸۸ هیچ جریان تندرو از ناحیه این طرف رخ نداده، این‌که جناب آقای مهندس موسوی نتیجه انتخابات را نپذیرفته است، چه ربطی به اصلاحات دارد؟ بدنه اصلاحات که شخص آقای مهندس موسوی نیست. آقای هاشمی‌رفسنجانی رحمت‌ا... علیه در آن نماز جمعه معروفش چه گفت؟ مگر نه این‌که برای ایجاد وحدت، الفت و رفع مشکلات صحبت کرد. مسأله دیگر درباره خانم منصوری، شما که نمی‌توانید از پیش، چون یک خانم آمده و رئیس جبهه اصلاحات شده...

بحث اصلا به علت خانم بودن ایشان نیست.

شما باید به جای این‌که اسیر اسم‌ها و ایسم‌ها باشید، به مسما فکر کنید.

اعترافات آن زمان، نامه بدون سلام...

نامه بدون اسم، بدون سلام، بدون خداحافظی. ملاک نیست برادر عزیز. اصلا شما اشتباه می‌کنید که روی مسائل این‌قدر سطح پایین گفتگو و بحث می‌کنید. اصلا این حرف‌ها نیست. هاشمی‌رفسنجانی یک آدم قدر قدرت ملی و دلبسته به نظام، انقلاب و عاشق این کشور بود و به خاطر این‌ها حقش بود که بنویسد، چرا ننویسد؟

مگر گفتیم ننویسد؟

نه. آخه اصلا بسم‌ا... بگوید یا نگوید، سلام کند یا نکند این مسائل چه چیزی را حل می‌کند؟

ادبیات ...

مگر من و شما باید تعیین کننده روابط بین آقای خامنه‌ای وهاشمی، باشیم و بگوییم که آن‌ها چطور نامه بنویسند؟ به من و شما چه.

انتشار عمومی چنین نامه‌ای با توجه به فضای...

اجازه بدهید، بحث را یکجانبه پیش نبرید، چون من بیشتر باید پاسخگو باشم.

قطعا همین طوره.

ما نباید برای بزرگان کشور تعیین تکلیف کنیم. این‌ها غلط است آقا، این‌ها که شما می‌گویید اشتباه است.

ان‌شاءا... همین‌طور باشد که گفتید، اما صحبت بحث تعیین تکلیف نبود. همین‌طور که می‌گویید ما حق داریم به عملکرد شورای نگهبان و دولتمردان‌مان در عرصه‌های مختلف انتقاد کنیم، طبیعتا چنین نامه‌نگاری هم جای انتقاد دارد و پیشنهاد می‌کنیم، پیشنهاد و طرح دیدگاهی که شما از آن به‌عنوان تعیین تکلیف تعبیر کردید؛ بالاخره همان‌طور که حقوق مسلم زیادی برای مردم ایران قائل هستید، این هم طبیعتا می‌تواند یکی از آن‌ها باشد.

این‌که شما از موضع وجاهت کافی، آمریت و حاکمیت مطلق در کشور حکم صادر کنید و افراد را بر اساس اقدامات این‌چنینی محکوم کنید، این کار محل ایراد است.

قطعا در این گفتگو چنین حکمی ندادیم. چرا جریان اصلاح‌طلب نقدپذیر نیست؟

نقد یک جریان دو طرفه است. چرا نپذیریم؟

مثلا همین چند وقت پیش گفت‌وگویی داشتید و بلافاصله یکی از فعالان جریان اصلاح‌طلب آمد و موضع تندی گرفت و گفت اصلاح‌طلب‌نما و این‌که اصلا کارگزاران در جریان اصلاحات نیستند و حق ندارند در این‌خصوص حرف بزنند.

اولا هر کسی که گفته، بی‌خود گفته است، اصلا پایه اصلاح‌طلبی در ایران متعلق به ماست.

کارگزاران؟

بله، کارگزاران کسانی بودند که در یک اقدام تاریخی و براساس شناخت دقیقی از ناحیه شخص آقای هاشمی‌رفسنجانی صورت گرفت، یک میدان مین سیاسی را باز کردند و دوستان بعدا به ما اضافه شدند.

درحاضر لیدر گفتمان اصلاحات کیست؟

لیدر ندارند، مجموعه کار جمعی است

عنوان شده که جریان اصلاحات بلندپروازی‌های اشتباهی داشته، مصادیق آن چیست؟

من نمی‌دانم. آن‌هایی که این ادعا را دارند پاسخ دهند.

فرمایش خود شما بود.

پله‌هایی بین رسیدن به آرمان‌ها که آرزو، میل و کمال‌گرایی است و عمل اجتماعی و سیاسی وجود دارد و ما اگر واقع‌بین نباشیم، مشکلات را پلکانی رفع نمی‌کنیم. این جنس از بلندپروازی‌ها راحدفاصل سال ۷۶تا۸۰ داشتیم و حس می‌کردیم که اتفاق بسیار عظیمی رخ داده است که البته رخ داده بود؛ چون انتخاب آقای خاتمی انتخاب بسیار تأثیرگذار و جهانی بود و اذهان کلونی‌های سیاست منطقه‌ای و جهان را به سمت ایران جلب کرد. اما تندروی‌ها و گام‌های ناگهانی انتزاعی هم به لحاظ پیرامونی وجود داشت. من این نکات را می‌پذیرم و طبیعتا باید آن‌ها را مورد دقت قرار بدهیم.

برخی اصلاح‌طلبان تأکید بر اصلاح ساختاری دارند و مثلا می‌گویند اگر ما وارد مجلس شویم لایحه حجاب را لغو می‌کنیم این حرف‌ها درست است یا فریبکاری؟

مسأله حجاب موضوع فوریت‌دار و کلیدی روز ما نیست. این داستان هم از یکی دو سال اخیر و پس از فوت آن دخترخانم، مرحومه مهسا امینی رخ داد و اساسا موضوع بیش از ابعاد خودش بزرگ شد و به نظرم باید به یک نقطه منطقی برگردد و مجریان حجاب هم باید رویکرد خودشان را منطقی‌تر کنند، چون جامعه بعد از یک مدت به نقطه پایداری می‌رسد. در خصوص مسأله اصلاحات ساختاری هم واقعیت این است که این مسأله گفتمان غالب در جبهه اصلاحات نیست. شاید تعداد اندکی از اصلاح‌طلبان سخن از تغییر ساختار بزنند و اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم یکی دو نفر بیشتر نیستند که به این مسأله تاکید دارند، اما چون صدا‌های آن‌ها اندکی بیشتر از سایرین شنیده می‌شود فکر می‌کنید که این مسأله یک گفتمان فراگیر است که این‌طور نیست.

فکر می‌کنید شخصی مثل آقای روحانی که پرونده‌ای ازسوی مجلس درخصوص ترک فعل‌های ایشان شکل گرفته باید تأیید صلاحیت بشوند یا خیر؟

آنچه در حق آقای روحانی انجام شده همه‌اش بازی سیاسی است و من آن را باور ندارم. مجلس کجای ماجراست که پرونده‌‍ای را برای ایشان تشکیل بدهد؟

کمیسیون اصل ۹۰ در این خصوص گزارشی تهیه کرد.

این‌ها قطعا و مسلما بازی سیاسی که درحق آقای روحانی صورت گرفته است. آقای روحانی شخصیتی زحمت‌کشیده است و برای این کشور کار کرده است.

یعنی هیچ کدام از اتهاماتی که به ایشان وارد شده را قبول ندارید؟

من که نمی‌دانم چه کیفر خواستی...

وقتی می‌گویید بازی سیاسی است یعنی مطالعه کرده‌اید؟

آقای روحانی با مجلسی مواجه بود که اگر کوچک‌ترین تخطی کرده بود، حتما پرونده‌اش در دستگاه قضایی بررسی می‌شد.

به دستگاه قضایی ارسال شده است.

نیست! نیست! نیست.

سخنگوی دستگاه قضایی اعلام کرده...

سخنگو می‌تواند بگوید پرونده به دستش رسیده، باید اثبات شود.

تعامل آقای کرباسچی با حزب چطور است؟

آقای کرباسچی را کم می‌بینیم. بار‌ها از ایشان خواهش کردیم که فعال‌تر باشید، اما فعالیت‌شان را خیلی کم کرده‌اند، هرچند عضو حزب کارگزاران هستند، اما درحال حاضر نسبت تنگاتنگی با حزب ندارند. خواهش‌مان این بود که عهده‌دار ریاست شورای مرکزی یا کمیته سیاسی شوند که نپذیرفتند و دبیر کلی حزب کارگزاران بنا بر قاعده‌ای از دوش ایشان برداشته و به آقای حسین مرعشی، قائم‌مقام‌شان سپرده شد و آقای کرباسچی درخصوص این قضیه گلایه‌مند شدند، اما واقعیت بازی دموکراسی همین است و باید در این خصوص رأی می‌گرفتیم و آن رأیی که مورد انتظار بود حاصل نشد و آقای کرباسچی هم فعلا فاصله گرفته است.

مواضع خانم منصوری، رئیس جبهه اصلاحات را در حمایت از برخی افراد مثل خانم نرگس محمدی چطور ارزیابی می‌کنید؟

باید این موضع‌گیری‌ها را در ارتباط با دیدگاه‌های شخصی ایشان ارزیابی کنیم و روی این موضوع تاکید دارم که نمی‌پذیریم که تلقی کل جبهه اصلاحات به این صورت است و علی‌القاعده اگر ما در آن موقعیت بودیم به‌گونه دیگری عمل می‌کردیم.

چهره حقوقی ایشان مطرح است.

جبهه از اعضایی ازاحزاب تشکیل می‌شود واین احزاب برای یک موضوع خاصی جبهه تشکیل می‌دهند؛ بنابراین جبهه اصلاحات برای موضوعات انتخاباتی و انتخابات پیش‌رو تشکیل جبهه می‌دهد از همین رو اگر اقدامی فراتر از این توسط اعضای جبهه رخ بدهد، نسبتی با مأموریت جبهه ندارد از این جهت آنچه که از ناحیه سرکار خانم منصوری صادر شده، اگر جنبه انتخاباتی داشته باشد قابل گفت‌وگوست و اگر فاقد جنبه انتخاباتی باشد دیدگاه شخصی یا نهایتا حزبی ایشان است.

تمایل به تحریم انتخابات هم دارند.

نباید پیش‌داوری کنیم، اجازه بدیم که....

با توجه به صحبت‌هایی که داشتند.

نه، ریاست یک مجموعه فقط برای انجام مدیریت است و موضع اصلاحات موضع فردی شخص رئیسش نیست، بنابراین اگر مجموعه، نشست و صحبتی رامطرح کرد سخنگو مواضع را اعلام می‌کند، پس بنابر دیدگاه فردی افراد نمی‌توانیم یک حکم کلی برای مجموعه جبهه اصلاحات صادر کنیم.

پس ریاست به قولی فرمالیته است؟

مثل همه جا مدیریت اجرایی است مگر در پارلمان چطوری است؟ آقای قالیباف چطوری در مجلس ریاست می‌کند.

با این توصیفی که مطرح کردید تاکتیک واژه تکرار می‌تواند اثرگذار باشد؟

نه نه نه. فکر نمی‌کنم. اصلا. خود آقای خاتمی هم از این ترم‌های تبلیغاتی نه استفاده خواهند کرد و نه خیلی به آن باور دارند.

درنهایت توصیه شما به جریان اصلاح‌طلب در انتخابات آتی چیست؟

واقعیتش این است که دوستان ما در اصلاحات باید خیلی با حزم و بردباری در این مسیر حرکت کنند. توصیه‌ام این است که با دوراندیشی حرکت کنند و احساسات و عواطف رادیکالی در آن‌ها شکل نگیرد و فکر نکنیم که زمین به آسمان رفته و تمام معادلات تغییر کرده است، نه این‌گونه نیست و فرصت‌های دیگری وجود دارد؛ از این جهت توصیه‌ام به دوستان این است که با حوادث احتمالی با بردباری سیاسی مواجه شویم و مسائل را با تدبیر حل کنیم.

در مصاحبه‌ای که سال‌ها پیش در خدمت‌تان بودم، تعبیر شاعرانه‌ای داشتید و گفتید «از گِل خاتمی لاله عارف نمی‌روید» با توجه به گذشت چند سال ازاین گفتگو، ارزیابی کنونی شما از آقای عارف چیست؟ آن مقبولیتی که باید درخصوص ایشان در بدنه اصلاحات ایجاد می‌شد، شکل گرفته که این روز‌ها بحث ارائه لیست از سوی آقای عارف هم مطرح است.

به خاطر این عرض بنده گلایه‌هایی در دل برادر عزیزمان جناب دکتر عارف به وجود آوردیم و متأسفانه در آن مقطع یک مقدار هم شرمنده ایشان شدیم، ولی خب به هر حال این موضوع دید سیاسی من بود. معتقد بودم گرچه برایم محرز است که جناب آقای عارف جزو شخصیت‌های دانشمند و صاحب‌نام درعرصه علم و دانش و ازاساتید برجسته دانشگاه هستند، اما باورم این بود که نمی‌توان همه مأموریت‌ها و توقعی را که از آقای خاتمی داشتیم از آقای عارف داشت و فکر می‌کردم انتظار بیجاست و این تفکر تبدیل به یک شعار آنچنانی شد که از گل آقای خاتمی لاله آقای عارف را نخواهیم دید. ولی آقای عارف شخصیت فعالی است و گروه سیاسی مرتبط با خودش را مدیریت می‌کند و نشست و برخاست‌های خودش را هم دارد... آقای عارف در یک قاعده حزبی خاصی نیست و از این حیث است که نمی‌دانم ایشان در انتخابات پیش رو چه رویکردی را پیش خواهند گرفت.

این مقبولیت را دارند که جریان اصلاحات از آن لیست حمایت کند یا نه؟

فکر می‌کنم اگر آقای عارف اقدام به انتشار لیستی کنند، توافقات اولیه‌ای را به‌عنوان یک امر پیشینی و مقدماتی با اصلاح‌طلبان انجام داده‌اند.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین