ظاهراً هنوز نتوانستهاند حرفهای خود را درباره مشارکت انتخاباتی یکسان کنند. خوب است گروه اول به دومیها اطلاع دهد که اصلاحطلبان هستند، نگران نباشند. اینها آن اندازه متوجه نیستند که اگر یک گروه سیاسی بگوید نمیآیند ولی در واقعیت بیایند رای خود را از دست دادهاند.
هممیهن در سرمقاله خود نوشت: عملکرد مجموعه اصولگرایان را که میبینیم، از اینکه امکان حرکت اصلاحی مفیدی از میان آنان بیرون آید، بهکلی ناامید میشویم؛ مجموعهای که هیچ ایده روشن و بلندمدتی ندارند و همچنان هر کدام ساز خود را میزنند و غرق در تناقضات گفتاری و رفتاری هستند. مواضع اقتضایی آنان چنان آشکار است که مثل پنهان شدن شتر در بالای مناره است، ولی خودشان خیال میکنند که کسی آنها را نمیبیند.
ماجرا از این قرار است که نظرسنجیهایی که بهطور قطع به دست اصولگرایان صاحبان قدرت هم رسیده است، به آنان نشان داده که میزان مشارکت مردم در انتخابات پیش رو اصلاً مناسب نیست. نظرسنجیهایی که نهادهای نزدیک به خودشان انجام دادهاند. خُب! یک گروه عاقل در برابر این واقعیات چه کار خواهد کرد؟
مگر نه اینکه مقام رهبری بر افزایش مشارکت تاکید کردهاند؟ روشن است که باید تمام تمرکز خود را بر بهبود شرایطی بگذارند که مردم و گروههای سیاسی شرکت کنند، ولی به جای این کار، وقت خود را صرف بازیهای رسانهای و گفتارهای بیپایه و عاری از حقیقت کردهاند. وزارت کشور اعلام کرده که ۱۵۶۰ اصلاحطلب نامنویسی کرده و تاییدصلاحیت شدهاند. آن دیگری نوشته؛ «درحالیکه بخشی از اصلاحطلبان میخواهند با عبور رسمی از انتخابات، لیستی برای انتخابات ندهند، بخشی دیگر اصرار دارند که در انتخابات مشارکت داشته باشند و این دوگانگی حاصل دوقطبی بودن اصلاحطلبان نیست، بلکه حاصل رفتار دوگانه آنهاست. یعنی همزمان که در ظاهر میگویند در انتخابات مشارکت نمیکنند، در پشت پرده مشغول فعالیت انتخاباتی و لابی و لیستبندی هستند»! بعد هم فکر نمیکنند که فرض کنیم اصلاحطلبان همگی با تمام توان خواستهاند شرکت کنند، شما هم که قطعاً شرکت میکنید، پس چرا اکنون رغبت مردم به مشارکت در تهران زیر ۱۵ درصد است؟ اینکه نوعی آبروریزی است که دو جناح اصلی که در حکومت بودهاند، سرجمع زیر ۱۵ درصد رای برای مشارکت دارند؟ روشن است که حتی لحظهای هم به تبعات حرف خودتان فکر نمیکنید.
بعلاوه وزارت کشور بهعنوان مجری انتخابات اصولاً چه کاری با گرایشهای سیاسی افراد و نامزدها دارد؟ اگر خود نامزدها گفتهاند که اصلاحطلب هستند که قطعاً این آمار با فاصلهای زیاد، غیرواقعی است، چون اعلام اصلاحطلب بودن، دلیلی برای ردصلاحیت هم هست. مگر اینکه آمده باشد که ردصلاحیت شود و برای خود سابقه سیاسی ثبت کند. همچنین مدیرمسئول هممیهن پیرامون ادعای حضور ۱۵۶۰ کاندیدای اصلاحطلب در انتخابات مجلس گفت: «نمیدانم آقایان به چه کسانی اصلاحطلب میگویند و چه تعریفی از این واژه دارند، اما به نظر میرسد مانند ایدهی واردات ماشینهای دست دوم و کارکرده از خارج، تعدادی اصلاحطلب را از جایی وارد کردهاند.
اگر واقعاً ۱۵۶۰ اصلاحطلب را تایید صلاحیت کردهاند فهرست اسامی آنها را منتشر کنند.» احتمالاً هر کسی را که به عنوان اصولگرا شناسایی نکردهاند، گفتهاند اصلاحطلب است! چون ذهنشان بیش از این دو جناح را برنمیتابد. نکته مهم این است که گروهی دیگر از آنان بهطور صریح و ضمنی تهدید میکنند که اگر مشارکت نکنید چنین میشود و چنان میکنیم. ظاهراً هنوز نتوانستهاند حرفهای خود را درباره مشارکت انتخاباتی یکسان کنند. خوب است گروه اول به دومیها اطلاع دهد که اصلاحطلبان هستند، نگران نباشند. اینها آن اندازه متوجه نیستند که اگر یک گروه سیاسی بگوید نمیآیند، ولی در واقعیت بیایند رای خود را از دست دادهاند.
پس این ادعا که اصلاحطلبان رفتار دوگانهای دارند، نشان از فقدان درک از معنای مشارکت و عمل سیاسی است. هر گروه اصیلی که دچار چنین دوگانگی رفتاری باشد، به سرعت از سوی اعضا و طرفدارانش مورد نقد قرار میگیرد. چنین رفتارهایی میان اصولگرایان غیرطبیعی نیست، چون قابل انتظار است و عوارض چندانی ندارد، ولی در میان گروههایی که وصل به قدرت نیستند و از رانتی بهرهمند نیستند و فقط باید به اتکای منطق و برنامه و تحلیل و نفوذ مردمی خود فعالیت کنند، چنین رفتارهایی ویرانگر است.
در مجموع توصیه دوستانه ما به جناح غالب این است که به جای این بازیهای رسانهای و روایتهای غیرواقعی، دنبال انجام یک انتخابات رقابتی و سالم باشند. در این صورت مطمئن باشید که اگر مردم به کارآمدی مجلس امید پیدا کنند و رقابت انتخاباتی را هم جدی ببینند، برای رای دادن هم میآیند؛ ولی این نحوه چیدمان انتخاباتی با این بازیهای رسانهای، منجر به انتخابات مطلوب و مفید و مشارکت لازم نخواهد شد.