فرارو- والتر راسل مید، پژوهشگر اندیشکده «هادسون» است و تا سال ۲۰۱۰ به عنوان همکار ارشد «هنری کیسینجر» برای سیاست خارجی ایالات متحده در «شورای روابط خارجی» فعالیت کرده بود. ستوننویس روزنامه «وال استریت ژورنال» است و برای «امریکن اینترست» نیز مینویسد. او یکی از بنیانگذاران اندیشکده مرکزگرای «بنیاد آمریکای جدید» است. او یکی شناخته شدهترین تحلیلگران و نظریه پردازان واقع گرا (رئالیست) در عرصه روابط بین الملل است.
به گزارش فرارو به نقل از وال استریت ژورنال، مهمترین واقعیت در سیاست جهانی این است که ۱۹ ماه پس از آن که ولادیمیر پوتین با حمله به اوکراین نظم بین المللی به اصطلاح مبتنی بر قوانین را به چالش کشید دفاع از این نظم به خوبی پیش نمیرود. جهان امروز نسبت به فوریه ۲۰۲۲ از ثبات کمتری برخوردار است، پایههای نهادی نظم به طور فزایندهای متزلزل به نظر میرسند و به نظر میرسد رهبران غربی هنوز وظیفهای را که پیش رو دارند درک نکرده اند.
این موضوع صرفا درباره در مورد تهدیدات نظامی برای نظام بین المللی در مکانهایی مانند اوکراین و تنگه تایوان نیست. حتی زمانی که بحران ژئوپولیتیک جهانی حادتر میشود نهادها و ابتکارعملهای اصلی نظم جهانی تحت رهبری آمریکا و دولتهای حامی آن نیز به تدریج ضعیفتر و کمتر مرتبط میشوند.
قرار بود سازمان ملل متحد تاج نظم مبتنی بر قواعد باشد، اما اخیرا قدرت و اعتبار این نهاد دچار نقص همیشگی به پایینترین حد خود تنزل یافته است. در میان رهبران پنج عضو دائمی شورای امنیت تنها جو بایدن برای حضور در مجمع عمومی هفته گذشته اقدام کرد. امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در یک سفر کاملا تشریفاتی رسمی به پاریس سرگرم استقبال از چارلز سوم پادشاه بریتانیا بود. ظاهرا نه پادشاه بریتانیا و نه رئیس جمهور فرانسه سازمان ملل را آن قدر مهم نمیدانستند که بر برنامههای شان تاثیر بگذارد. ریشی سوناک نامهای که در آن از او خواسته بودند در نشست مربوطه شرکت کند و اولین نخست وزیر بریتانیا در یک دهه اخیر بود که از حضور در نشست سالانه صرفنظر کرد.
پوتین و شی جین پینگ رهبران روسیه و چین نیز نشست سازمان ملل متحد را کنار گذاشتند. با این وجود، آنان بیکار نماندند. هر دوی آنان با دعوت از سران برخی کشورها برای بازدید در سطوح عالی تلاش کردند تحقیر هنجارهای غربی را آشکارا نشان دهند. درست پیش از نشست سازمان ملل متحد کیم جونگ اون رهبر کره شمالی به یک سایت پرتاب فضایی روسیه رفت جایی که پوتین از او استقبال کرد و هر دو رهبر درباره روابط عمیق خود رجزخوانی کردند و در جریان مجمع عمومی سازمان ملل متحد شی میزبان بشار اسد رئیس جمهور سوریه در هانگژو بود.
زمانی بود که مردم اهمیت میدادند که سازمان ملل متحد درباره بحرانهای بین المللی از وقوع رشته کودتا در سراسر آفریقا تا درگیری میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان تا ادعای دخالت هند در ترور یک فعال سیاسی جدایی طلب در کانادا چه میگوید. با این وجود، امروز دیگر حتی کسی به این موضوع فکر نمیکند که شورای امنیت به بن بست رسیده یا آیا مجمع عمومی مضحک نقش سازندهای در این مسائل دارد یا خیر.
موضوع صرفا مرتبط با سازمان ملل متحد نیست. شی و پوتین نشست ماه جاری گروه جی – ۲۰ در دهلی نو را نیز نادیده گرفتند. در همین حال، چین دائما در حال نمایش تحقیر کردن مداوم حکم دادگاه جهانی علیه ادعاهای ارضی خود در دریای چین جنوبی بوده است. پکن به توسعه و گسترش تاسیسات نظامی در بخشی از منطقه اقتصادی انحصاری شناخته شده بین المللی متعلق به فیلیپین ادامه میدهد و به طور فزایندهای مرزهای دریایی ادعایی خود را در سرپیچی از اعتراضات دولتهای غربی کنترل میکند.
هم چنین، سازمان تجارت جهانی سایه پیشین خود را از دست داده است. با تشدید احساسات حمایت گرایانه از صنایع داخلی در سراسر جهان سازمان تجارت جهانی تا حد زیادی بی دندان و بی صدا شده است. مذاکرات تجاری دوحه سالها پیش به شکست انجامید و هیچ چشم اندازی برای احیای دستور کار تجارت آزاد که عنصر جدایی ناپذیر نظم مبتنی بر قوانین از مذاکرات برتون وودز در طول جنگ جهانی دوم بود دیده نمیشود.
مذاکرات کنترل تسلیحات و خلع سلاح یکی دیگر از ارکان نظم مبتنی بر قوانین از دستور کار خارج شده است. چین انباشت هستهای عظیمی را آغاز کرده است. به نظر میرسد روسیه بیشتر به تهدید به استفاده از سلاح هستهای در اوکراین علاقهمند است تا به پذیرش خلع سلاح هسته ای. با نزدیک شدن ایران به آستانه توانایی ساخت بمب اتمی نشانههای اولیه آبشاری از گسترش تسلیحات هستهای در خاورمیانه قابل مشاهده است. سفر کیم به روسیه نشان دهنده شکست نهایی تلاشهای آمریکا برای محدود کردن برنامه هستهای کره شمالی از طریق تحریمهای وضع شده از سوی سازمان ملل متحد است. در کره جنوبی اکثریت رای دهندگان آن کشور از توسعه سلاح هستهای توسط سئول حمایت میکنند. توسعه موشکهای مافوق صوت، حملات سایبری و تسلیحات بیولوژیکی بدون هیچ تلاش معناداری برای رسیدگی به این مشکلات از طریق نهادهای چندجانبه، مذاکرات تسلیحاتی یا هر چیز دیگری در این سو همچنان ادامه دارد.
دولتها در حال فروپاشی هستند و حاکمیت قانون در بخشهای بزرگی از جهان در حال از بین رفتن است. در آمریکای لاتین سازمانهای تبهکار و فعال در قاچاق مواد مخدر به کشورهای ضعیف نفوذ کرده یا جایگزین آن شده اند. فروپاشی مفتضحانه قدرت فرانسه در سراسر آفریقا چشمگیرتر بوده است، اما بی کفایتی فلج شده واکنش آمریکا به فرسایش نظم مدنی در میان همسایگان خود دست کم به همان اندازه شرم آور و جدی میباشد. از دهه ۱۹۳۰ میلادی نظم بین المللی مبتنی بر قواعد که از سوی دشمنان قدرتمند و بی امان از بیرون تهدید میشود توسط انحطاط سیاسی و زوال نهادی از درون تضعیف شده است.