ما با چه منطقی پیروان دیگر مذاهب رسمی مانند مسیحیان و یهودیان و زردشتیان را وادار به رعایت حجاب میکنیم؟ امیدوارم این سخن و این مقاله موجب ملال نشود! نمیگویم شرط بلاغ همین است، اما سخنی است که از روی صدق نوشته شده است. در روزگاری که تایید کردن کار آسانتری است، پیامبر عزیز اسلام فرمود: «دوست تو کسی است که با تو سخن صادقانه میگوید، نه کسی که تو را تصدیق میکند.» بدیهی است در روزگاری که برای پلمب کردن کف میزنند، سخن کسی که بگوید: «نکنید!» ممکن است خریداری نداشته باشد.
سید عطاءالله مهاجرانی در اعتماد نوشت: اولا «پلمب» با ب تک نقطه درست است و نه «پلمپ» با پ سه نقطه! دوم، فرهنگستان زبان فکری برای این واژه فرانسه کند، به روایت جلال آلاحمد فرانسه، فنارسه با این میراثش که در این روزگار به ما رسیده است و هر روز و هفته شاهد شنیدن این واژه بد. آهنگ پلمبیم! و سوم: از پلمب دست بردارید! این شیوه باید به عنوان آخر الدواء که گفتهاند: «آخر الدواء الکی» یعنی آخرین علاج داغ کردن است، نه اولین علاج! تعطیل کسب و کار مردم، نه تنها خردمندانه نیست، بلکه برعکس است. اینقدر فشار اجتماعی و سیاسی را زیاد نکنید. جوانان را به اضطراب و اضطرار نکشانید. به زبان بیزبانی به مردم نگویید این کشور مناسب کار و زندگی نیست، چنانکه گفته شده است، ۶۰ درصد جوانان را به صف انتظار مهاجرت نکشانید. چرا چنین میشود یا شده است؟
آیا مجازات یک عکس، مانند عکس کارکنان طاقچه، تعطیلی شرکت است؟ چرا توضیح یا حتی توجیه همان شرکت را نمیپذیرید؟ راه خردمندانه و آسانتری برای اعمال حجاب وجود ندارد؟!
یکم: به نظرم، حکومت و نظام و دستگاه و دولت و رژیم! به هر پنج معنی، یک نظرسنجی علمی و جامع از دختران دانشآموز، دانشجویان دختر دانشگاهها، اساتید خانم، کارکنان خانم دولت، از جمله کارکنان صدا و سیما و روزنامههای کیهان و اطلاعات و دیگر روزنامهها، پزشکان زن، حقوقدانان و هنرمندان و سینماگران داشته باشد تا ببیند چه درصدی از جامعه بانوان و دختران ایران طرفدار حجاب اجباری هستند.
دوم: گزارش نظرسنجی برای مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال شود. مجمع کارگروههای مشورتی- علمی تشکیل دهد و موضوع را بررسی کند.
سوم: نتیجه رای علنی و مشخص مجمع برای مراجع تقلید در قم ارسال شود، آنان در این مورد نظر بدهند.
چهارم: بر اساس تمامی این نظرها و مشورتها، رهبری تصمیم بگیرند.
اکنون بدون این بررسیها و بدون تآنّی تمامی بار و آثار تصمیمگیری بر دوش رهبری قرار گرفته است. در واقع ما از اصل سرمایه در سودایی که سودی بر آن مبتنی و مترتب نیست، استفاده میکنیم. به نظرم گزارشی که جمعی از حقوقدانان و جامعهشناسان و روحانیون تهیه کردهاند و با مقدمه حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد خاتمی منتشر شده، رویکردی سنجیده و خردمندانه و منطقی است، به این گزارش توجه کنند. صدای مردم و نخبگان را بشنوند. نگذارند جامعه به سوی اضطراب و عدم تعادل پیش برود.
پنجم: ما کشوری به تمام معنا با ظرفیت بالای جهانگردی هستیم. ببینید کشورهای همسایه از بیابان، با خردمندی چه پایگاه جهانگردی موفقی ساختهاند. آن وقت دختر و پسر جوان ما ناگزیر میروند در همان کشورها به بیگاری کشیده میشوند.
ششم: ما با چه منطقی پیروان دیگر مذاهب رسمی مانند مسیحیان و یهودیان و زردشتیان را وادار به رعایت حجاب میکنیم؟ امیدوارم این سخن و این مقاله موجب ملال نشود! نمیگویم شرط بلاغ همین است، اما سخنی است که از روی صدق نوشته شده است. در روزگاری که تایید کردن کار آسانتری است، پیامبر عزیز اسلام فرمود: «دوست تو کسی است که با تو سخن صادقانه میگوید، نه کسی که تو را تصدیق میکند.» بدیهی است در روزگاری که برای پلمب کردن کف میزنند، سخن کسی که بگوید: «نکنید!» ممکن است خریداری نداشته باشد.