bato-adv
کد خبر: ۶۴۹۹۲۸

پایان یافتن جنگ اوکراین با دیپلماسی یا بمب هسته‌ای؟

پایان یافتن جنگ اوکراین با دیپلماسی یا بمب هسته‌ای؟
ناتو در نشست اخیر خود در واکنش به موضع پوتین، پیوستن اوکراین تا پایان جنگ را منتفی دانست؛ بنابراین یکی از گزینه‌های پوتین که استفاده از بمب هسته‌ای را مشروع می‌دانست برطرف گردید. از منظر کارشناسان غرب استفاده از بمب هسته‌ای به روانشناسی پوتین وابسته است. در دوره اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست تصمیم گیرنده نهایی بود.
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۹ - ۲۸ تير ۱۴۰۲

پایان یافتن جنگ اوکراین با دیپلماسی یا بمب هسته ای؟//یادداشت مسعود فروزندهفرارو- مسعود فروزنده، تاریخ پژوه و تحلیلگر سیاسی؛  این یادداشت نگاهی به راهکار‌های پایان یافتن جنگ اوکراین با دو رویکرد دیپلماسی یا جنگ هسته‌ای دارد. سه راهبرد درباره استفاده سلاح هسته‌ای مرتبط با جنگ اوکراین مطرح شده است. گروه نخست از باج‌گیری هسته‌ای پوتین انتقاد و آن را برای صلح جهانی خطری قابل تکرار می‌دانند. آنان بر این باورند پوتین از سلاح هسته‌ای صرفا برای تبلیغات و بازدارندگی استفاده می‌کند و غرب باید کمک‌های نظامی بیشتری در اختیار اوکراین قرار دهد تا موازنه قدرت به نفع اوکراین پایان یابد. گروه دوم آن دسته از استراتژیست‌ها هستند که باور دارند افزایش حمایت نظامی از اوکراین و بلاتکلیفی و احساس خطر شکست موجب خواهد شد پوتین به سلاح هسته‌ای متوسل شود. گروه سوم از سیاست چند سویه کمک نظامی به اوکراین تا مرز مقاومت، تشدید تضاد‌های داخلی روسیه و گشودن راه دیپلماسی سخن می‌گویند تا فاجعه اتمی نظیر هیروشیما تکرار نشود.

از پنج ماه پیش که چین در سالگرد حمله روسیه به اوکراین، طرح ۱۲ ماده‌ای خود را برای آتش بس و پایان جنگ اعلام کرد پیشرفتی در گفتگو‌ها برای پایان جنگ دیده نمی‌شود و ارزیابی‌ها نشان نمی‌دهد راه حل دیپلماتیک در دستور کار روسیه یا غرب باشد. از سوی دیگر شرایط روسیه آن‌گونه نیست که بمب‌های هسته‌ای ارسالی خود به بلاروس را استفاده کند. پرسش این است در حالی که غرب به دنبال فرسایشی شدن جنگ و ضعف روزافزون روسیه است، آیا پوتین به استفاده از جنگ افزار هسته‌ای روی می‌آورد؟

وضعیت چنین می‌نمایاند که طرفین جنگ در سه عرصه یعنی مهمات، تاکتیک و نیروی انسانی، با بن بست تاکتیک و کمبود مهمات و تلفات نیروی انسانی مواجه شده اند. توازن قدرت نظامی در هفته‌های اخیر دست به دست شده است. شورش یک روزه واگنر زنگ خطر را به صدا درآورده است. گسل‌های جامعه سیاسی روسیه تحرک بیشتری یافته و جنگ جنبه فرسایشی به خود گرفته و عقربه ساعت به نفع پوتین نمی‌چرخد.

اقتصاد جنگ بر روسیه بیش از اوکراین فشار وارد کرده است. بخشی از صاحبان سرمایه به غرب کوچ کرده اند. وزارت دارایی روسیه اعلام کرد کسری بودجه این کشور در چهار ماهه ابتدایی سال ۲۰۲۳ افزایش پیدا کرده و به ۴۵ میلیارد دلار رسیده است.

اوکراین با مشکلات گوناگون اجتماعی اقتصادی دست به گریبان است، اما در سایه حمایت تسلیحاتی غرب و ناسیونالیسم توانسته مقاومت خود را به وحدت ملی بدل سازد. وحدتی که روسیه تا شش ماه ابتدای جنگ از آن بهره می‌برد، اما اکنون با بحران مواجه شده است. گروهی از جوانان روسی برای فرار از جبهه به کشور‌های مجاور مهاجرت می‌کنند.

یورو نیوز در سپتامبر ۲۰۲۲ گزارش داد: «تنها ساعاتی پس از صدور فرمان بسیج عمومی محدود کرملین و وزارت دفاع روسیه و فراخوان ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره به خدمت زیر پرچم برای شرکت در جنگ اوکراین، شبکه‌های اجتماعی پر شد از ویدویو‌های هجوم شهروندان روسی به مرز‌های ارمنستان و گرجستان.»

تهدید استفاده از بمب هسته‌ای از زمانی مطبوعاتی شد که احتمال دخالت ناتو به طور مستقیم یا غیر مستقیم طرح گردید. این تهدید جنبه بازدارنده داشت و در پی آن بود بر اراده ناتو و غرب اثر بگذارد واکنش غرب متفاوت بود. تا جایی که در اکتبر ۲۰۲۲ بن والاس، وزیر دفاع بریتانیا، در کنفرانس حزب محافظه کار به حاضران اطمینان داد که اگرچه اقدامات پوتین می‌تواند «کاملاً غیرمنطقی» باشد، اما او از سلاح‌های هسته‌ای استفاده نخواهد کرد. از سوی دیگر از منظر جو بایدن، پوتین یک "بازیگر منطقی است که به طور قابل توجهی اشتباه محاسباتی" در آغاز حمله خود به اوکراین داشته است و این دلیلی است که او از سلاح‌های هسته‌ای استفاده نمی‌کند.

در فرصتی دیگر، بایدن گفت که حمله اتمی روسیه باعث ایجاد آرماگدون خواهد شد. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی ایالات متحده، پیوسته گفته است که کاخ سفید تهدید‌های پوتین را جدی می‌گیرد و در صورت حمله هسته‌ای قاطعانه پاسخ خواهد داد.

با گذشت زمان و کمک‌های تسلیحاتی غرب به اوکراین نظریه فرسایشی شدن جنگ و اینکه پیروز نخواهد داشت مورد توجه کارشناسان نظامی قرار گرفت. در مقابل در روسیه بلندگو‌هایی ادعا کردند روسیه اجازه فرسایشی شدن جنگ را نمی‌دهد و جنگ افزار اتمی قدرت بن بست شکنی دارد.

اکنون بعد از شانزده ماه از حمله به اوکراین، روسیه از سلاح اتمی استفاده نکرده است. همین امر باعث شده استفاده از بمب هسته‌ای صرفا یک تهدید تبلیغاتی تلقی شود. برخی نظریه پردازان مانند تیموتی اسنایدر مورخ تاریخ اوکراین، با تکیه به روانشناسی پوتین و سابقه تاریخی تاکید کردند «پوتین می‌تواند شکست را توجیه کند.» او گفت: "پوتین با کمک دستگاه تبلیغاتی و روایت سازی‌اش می‌تواند شکست خود را به یک پیروزی در ذهن مردم روسیه تبدیل کند. تقریباً مهم نیست که چه اتفاقی بیفتد، برای پوتین آسان خواهد بود که جنگ در اوکراین را به عنوان یک پیروزی استراتژیک تعریف کند. از آنجایی که کرملین ادعا می‌کند که با ناتو می‌جنگد، تنها چیزی که آقای پوتین باید تبلیغ این است که روسیه مانع از عبور ناتو به روسیه شد. "

در ۱۶ ژوئن ۲۰۲۳، ولادیمیر پوتین در مجمع اقتصادی سن پترزبورگ اعلام کرد کلاهک‌های هسته‌ای تاکتیکی روسیه قبلاً به بلاروس تحویل داده شده است، اما در حال حاضر نیازی نمی‌بیند به سلاح‌های هسته‌ای متوسل شود. پوتین هشدار داد «در صورت به خطر افتادن موجودیت روسیه» از بمب هسته‌ای استفاده می‌کند، اما سطح استفاده آن را اعلام نکرد. الکساندر دوگین متفکر روسی نیز در مارس ۲۰۲۳ گفت روسیه در مواجهه با موجودیت خود از بمب هسته‌ای استفاده خواهد کرد.

اصطلاح "به خطر افتادن موجودیت روسیه" که در سخنان پوتین و الکساندر دوگین متفکر روسی و رسانه‌های مسکو به کار می‌رود می‌تواند اشاره به یکی از این سه موقعیت باشد: اول پیوستن اوکراین به ناتو در زمان جنگ، دوم شکست روسیه، و سوم بی نتیجه ماندن جنگ و گشودگی دیپلماسی.

ناتو در نشست اخیر خود در واکنش به موضع پوتین، پیوستن اوکراین تا پایان جنگ را منتفی دانست؛ بنابراین یکی از گزینه‌های پوتین که استفاده از بمب هسته‌ای را مشروع می‌دانست برطرف گردید.

از منظر کارشناسان غرب استفاده از بمب هسته‌ای به روانشناسی پوتین وابسته است. در دوره اتحاد جماهیر شوروی، حزب کمونیست تصمیم گیرنده نهایی بود.

موقعیت دوم که استفاده از بمب هسته‌ای را رقم می‌زند احنمال شکست روسیه در جنگ است. هیچ منبع مورد قبولی چنین وضعیتی بدون دخالت ناتو را ممکن نمی‌داند. از انجا که غرب نمی‌خواهد پوتین را در موقعیت انفجاری قرار دهد چنین ریسکی را نمی‌پذیرد و عملیاتی نمی‌کند.

اکنون در موقعیت سوم و اجرای سیاست چند وجهی هستیم که شامل فرسایشی شدن و بی نتیجه ماندن جنگ و «عدم به خطر افتادن موجودیت روسیه» است. در این سناریو که به روانشناسی پوتین اهمیت وافر می‌دهد از خشم و نا امیدسازی پوتین پرهیز می‌کند و نگاهی به انتخابات ریاست جمهوری در روسیه دارد.

غربی‌ها بر این باورند زمان علیه پوتین است. این وضعیت تنها هدف استراتژیک غرب است تا با فشار اقتصاد جنگ، تضاد‌های داخلی روسیه تشدید شود و پوتین را امیدوار، اما در محاصره انبوهی از بحران‌های داخلی به میز گفتگو مشتاق نماید.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین