فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
آن کیست کز رویِ کرم، با ما وفاداری کند
بر جایِ بدکاری چو من، یک دَم نکوکاری کند
اول به بانگِ نای و نی، آرد به دل پیغامِ وی
وانگه به یک پیمانه مِی، با من وفاداری کند
دلبر که جان فرسود از او، کامِ دلم نَگْشود از او
نومید نتوان بود از او، باشد که دلداری کند
گفتم گره نَگْشودهام، زان طُرِّه تا من بودهام
گفتا مَنَش فرمودهام، تا با تو طَرّاری کند
پشمینه پوشِ تندخو، از عشق نشنیدهاست بو
از مَستیَش رمزی بگو، تا تَرکِ هشیاری کند
چون من گدایِ بینشان، مشکل بُوَد یاری چُنان
سلطان کجا عیشِ نهان، با رندِ بازاری کند؟
زان طُرِّهٔ پُرپیچ و خَم، سهل است اگر بینم ستم
از بند و زنجیرش چه غم، هر کس که عیّاری کند؟
شد لشکرِ غم بی عدد، از بخت میخواهم مدد
تا فخرِ دین عَبدُالصَّمَد، باشد که غمخواری کند
با چشمِ پُرنیرنگِ او، حافظ مکن آهنگِ او
کان طُرِّهٔ شبرنگِ او، بسیار طَرّاری کند
شرح لغت: بانگ نای: آواز خوش حنجره/ پشمینه پوش: خرقه پوش
وارستگان درگاه دوست دل به او سپرده اند تا به لقایش دست یابند و اگر این امکان برایشان میسر نشد نباید مایوس شوند، زیرا فقط اوست که از روی کرم خود به وفاداری سالکان ارج مینهد.
مسولیت سنگینی به عهده شما گذاشته است که مشکلاتی برایتان به همراه دارد و باعث اختلاف بین شما و کسی میشود و پس از مدتی صلح بین شما برقرار میشود.