در پژوهشی محققان تاثیر شیوههای رفتوآمد فعال و غیرفعال را بر نتایج بیماریهای قلبی عروقی بر اساس سطوح نشانگر زیستی مربوطه برآورد کردند. علاوه بر دادههای نشانگر زیستی بهدستآمده از ۲۰۸ هزار و ۸۹۳ شرکتکننده در نظرسنجی پایه بانک زیستی بریتانیا، محققان همچنین بررسی کردند که چگونه شدت و نوع رفتوآمد سطوح نشانگر زیستی بیماریهای قلبی عروقی را تغییر میدهد.
هشت نشانگر زیستی مورد تجزیه و تحلیل در این تحقیق شامل کلسترول تام، تریگلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی کم، لیپوپروتئین با چگالی بالا، آپولیپوپروتئین A و B، پروتئین واکنشی C و لیپوپروتئین A بود. برای هر نشانگر زیستی، محققان تعیین کردند که آیا مقدار مربوطه منعکسکننده افزایش خطر ابتلا به بیماریهای قلبیعروقی است یا خیر.
در نظرسنجی مقطعی بانک زیستی بریتانیا، محققان شرکتکنندگان ۴۰ تا ۶۹ ساله را بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ از ۲۲ مرکز در انگلستان، اسکاتلند و ولز انتخاب کردند. همه شرکتکنندگان از روشهای مختلف حملونقل برای رفت و آمد به محل کار حداقل یک بار در هفته استفاده کردند.
اطلاعات اجتماعی و جمعیت شناختی و مرتبط با سلامت هر شرکتکننده از جمله پارامترهای بیولوژیکی مانند چربی بدن و قدرت گرفتن و شاخصهای سبک زندگی مانند رژیم غذایی و سطح فعالیت بدنی نیز ارائه شد.
از مجموع ۲۰۸ هزار و ۸۹۳ پاسخدهنده به نظرسنجی، ۱۶۵ هزار و ۵۴۰ نفر از خودرو به عنوان وسیله حملونقل استفاده میکردند؛ در حالی که تنها ۵۸۸۳ پاسخدهنده به طور منظم با دوچرخه به محل کار خود میرفتند. حدود ۳۸ درصد از استفادهکنندگان از دوچرخه نیز در اوقات فراغت خود به دوچرخهسواری یا پیادهروی میپرداختند که به طور قابل توجهی بیشتر از هشت درصد استفادهکنندگان از خودرو بود که اغلب در این فعالیتها شرکت میکردند.
شرکتکنندگان در مطالعه که اغلب پیاده به محل کار میرفتند در مقایسه با کسانی که با خودرو به محل کار میرفتند با خطر قابل توجه پایینتر لیپوپروتئین با چگالی بالا و آپولیپوپروتئین A مرتبط بودند. در مقایسه دوچرخهسواری تا محل کار با خطر کمتر تریگلیسیرید بالا، آپولیپوپروتئین A کم، آپولیپوپروتئین B بالا یا پایین و سطوح بالای پروتئین واکنشی C همراه بود.
هنگامی که محققان زمان رفتوآمد را برای افراد غیرفعال به میزان ۱۰ مایل در هفته افزایش دادند، خطر نسبی بالای کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی کم و سطوح تریگلیسیرید و همچنین خطر سطح آپولیپوپروتئین A پایین و آپولیپوپروتئین B بالا یا پایین افزایش یافت.
در مقایسه هر مایل اضافی که به رفتوآمد افرادی که اغلب پیاده به محل کار میرفتند، اضافه میشد، خطر ابتلا به تریگلیسیرید بالا را کاهش میداد. هر مایل اضافی سطوح نشانگر زیستی پیشبینی شده را برای کسانی که از دوچرخه یا از وسایل حملونقل عمومی استفاده میکردند، تغییر نداد.
حدود ۱۶ درصد از استفادهکنندگان از دوچرخه در مقایسه با ۱۰ درصد از استفادهکنندگان از خودرو، هرگز گوشت فرآوری شده نخوردند که این موضوع نشان میدهد حتی عادات غذایی این افراد نیز به طور قابل توجهی متفاوت است. علاوه بر این دوچرخهسواران هر هفته به طور متوسط ۳۴ مایل را طی کردند و با توجه به شدت دوچرخهسواری در آن روز تا ۲۰۰۰ کیلوکالری بیشتری سوزاندند.
یکی دیگر از عوامل شخصی که نتایج را تحت تاثیر قرار داد، نسبت دور کمر به باسن فرد بود. در واقع کسانی که نسبت دور کمر به باسن بالاتری داشتند، همچنین کسانی که داروی بیماریهای قلبیعروقی برای آنان تجویز میشد، کمتر به محل کار خود با دوچرخه یا پیاده میرفتند.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که پیادهروی و دوچرخهسواری تا محل کار با فواید قابل توجهی برای سلامت قلب و عروق همراه است. ارتباط این مزایای سلامتی با سطوح مشخصی از نشانگرهای زیستی، نشاندهنده مکانیسمی است که به وسیله آن فعالیت بدنی باعث کاهش بروز بیماریهای قلبیعروقی و مرگومیر میشود.
سطوح نشانگر زیستی بیماریهای قلبیعروقی بین افرادی که از وسایل حملونقل عمومی از جمله اتوبوس، مترو و قطار استفاده میکردند، تفاوت معنیداری نداشت. علاوه بر نحوه رفتوآمد و مسافت، عوامل دیگری مانند کیفیت حملونقل عمومی، ترتیبات زمان کار، آب و هوا و حتی امکانات مراقبت از کودکان نیز میتواند در اثرات بهداشتی مرتبط با شیوههای مختلف رفتوآمد دخیل باشند؛ بنابراین برای درک بهتر اینکه چگونه رفتوآمد با وسایل نقلیه عمومی و سایر عوامل ممکن است بر سلامت جسمانی تأثیر بگذارد، به تحقیقات بیشتری نیاز داریم.