فرارو- یک کارشناس حوزه امداد و نجات گفت: «ما اصلا متولی متمرکزی در خصوص مدیریت بحران و برنامهریزی و پاسخگویی در شهرستانها نداریم و عملا همه جا و همه افراد در این قبیل حوادث دخالت میکنند و نظر و برنامه میدهند و حتی مسیر منابع را هم عوض میکنند. البته بخش عمده این مسائل ناشی از ضعف مدیریتی، برنامهای و ساختاری در سازمان مدیریت بحران کشور است که مصادیق این را در خوی هم دیدیم. این سازمان به هیچ عنوان ساختار چابکی ندارد و در عین حال میخواهد همه با آنها هماهنگ باشند و این امکان پذیر نیست.»
حسام الدین نراقی کارشناس حوزه امداد و نجات طی گفتگو با فرارو در خصوص امدادرسانی به زلزله زدگان خوی و ترکیه و سوریه، عنوان کرد: «نکته اول در خصوص زلزلههای اخیر این است که به هیچ عنوان نمیتوان آنها را در یک دسته قرار داد. زیرا اصلا زمین لرزه در خوی به شدت آنچه در ترکیه و سوریه رخ داد، نبود. موضوع دیگر وضعیت سه کشور است. زیرا شرایط در هر یک از این کشورها شرایط خاص خود را دارند. ترکیه سیستم مدیریت بحران خود را بعد از زلزله ازمیر در سال ۱۹۹۹ با کمک FEMA ایالات متحده کاملا بازسازی کرد و یک سازمان تحت عنوان AFAD (آفاد) تشکیل دادند که مسئولیت مدیریت بحران را بر عهده دارد. نکته خیلی جالب این است که «آفاد» هم زمان با سازمان مدیریت بحران ایران تشکیل شده است. هر دو سازمان بعد از تجربه زلزله بم و آچی در اندونزی که تبدیل به سونامی شد، تاسیس شدند.»
وی افزود: «اما در کشور سوریه به دلیل اینکه درگیر یک جنگ داخلی هستند، شرایط بسیار متفاوت است. زیرا عملا وضعیت مدیریتی، خدماتی و آموزشی در این کشور تحت تاثیر جنگ، کاملا به هم ریخته است. اما هلال احمر سوریه به عنوان یک سازمان غیرنظامی متولی پاسخگویی به شرایط اضطراری در این کشور است در بخشهایی که حالا تحت کنترل غیر از دولت مرکزی سوریه هستند هم گروهی مسئولیت مدیریت بحران را برعهده دارد که به آنها «کلاه سفیدها» میگویند. این نقطهای هم که زلزله رخ داده است، جزهمین مناطق است و به همین دلیل شاهد حضور کلاه سفیدها در روند امداد رسانی هستیم.»
او ادامه داد: «حالا برگردیم به خوی. در خوی حدود ۵ ماه است که درگیر زلزله هستیم. یعنی بعد از آنکه در این شهرستان یک زلزله بزرگ رخ داد، همچنان مردم آنجا درگیر زلزله هستند. این موضوع در ایران بی سابقه بوده و عملا تجربهای در این زمینه وجود نداشته است. زیرا ۵ ماه است که نیروهای هلال احمر آذربایجان در حال ارائه خدمات در یک شهرستان هستند. موضوع اساسی که در خویی با آن مواجه هستیم، این است که شهر فیرورق یک روستایی است که در حال توسعه و تبدیل شدن به شهر بود؛ بنابراین مشکلی که الان در آنجا وجود دارد، توسعه ناپایدار و برنامهریزی نشده، سکونتهای انسانی است. به همین دلیل اگر به خوی بروید مشاهده خواهید کرد که خسارتها به ساختمانهایی وارد شده که غیراستاندارد ساخته شده است. البته دیوارهای ریخته شدهای هم میبینید که مثلا دیوار مزرعه هستند یا حتی دیوارهای خانه هستند، اما صرفا آجرچینی و بلوک چینی شده است و ملات و ستونی برای ساخت آنها استفاده نشده است.»
رییس هیات مدیره انجمن امداد تصریح کرد: «بنابراین هر ساختمانی در این استان خسارت دیده است، قطعا به دلیل عدم رعایت اصول مقاومتی در ساخت وساز است. اگر آنها به اصولی که از سال ۸۵ الزامی بود، توجه میکردند قطعا الان در چنین شرایطی قرار نمیگرفتند. البته این آیین نامه ۲۸۰۰ از سال ۶۹ وبعد از زلزله منجیل و رودبار تهیه شد، اما بعد زلزله بم اجرای آن الزامی شد. البته یک بخشی از مسئله ناشی از آن است که در این منطقه ثروت و سرمایه مورد نیاز برای اینکه مردم بتوانند خانههای امن و پایدار به وسیله مهندسان و کارگران متخصص بسازند، وجود ندارد. به همین دلیل هم شاهد خسارت به سازههای اختصاصی هستیم.»
نراقی افزود: «البته یک سری از ساختمانهای دولتی و عمومی مثل مدارس، مساجد و ادارههای دولتی در این شهرستان هم خسارت دیدهاند. دلیلش هم این است که همه اینها در ساخت و سازهای خارج از استاندارد و مقررات ساخته شده اند. چند شهرک هم بخش جنوبی خوی وجود دارد که در زلزله بهمن ماه دچار خسارت نشدهاند. آنها در زلزلههای قبلی به ویژه زلزله بزرگ ۵ ماه پیش دچار آسیب شدند. به عبارت سادهتر ساختمانهایی که طی این ۵ ماه در زلزلههای مختلف آسیب دیده بودند در زلزله اخیر بیشتر دچار خسارت شده اند.»
وی ادامه داد: «یک مشکل دیگری که در خوی وجود دارد مربوط به چادرهای اسکان اضطراری است. به طور کلی این چادرها متعلق به خانواده و افرادی هستند که طبق تائید بنیاد مسکن، تخریب شدن خانه آنها تائید کرده باشد. اما به دلیل جو روانی حاکم بر خوی، الان همه مردم درخواست چادر داده اند و این باعث شده که دچار کمبود چادر امدادی هلال احمر شوند. زیرا تعداد چادری که طی ۷۲ ساعت اول وارد این شهر شد به تعداد لازم نبود و مردم هم از ترس زلزله تمایلی به برگشت به خانههایشان نداشتند و انتظار دریافت چادر داشتند.»
این کارشناس حوزه امداد و نجات اظهار کرد: «مشکل بعدی در ماجرا زلزله خوی این بود که متولیان و مدیران شرایط اضطراری که طبق قانون، سازمان مدیریت بحران است و باید فرمانداری به عنوان نماینده دولت آن را انجام دهد، ارتباط با مردم است که در خوی بسیار ضعیف انجام شد. یعنی اگر تصمیمی هم گرفته شده یا کاری انجام دادند، صرفا دور میز و داخل اتاق خودشان بود. یعنی اصلا اقدام مناسبی برای آرام کردن جو روانی در خوی انجام نشد. نمایندههای مجلس هم که طبق معمول بیشتر هدف سیاسی دارند و عمدتا نه تنها کمکی نمیکنند، با دخالتهای بی مورد و غیرتخصصی خود در امر کمک رسانی ایجاد اخلال میکنند و اصلا هم مختص ماجرای خوی نیست و در همه حوادث شاهد این موضوع هستیم.»
او تصریح کرد: «به عبارت سادهتر ما اصلا متولی متمرکزی در خصوص مدیریت بحران و برنامه ریزی و پاسخگویی در شهرستانها نداریم و عملا همه جا و همه افراد در این قبیل حوادث دخالت میکنند و نظر و برنامه میدهند و حتی مسیر منابع را هم عوض میکنند. البته بخش عمده این مسائل ناشی از ضعف مدیریتی، برنامهای و ساختاری در سازمان مدیریت بحران کشور است که مصادیق این را در خوی هم دیدیم. این سازمان به هیچ عنوان ساختار چابکی ندارد و در عین حال میخواهد همه با آنها هماهنگ باشند و این امکان پذیر نیست. برای رسیدن به این خواسته باید سازمان بسیار چابک باشد. در حالی که سازمان مدیریت بحران در سطح شهرستان یک مدیرکل و یک سری کارشناس از سازمان مدیریت بحران استان دارد. در فرمانداریها هم که کلا یک یا دو کارشناس حضور دارند که صدتا وظیفه دارند و مدیریت بحران وظیفه صد و یکمی آنها است. اینها باعث میشود که روند برنامهریزی و هماهنگی خدمات رسانی سازمانهای رسمی دولتی و حکومتی دچار اختلال شود.»
نراقی با شاره به عدم آمادگی گروههای مختلف برای چنین حوادثی در خوی، گفت: «عملا در ۷۲ ساعت اول تمامی دستگاهها دور خودشان میچرخیدند و هیچ ایده و برنامهای نداشتند؛ بنابراین تا به خودشان بیآیند، زمان طلایی مدیریت را از دست دادند. دلیلش هم این است که در ایران موضوعاتی تحت عنوان مانور، طرح مدیریت بحران و جلسات مدیریت بحران وجود دارد که همه اینها صرفا ماهیت صوری و نمایشی دارند که شاید حتی برگزار هم نشوند. بخشی از این مربوط به آن است که هرچند قانون مدیریت بحران (سندهای آمادگی و پاسخ، عملیات و بازسازی) در سال ۹۸ تصویب و ابلاغ شد، اما همه صرفا در سطح نوشته باقی ماند.»
وی افزود: «یک مشکل دیگری که در زلزله خوی هم شاهدش بودیم، موضوع «مدیران دوربینی» است. در شرایطی که همه منتظر اخبار و اطلاعات هستند و رسانههای خارجی اطلاعات بعضا غلط یا در راستا اهداف خود منتشر میکنند، ما شاهد بودیم که همه این مدیران با یکدیگر درگیر بودند که خودشان را بیشتر در برابر دوربین قرار دهند. در حالی که یکی از بخشهای مدیریت بحران، اطلاع رسانی، دقیق و صحیح و سریع است که اصلا در خوی رخ نداد.»
نراقی در پایان تاکید کرد: «با همه اینها مجدد تاکید میکنم که زلزله خوی با آنچه در ترکیه اتفاق افتاد هیچ شباهتی با یکدیگر ندارند. اما با توجه به اوضاع نابه سامان مدیریت بحران در ایران، اگر اتفاقی مانند زلزله ترکیه در کشور رخ دهد، ما اصلا نمیتوانیم آن را مانند ترکیه مدیریت کنیم. ما واقعا خوش شانس هستیم که تا امروز حوادثمان در مقیاسهای کوچک رخ میدهد. شاید هم اینها هشدار باشند، اما هرچه هستند، باید نگران اتفاقات احتمالی و بزرگ باشیم. واقعیت این است که حتی ما روابط بین المللی مناسبی هم نداریم که مانند ترکیه در بروز چنین حوادثی از کمکهای جهانی استفاده کنیم. به عنوان نمونه ما مانند آنها حساب سوئیس نداریم که از خارج کمک مالی دریافت کنیم؛ بنابراین بیایید امیدوار باشیم که فعلا حادثه بزرگی در ایران رخ ندهد که قطعا با این وضعیت مدیریت بحران، از پس آن برنخواهیم آمد.»