پروانه عباسزاده*؛ درعصر حاضر انسان با واژههایی مثل: اضطراب، افسردگی، تنهایی، خشم، تردید، ناکامی و... به خوبی آشناست وکمابیش با آنها از نزدیک دست به گریبان است.
امروز انسان میداند که اگر بخواهد با نشاط زندگی کند و از سلامت روانی برخوردار باشد میبایست مهارتهای مقابله با این چالشها را بیاموزد وآنها را در زندگی به کار گیرد.
به عبارت دیگر در برخورد و مواجه با چالشها ودشواریهای زندگی آنچه تسلی بخش است، در اختیار داشتن منابع ومهارتهایی است که به ما کمک میکنند تا به بهترین شکل از عهده حل مشکلات برآییم.
یکی از چالشها که در زندگی بسیار با آن مواجه میشویم و ضروری است برای برخورد مناسب با آن خود را تجهیز کنیم "استرس" است.
در سالهای پیش تحقیقات نشان دادهاند که بحرانهای عمده گاهی اوقات میتوانند تاثیر مهمی بر زندگی افراد بگذارند، اما امروزه علاوه بر مشکلات روز مره وکوچک زندگی و خصوصا ورود ویروس کرونا در دو سال اخیر تاکنون نیز میتوانند استرسهای چشمگیری در فراد به وجود آورند.
برای استرس تعاریف متعددی ارائه شده است که تمامی آنها باتوجه به دید گاهها مورد نظر قابل قبول و درست هستند ولیکن یکی از تعاریف رایج و جامع این است که استرس را فرا یندی حاصل از تعامل فرد با محیط میداند.
این فرایند شامل تعاملها و تطابقهای دائم میان فرد با محیط است که هریک بر دیگری اثر میگذارد و از دیگری نیز اثر میپذیرد. براساس این نظریه، استرس فرایندی است که فرد میتواند از طریق راهکارهای رفتاری، شناختی و هیجانی، به گونهای فعال، از تاثیرات منفی آن بکاهد.
به عبارت دیگر میتوان گفت زمانی که میان ملزومات یک موقعیت و تواناییهای فرد توازن برقرار نباشد، تضادی به وجود میآید که نتیجه آن ایجاد استرس است. برای مثال زمانی که به شما اطلاع میدهند، برای شام چند مهمان غریبه دارید وشما فقط ۲ ساعت برای آماده کردن منزل وغذا وقت دارید، اگر فکر کنید که از عهده این کار بر نمیآیید دچار استرس میشوید.
در چنین شرایطی است که میگوییم بین ملزومات موقعییت وتوانایی فرد هماهنگی وجود ندارد. معمولا ملزومات موقعیت بیش از توانایی فرد است. اما عکس این مسئله نیز ممکن است پیش بیاید، یعنی زمانی که از تواناییهای ما به اندازه کافی استفاده نشود، که این موقعیت نیز استرس در پی دارد.
با توجه به مقدمهایی که گفته شد به این مبحث میپردازیم که چه عواملی موجب میشوند ما موقعیتی را پر استرس ارزیابی کنیم؟
الف) منابع درون فردی که مربوط به فرد است (ویژگیهای شخصیتی وباورهای فرد راشامل میشود.).
ب) منابع برون فردی، یعنی عواملی که به موقعیتها بستگی دارد.
به طور کلی میتوان منابع استرس زای بیرونی را به سه گروه عمده تقسیم کرد که عبارتند از:
استرسهای درون خانواده، استرسهای درون جامعه واسترسهای شغلی. در تمامی این موقعیتها، زمان رخدادها، میزان خویشاوند بودن موقعیت وقابلیت کنترل موقعیت پیش آمده در مقدار استرس ایجاد شده موثرند.
نقش و تاثیر استرس درون خانواده ومدیریت آن
خانواده پایه واساس جامعه است. رفتار اعضای خانواده بریکدیگر ثاثیر به سزایی میگذارد. روش تربیتی والدین، سبک ارتباط اعضای خانواده با یکدیگر، وجود بیماری یا اختلال در یک یا چند عضو خانواده، مرگ اعضای خانواده و مسائل مالی از جمله منابع استرس در خانواده بشمار میرود.
خانوادههایی که استرسهای زیادی را تجربه میکنند، اغلب با انبوهی از منابع استرس وحوادث و وقایع زندگی مواجهاند. هر تغییری که بر هریک ازاعضای خانواده پیش میآید بر سایر اعضا نیز تاثیرگذار است. تغییر در نظام خانواده هم میتواند در ایجاد استرس موثر باشد.
از منابع مهم استرسهای درون خانواده میتوان به طلاق، پرورش فرزندان، وقوع بیماری، معلولیت یکی از اعضای خانواده یا مرگ اشاره کرد.
ابزارهای مدیریت استرس در خانواده
فهمیدن اینکه کدام ابزارهای مدیریت استرس برای خانواده بهترین کاربرد را دارند میتواند یک فرایند باشد.
ابزارها وراهکارها برای مدیریت استرس عبارتند از:
۱- عوامل استرس زا درونی خود رابشناسید
۲- نگرش، سبک تفکر و نگاه خود را اصلاح کنید.
۳- فعالیتهای فیزیکی برای کاهش استرس را جدی بگیرید.
۴- خواب کافی داشته باشید.
۵- در صورت لزوم، سبک زندکی خود را تغییر دهید.
۶- به رفتارهای مشکل ساز کودکانتان با حفظ خونسردی وآرامش واکنش نشان دهید.
۷- به وضع مقررات در خانواده بپردازید.
۸- بر رفتار، گفتار وفعالیتهای خود نظارت داشته باشید ودر صورت لزوم در آن تغییر ایجاد کنید.
۹- مهارتهای مقابله با استرس، کنترل خشم وحل مسئله را بیاموزیید ودر زندگی به کار ببرید.
۱۰- خنده بهترین درمان است.
ٰ*دانشجوی ارشد زبان و ادبیات فارسی محض و معلم و معاون آموزشی دبستان