حشرات برای ما معمولا موجوداتی مزاحم تلقی میشوند. کافی است همین حالا از نزدیکترین کسی که کنارتان است بخواهید نظرش را بعد از شنیدن کلمه «حشره» به شما بگوید. به احتمال زیاد، توصیفاتی از قبیل «چندشآور» یا «حالبههمزن» را در جواب میشنوید. («زنبورها» شاید استثنا باشند!)
به گزارش تجارتنیوز، اما بدون حشرات، حیات ما هم روی کرهزمین از بین میرود. پژوهشهای متعددی این موضوع را نشان میدهد و تحقیقات دیگری هم هستند که نشان میدهد با افت جمعیت زنبورها در طبیعت، میزان تولید محصولات کشاورزی با افت مواجه شده است. اما جدا از این، آیا ممکن است آدمیزاد به شیوههایی دیگری هم از حضور حشرات نفع ببرد؟ این پرسشی است که در این نوشتار به دنبال پاسخ به آن هستیم.
بفرمایید «سوپ حشره»!
ما میتوانیم از حشرات، مستقیما به عنوان غذا استفاده کنیم! یک پژوهش نه چندان جدید (مربوط به سال ۲۰۱۳ میلادی) که توسط سازمان ملل متحد انجام شده، نشان میدهد که حدود ۱۹۰۰ گونه حشره قابل خوردن برای انسانها روی کرهزمین پیدا میشود و این در حالی است که صدها گونه، همین حالا هم در برخی کشورها در سبد غذایی مردم در برخی کشورها پیدا میشوند.
بر اساس این پژوهش، حشرات غذاهای واقعا مفیدی هم هستند: آنها سرشار از «فیبر»، «پروتئین»، «چربیهای مفید» و «مواد معدنی» هستند و احتمالا کلسترول خون را هم بالا نمیبرند! به عنوان نمونه، لاروِ «سوسک شبرو» (Darkling beetle) به اندازه گوشت یا ماهی، پروتئین و مواد معدنی دارد و البته، چربی کمتری دارد که خوردن آن را برای بیماران قلب و عروق امکانپذیر میکند.
طیف حشراتِ قابل خوردن واقعا متنوع است: از «جیرجیرکها» گرفته تا گروه حشرات موسوم به «پشتشناگران» (Notonectidae). بسیاری از مردم با دیدن این حشرات ممکن است واقعا حس «چندش» را تجربه کنند، اما در عمل کسی مجبور نیست حشره واقعی یا زنده را ببیند، بلکه مصرف این حشرات در قالب پودر یا به صورت آماده هم ممکن است.
یک استدلال اخلاقی هم میتوان داشت: آیا صحنه سلاخیشدن مرغ، گوسفند یا گاو در کشتارگاهها هم برای همه قابل دیدن است؟ به هیچوجه. خیلی از مردم نمیتوانند و حاضر نیستند حیوانات را سلاخی کنند.
علاوه بر این، خوردن حشرات از جهاتی دیگر هم اخلاقیتر از خوردن گوشت موجودات است. حشرات (بر خلاف پستاندارانی مانند گوسفند یا گاو و ماکیانی مانند مرغ)، یا سیستم عصبی ندارند یا سیستم عصبی بسیار پیشپا افتادهای دارند. بنابراین، حشرات بر خلاف این موجودات، درد نمیکشند.
در کنار این، حشرات مانندِ منابع تامین پروتئینِ گوشتی برای انسان، پیشاپیش «متوجه نمیشوند» که شما میخواهید آنها را بکشید. جانِ کلام اینکه برای گیاهخواران یا کسانی که دغدغه آسیبنرساندن به حیوانات را دارند، حشرات انتخاب بسیار مناسبتری هستند.
پروانهها در شهر
اما این تمام ماجرا نیست. در بهار ۱۳۹۸، بسیاری از شهرهای ایران میزبان گروههای بزرگی از حشرات مختلف بودند، حشراتی که شاید سالها بود حضورشان تا این حد پررنگ حس نمیشد: از ملخهایی که زمینهای کشاورزیِ جنوب کشور را در نوردیدند، تا پروانههایی که در عمده شهرهای کشور به پرواز درآمده بودند و تا جیرجیرکهایی که بعد از سالها، سکوت شبهای تهران را شکستند.
همان زمان، سایت شبکه خبری «الجزیره» در گزارشی به حضور پروانهها در ایران پرداخته و نوشته بود که در بحبوحه تنشهای میان ایران و آمریکا، بسیاری از شهروندان ایرانی به این پروانهها به چشم «سفیران امید» مینگرند.
کارشناسان هواشناسی و بومشناسی، در مصاحبههای مختلف گفته بودند که افزایش تعداد حشرات در ایران مقطعی بوده و دلیل اصلی آن، بارشهای کمسابقه بهاری و بروز سیل در کشور بوده است. بسیاری از حشرات در آب تخمگذاری میکنند و پرآبشدن برکهها، مسیلها و حاشیه رودها، فضا را برای تکثیر آنها فراهم کرده بود.
بومشناسان میگویند حشرات، به عنوان یکی از اجزای اصلی «زنجیرههای غذایی» (food chains) منبع تغذیه برخی پرندگان هستند. پرندگان هم خودشان در زنجیره غذایی موجوداتی دیگر حضور دارند و به این ترتیب، تکثیرِ غیرِ معمول حشرات، تمام «هرم اکولوژیک» (ecological pyramid) را تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، شاید عجیب نباشد که در طول نیمه اول سال ۱۳۹۸، گزارشهایی در مورد افزایش غیرعادی جمعیت برخی پرندگان هم در ایران گزارش شده بود.
در سالهای گذشته، اما حشرات به شکلهای دیگری هم ناگهان زندگی برخی از ما را عوض کردهاند، موضوعی که نشانی هم از سوءمدیریت با خود دارد: گسترش انفجاری جمعیت «عسلکپنبه» (Silverleaf whitefly)، یا همان «مگسهای سفید» که تا ۲ سال پیش تهران را پُر کرده بودند. (علت: گفته میشد حضور این حشرات به کاشت بیرویه درختهای «توت» در تهران مربوط است.)
حشرات در مقام کشاورز
اما حشرات همیشه هم برای ما مضر نیستند. از قضا، مهمترین فایده حشرات برای انسانها، اتفاقا در حوزه کشاورزی رخ میدهد. حشرات اصلیترین نقش را در گردهافشانی و بارورسازی گیاهان بر عهده دارند و حضور آنها موجب میشود میزان باروری گیاهان افزایش پیدا کند.
برخی پژوهشها نشان میدهند که پرورش همزمان زنبور در کنار باغهای میوه، میتواند تولید محصول را گاهی تا ۷۰ درصد هم بالا ببرد. (این موضوع ظاهرا در باغهای سیب در حوزه آبریز «دریاچه ارومیه» هم مورد آزمایش قرار گرفته است.)
بُعد نگرانکننده ماجرا، اما اینجا است: بسیاری از مطالعات نشاندهنده آن هستند که انقراض گسترده حشرات چندان دور نیست. گرمشدن کرهزمین، احتمالا متهم ردیف اول این فاجعه خواهد بود. یک مطالعه در آلمان در سال ۲۰۱۷، نشان میدهد که حجم «زیستتوده» (Biomass) حشرات در این کشور، در طول ۲۶ سال گذشته حدود ۷۵ درصد کاهش پیدا کرده است. (منظور از کاهش حجم زیست توده این است که وزن تمام حشرات در یک مساحت مشخص و در یک زمان مشخص، کاهش پیدا کرده است.)
بر اساس مطالعات دیگر، عمده حشراتِ در خطر، «زنبورها»، «پروانهها»، «شبچرهها» و «سوسکها» هستند. اما اگر صرفا همین گونهها هم نابود بشوند (امری که بر سر آن هنوز هم بحث وجود دارد)، ممکن است «تمام» حیات بر روی کره زمین تحتالشعاع قرار بگیرد و تا مرز انقراض پیش برود.
«ادوارد ویلسون» (E. O. Wilson) زیستشناس مشهور، در کتاب «در جستوجوی طبیعت: غریزه زیستگرایی» [که در ایران توسط «نشر نو» و با ترجمه «کاوه فیضاللهی» منتشر شده]، مینویسد که وزن تمام مورچههای روی زمین (زیستتوده مورچهها) تقریبا مساوی با وزن تمام انسانهای روی زمین (زیستتوده انسانها) است! این عدد، تقریبا مساوی است با ۱۰۰ میلیون تن!
به این ترتیب، به نظر میرسد نابودی فقط یکی از گونههای حشرات، میتواند به اندازه ۱۰۰ میلیون تن غذا را از زنجیره غذایی بقیه موجودات (مثلا عنکبوتها) حذف کند. اگر این مسیر ادامه پیدا کند، در مرحله بعدی هم عنکبوتها حذف میشوند؛ بعد هم پرندهها و در نهایت هم کار به ما انسانها میرسد.
حتی همین دادههای نیمبندِ کنونی هم نشان میدهند که باید بیش از هر زمان دیگری نگرانِ انقراض حشرات باشیم. بنابراین، دفعه بعدی که یک عنکبوت یا پروانه (یا حتی سوسک) دیدید، قبل از کشتن آن بیشتر فکر کنید.