bato-adv

قسمت سوم سریال نیسان آبی

قسمت سوم سریال نیسان آبی
سومین قسمت از سریال نیسان آبی به تهیه کنندگی احسان ظلی پور و کارگردانی منوچهر هادی در روز چهارشنبه دوازدهم آبان ماه وارد شبکه نمایش خانگی شد.
فراروـ قسمت سوم سریال نیسان آبی به کارگردانی منوچهر هادی و تهیه کنندگی احسان ظلی پور روز چهارشنبه ۱۲ آبان ۱۴۰۰ وارد شبکه نمایش خانگی شد.

در خلاصه داستان این قسمت آمده است:

«ماجرای دزدی از گاوداری وقتی پیچیده‌تر می‌شود که جهان، نگهبان گاوداری باشد! چرا؟ چون دزد گاوداری یک دزد معمولی نیست...»
 
رضا برای جور کردن بدهی جمشید گردن‌بند پری را دزدکی برداشت و به شاهسواری گرو داده است تا جمشید پولش را جور کند و گردنبند را پس بگیرد. پری هنوز نفهمیده است که گردنبند سر جایش نیست؛ اما در گاوداری پیچیده است که دیشب دزد آمده و جهان هم از روی فیلم دوربین‌ها ماجرای رضا را فهمیده و اخاذی‌هایش را شروع کرده است. کاری که در زمان نوجوانی و مدرسه هم انجام می‌داد و حسابی رضا و جمشید را تلکه می‌کرد.
 
موش دواندن‌های جهان خیلی هم طول نمی‌کشد و پری ابتدا گم شدن گردن‌بند و خیلی زود با دهن‌لقی جمشید علت گم شدن گردنبند را می‌فهمد. همه به جای اول خودشان بر می‌گردند تا این‌که آریا دست برادر کوچک‌ترش را می‌گیرد و برای خوردن کله‌پاچه سوار نیسان آبی می‌شوند. سوار شدن همانا و تصادف شدید با دختری جوان همان...
 
نیسان آبی در قسمت سوم هم چیز جدیدی برای ارائه ندارد. همان فرمول قبلی و قدیمی. فلش‌بک به دهه شصت، مدل لباس پوشیدن و مو‌های آن دوره و رقص. خود فیلم فارسی. فقط زنی در کاباره نمی‌رقصد و به جایش مردانی در عروسی مسخره بازی در می‌آورند. کجای این ماجرا خنده‌دار است؟
 
به چه چیزی باید بخندیم؟ به تپل بودن پسر جمشید؟ به چشم‌بند پری؟ به خرمالو خرمالو گفتن‌های دوستان جمشید؟ مدل رقصیدن مردان در دهه شصت و از تیر و در و دیوار بالا رفتن‌شان را که همه هزاران بار در صفحه‌های مجازی دیده‌ایم. آیا واقعا هنرمند فیلم‌ساز و کمدی‌ساز ما برای خنده گرفتن از مخاطبش باید چشم به دست فضای مجازی داشته باشد؟ این کسر شان او نیست؟ خلاقیت و دیدگاه خاص خودش چه می‌شود؟
 
منوچهر هادی هم در ملودرام و هم در کمدی کاری می‌کند که بیننده به چشم‌های خود شک کند. آیا واقعا این حسین یاری است که این نقش را بازی می‌کند؟ آیا واقعا بهناز جعفری با آن سابقه سنگین و رشک برانگیز تئاتری‌اش است که پری را بازی می‌کند؟
 
انگار چاره‌ای جز باور آن‌چه می‌بینیم و باور این بازار آشفته شبکه نمایش خانگی نداریم. هرج و مرج غریبی که از هنرمند تا سانسورچی گویی همه پشت دخل نشسته‌اند و پول‌های‌شان را می‌شمارند و دیگر اندک اهمیت و احترام و اعتباری برای پیشه‌شان قائل نیستند.
bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین