حسن بهشتیپور؛ نخستین و بزرگترین معضل سیاست خارجی کشور این است که نظرات و ورودی کارشناسان در خصوص مسائل مورد توجه قرار نمیگیرد و تدوین سیاستها و سیاستگذاری حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی در محیطهای بستهای صورت میگیرد که تصمیمگیران آن به دولت و حاکمیت نزدیک هستند و هیچکس دیگری در آن مشارکت ندارد.
به نظر من ریشه خیلی از مشکلات ما در حوزه سیاست خارجی این است که از نگاههای کارشناسان داخل و خارج از کشور که دلسوزانه شرایط بینالملل را ارزیابی میکنند، جایگاه ایران را در شرایط بینالمللی میبینند و متناسب با این جایگاه نظر و پیشنهاد میدهند. این پیشنهاد بسیار کم مورد توجه قرار میگیرد یا اساسا به آنها بیتوجهی میشود. به اعتقاد من باید ساز و کاری مناسب برای دریافت، جمعبندی و نتیجهگیری از نظرات کارشناسی و تخصصی در سیاست خارجی کشور ایجاد شود.
تصمیمسازی و سیاستگذاری در محیطهای بسته، معضلی است که هر دولتی ممکن است به آن گرفتار شود، چرا که معمولا دولتمردان علاقهمند هستند بر اساس ورودی افراد معتمد و نزدیکان خودشان تصمیمسازی کنند. مساله دیگری که وجود دارد این است که ما در ایران جهان را آنگونه که خودمان دلمان میخواهد تعریف میکنیم و قصد داریم جهانی را که در عالم واقع است بدون اینکه توانایی و ابزارهای لازم را در اختیار داشته باشیم، به جهان خیالی خودمان تبدیل کنیم.
گاهی ما هنجارهای بینالمللی را نمیپذیریم و میخواهیم آن را متناسب با آنچه خودمان فکر میکنیم، تغییر دهیم. اما اگر سیاستگذاران ما به نظرات کارشناسان و متخصصان توجه کنند، نخست درکی واقعبینانهتر از جهان و معادلات قدرت و وضعیت فعلی جهان پیدا میکنند و دوم اینکه جایگاه خودمان را در این جهان میشناسیم و نهایتا برنامهریزی میکنیم که این جایگاه ارتقا پیدا کند.
اما وقتی در ذهن ما اینگونه حک شده باشد که بالاترین جایگاه را داریم، در حالی که در عالم واقع اینطور نیست، در نتیجه برای ارتقای جایگاهمان تلاش کافی نمیکنیم و انتظار داریم تمام دنیا خودش را با ما هماهنگ کند. در نتیجه مهمترین اولویت دستگاه سیاست خارجی دولت جدید باید نگاه به نظرات کارشناسی و شکستن دور بسته محفل کارشناسی باشد که همیشه برای سیاستگذاری به آن رجوع میشود.
تعیین تکلیف برجام: فوریترین مساله پیش روی کشور، موضوع برجام است. این سیاست نه مذاکره، نه صلح، نه جنگ و نه هیچ چیز دیگر، به زیان مردم ایران است و ما هزینه زیادی را میپردازیم و ادامه این سیاست کمکی به بهبود شرایط کشور نمیکند.
باید برجام را تعیین تکلیف کنیم، یا کلا این توافق را کنار بگذاریم که به نظر من تصمیمی بعید است یا اینکه اگر قرار است برجام را اجرا کنیم، مذاکرات را سریعتر به نتیجه برسانیم، چرا که بلاتکلیفی موجود به ضرر مردم ایران است.
بهبود رابطه با همسایهها به ویژه عربستان سعودی: حل مشکلات ما با عربستان سعودی کمک زیادی به حل مشکلات منطقه میکند. این تلاش باعث میشود بتوانیم نقش بهتری در منطقه بازی کنیم، به گونهای که به نفع ثبات و امنیت بیشتر در منطقه باشد و خودمان هم از این امنیت و ثبات منفعت بریم. بخش عمدهای از مشکلات با دیگر کشورهای منطقه نیز در پی حل مشکلات با عربستان سعودی قابل حلوفصل هستند.
خروج از فهرست کشورهای ناامن FATF: باید این باور ایجاد شود که FATF یک ابزار است نه یک سازمان استعماری یا تشکیلات مخوفی که برخی در کشور از آن تصویر کردهاند. افایتیاف یک گروه اقدام مالی بینالمللی است که مقرراتی را برای نظام پولی بینالمللی تدوین میکند.
ما چه بخواهیم چه نخواهیم مجبور هستیم با این نظام پولی بینالمللی کار کنیم. ما اگر با این نظام پولی کار نکنیم، مجبوریم ارتباطات متعارف بانکی، اعتباری و مالی را دور بزنیم و هزینههای زیادی بدهیم و شاید برای پرداخت هر ۱۰۰ دلار مجبور به پرداخت ۲۰ دلار هزینه اضافه شویم.
تعیین تکلیف رژیم حقوقی دریای خزر: مسائل مرتبط با دریای خزر در شمال بزرگترین دریاچه جهان، حل شده و در جنوب است که هنوز با ترکمنستان و جمهوری آذربایجان حل نشده مانده است.
باید مذاکراتی میان ایران و جمهوری آذربایجان و ایران و ترکمنستان شکل بگیرد تا حدود سرزمینی کشورها مشخص شود. چنین قراردادی بسیار برای ایران اهمیت دارد و لازم است که به نتیجه برسد. توسعه روابط با کشورهای آسیای میانه و قفقاز: همسایگان و کشورهای منطقه در شمال ایران، از جمله کشورهای مهمی هستند که ایران فرصتهای زیادی برای همکاری و تعامل با آنها دارد.
در طول سه دههای که از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی میگذرد، به میزان کافی به روابط با این کشورها توجه نشده و فرصتهای زیادی از دست رفته است. به نظر من موضوع توجه به کشورهای آسیای میانه و قفقاز نیز باید در اولویت دستگاه سیاست خارجی کشور قرار گیرد.
منبع: روزنامه اعتماد