روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: مغالطهای که حداقل چهار سال است به راه افتاده، تخریب دولت کنونی با این شگرد است که تمام مشکلات کشور که در این چهار سال پیش آمده نتیجه ضعف و ناکارآمدی رئیسجمهور و اعضاء دولت اوست.
در معرفی مغالطه به این نکته باید توجه داشت که مجموعهای از امور مثبت و منفی هنگامی که در ترکیب نهائی بگونهای شکل بگیرند که جنبه منفی بر امور مثبت غلبه کند و آن مجموعه را بتوان نامطلوب جلوه داد، مغالطه اتفاق میافتد.
در مورد دولت دوم آقای روحانی، واقعیت اینست که مجموعهای از نقاط قوت و ضعف یا مثبت و منفی کنار هم قرار گرفتند و، چون امور منفی به سفره و معیشت مردم مربوط میشد، مخالفان توانستند بر امور مثبت و نقاط قوت سرپوش بگذارند و با بزرگ جلوه دادن امور منفی، مجموعهای را عرضه کنند که جنبه منفی آن جلوهگری بیشتری داشته باشد و در نهایت افکار عمومی را به این نتیجه برسانند که این دولت، سرتاسر ضعف و ناکارآمدی است. این، شگردی بود که از سال ۱۳۹۶ در دستور کار مخالفان قرار گرفت و البته باید اعتراف کنیم که آنها در کارشان موفق بودهاند، کاری که عاری از فتوت و صداقت است.
برای آشنا شدن با واقعیت ماجرا لازم است دولت آقای روحانی در دو نمای کلی مورد ارزیابی قرار گیرد. نمای اول، ارزیابی دولتهای یازدهم و دوازدهم با هم و نمای دوم، واقعیتهای موجود در عرصه سیاسی و اقتصادی کشور در دومین دوره ریاست جمهوری آقای روحانی یعنی دولت دوازدهم.
این واقعیت را کسی نمیتواند انکار کند که دولت یازدهم دولت موفقی بود. دولت یازدهم از یکطرف توانست اقتصاد متلاطم به ارث رسیده از دولت احمدینژاد، که آکنده از فساد و کاهش لحظهای ارزش پول ملی و بالا رفتن تورم بود، را آرام کند، ارزش پول ملی را تثبیت نماید و تورم را کاهش دهد. در سیاست خارجی هم برجام دستاورد بسیار مهم دولت یازدهم بود که بعد از انجام آن، تمام افرادی که امروز با آن مخالفت میکنند با ارسال پیام و تلگراف و نامه به رهبری از آن به عنوان موفقیتی بزرگ یاد کردند و تبریک گفتند. همین موفقیتها باعث شد مردم در انتخابات ۱۳۹۶ به آقای روحانی رأی بدهند و او بتواند دولت دوازدهم را تشکیل بدهد.
تشکیل دولت دوازدهم در عین حال که موفقیتی برای رئیسجمهور روحانی محسوب میشد، زمینهای نیز برای بیاعتبار ساختن او توسط مخالفان بود. آنها از همان زمان تصمیم گرفتند هرطور شده دولت دوازدهم را ناکارآمد جلوه دهند و البته سکوت رئیسجمهور و ضعف تعدادی از وزرای او نیز به مخالفین کمک کرد و مغالطه از همین جا شکل گرفت.
در این مغالطه، هرگز مغالطهکنندگان نگفتند این ما بودیم که به ترامپ کمک کردیم از برجام خارج شود و آنهمه تحریم علیه ایران شکل بگیرد، نگفتند این ما بودیم که مانع تصویب FATF شدیم و تمام راههای تنفسی اقتصاد کشور را بستیم، نگفتند این ما بودیم که اجازه ندادیم دولت با کشورهای مختلف وارد تعامل شود، نگفتند این ما بودیم که هر روز یک ماجرا خلق کردیم تا دولت نتواند کار کند، نگفتند این ما بودیم که با تسلطمان بر منابع اقتصادی امور معیشتی و حتی در تأمین نیازهای اولیه مردم را مختل کردیم تا دولت را ناکارآمد جلوه دهیم، نگفتند که این دولت علیرغم اینهمه کارشکنی ما توانست با سیلها، زلزلهها، کرونا، تحریمها و حتی تحریمهای داروئی بجنگد و کشور را از تلاطمها عبور دهد...
حالا نامزدهای ریاست جمهوری از این مغالطه استفاده ابزاری میکنند تا با نفی این دولت، خود را اثبات کنند. ضعف بزرگ دولت دوازدهم اینست که دستهای پشتپرده را رو نمیکند و به اصحاب مغالطه میدان میدهد هرطور میخواهند افکار عمومی را شکل بدهند. این، ضعف کمی نیست هرچند گذشت زمان پردهها را کنار خواهد زد.