فرارو- روز یکشنبه چین و ۱۴ کشور دیگر آسیا و اقیانوس آرام بزرگترین توافقنامه تجارت آزاد در جهان را انعقاد کردند. رهبران این کشورها در حاشیه نشست مجازی گروه «آسه آن» بر سر این توافق با عنوان «مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP)» توافق کردند.
به گزارش فرارو، کشورهای عضو «آسه آن» به همراه ژاپن، چین، کره جنوبی، هند، استرالیا و نیوزیلند در این توافق هستند. توافقی که مذاکرات آن از سال ۲۰۱۲ شروع شده بود. توافقی که خبرگزاریهای غربی با تعابیر منفی به استقبال آن رفتند و مثلا خبرگزاری فرانسه در گزارشی در روز یکشنبه ۲۵ آبان ماه درباره آن از تعبیر «کودتای بزرگ» استفاده کرد که در راستای نفوذ چین است. برخی نیز آن را اعلام جنگ چین با جهان غرب یا جاهطلبیهای ژئوپلتیک چین دانستند، اما آیا چنین است؟ چین با این توافق پیامی برای جهان غرب دارد و اعلام جنگ کرده است؟ اصلا معنا و پیامدهای این توافق چیست؟
مجیدرضا حریری رئیس اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین در
گفتگو با فرارو درباره پیام توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP) گفت: این توافقنامه چیز فیالبداههای نبوده است که بگوییم چه پیامی به جهان غرب میدهد. این مذاکرات ۸ سال است در حال انجام است. این توافق شامل کشورهای آسه آن به اضافه کره جنوبی، ژاپن، نیوزلند و استرالیا است. قبل از این توافقنامه هم کشورهای عضو آسهآن دومین شرکای تجاری چین بودند و چین پیمانهای دوجانبه با آسهآن داشت و ۱۳ درصد از تجارت خارجی چین هم با آسهآن برقرار بود. منطقه آسهآن برای چین منطقه مهمی است. برای آنکه موضوع آسیا پاسیفیک و دریای چین موضوع مورد مناقشه چین و آمریکا است، اما درهرحال همه دنیا پیشبینی میکنند که در دهه آینده چین بهعنوان بزرگترین قدرت جهان دنیا خودش را معرفی میکند.
وی افزود: این بزرگی کردن و بزرگترین اقتصاد دنیا بودن به نمایشهایی هم نیاز دارد از جمله این توافقنامههای دوجانبه یا چندجانبه. در شرایطی که آمریکا از پیمانهای منطقهای خارج میشود چین پیمانهای منطقه جدیدی تشکیل میدهد. حضور ژاپن و کره جنوبی در این پیمان، پیغامی برای آمریکاست، چون پیش از این، ژاپن و کره جنوبی از متحدان جدی آمریکا حساب میشدند. بههرحال دنیا دارد رنگ دیگری به خود میگیرد و خودش را برای پذیرش ابرقدرتی چین در دنیا آماده میکند.
چین در حال تعریف روابط جدیدی در دنیاست
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین اظهار کرد:اگر این توافقنامه را کنار توافقنامهها و روابط دیگری مثل سازمان کنفرانس شانگهای یا جاده ابریشم دریایی قرار بدهیم میبینیم که نوعی از ارتباط بین ملتها در حال شکلگیری است. ارتباط اقتصادی که به تبع آن ارتباطات سیاسی و فرهنگی هم ایجاد میشود، ارتباطاتی که توسط چین در حال طراحی است. چین در تمام این روابط در قالب پیمانها و سیاستهای در حال اجرا لااقل در ظاهر هیچ شکل سلطه جویانهای از رابطه را تعریف نمیکند. رابطه براساس منافع متقابل و برد برد طراحی میشود. در تمام پیمانهایی که در چند سال اخیر چین برای خود طراحی کرده این نوید را به دنیا میدهد که شکل دیگری از روابط و ارتباطات کشورها با همدیگر در حال شکلگیری است که اولویت آن منافع اقتصادی طرفین است و از سلطه و یکجانبه گری هم خبری نیست.
او ادامه داد: هم برنامه پنجساله چهاردهم چین که از سال آتی اجرا میشود و هم سیاستهایی که حزب کمونیست چین و دولت چین اعلام میکنند مبنی بر گشایش درهای اقتصاد چین و روابطی است که براساس برد- برد تعریف میشوند. جهانی شدن و چندجانبهگرایی، شعارهای گروه سرمایهداری جهانی بوده که با این شعارها در خیلی از مناطق حضور داشتند، اما حالا چین سردمدار این شعارها شده است. چینی که تا چند سال پیش، اقتصاد بسته سوسیالیستی داشت امروز منادی بازار آزاد، مبادلات در تجارت جهانی و چندجانبهگرایی است. این اتفاقی است که ما در صحنه عمل شاهد آن هستیم.
حریری اضافه کرد: اتفاقاتی مثل ابتکار «یک کمربند یک جاده» (One Belt One Road) چه از راه زمین چه از راه دریا یا احیای جاده ابریشم، سازمان کنفرانس شانگهای و همین توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP) که یکشنبه این هفته تشکیل شد نوید شکلگیری یک بلوک قدرت اقتصادی را در آینده جهان میدهد که نقش آمریکا در آن نسبت به سابق که در تمام پیمانهای بزرگ، آمریکا یک طرف بازی و معامله بود کمرنگ میشود.
وی بیان کرد: البته توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP) ضعف هم دارد. در یکسال گذشته هند از این مذاکرات بیرون ایستاده است. در شرایط فعلی این پیمان از نظر تعداد جمعیت یکسوم جمعیت دنیا و بیش از یکسوم اقتصاد دنیا را در خود جای داده است اگر هند هم به آن میپیوست این به حدود نیمی از جمعیت دنیا و ۴۰ درصد از اقتصاد دنیا میرسید که قدرت بیشتری به آن میبخشید. اما بههرحال هند هم برای ملاحظات و رفتارهایش در منطقه توجیهاتی دارد. هند هم ادعاهایی در مورد آینده اقتصادی دنیا دارد و از این وحشت دارد که با این پیمان، بازارش در اختیار کالاهای چینی قرار بگیرد.
این پیمان از قدرتمندترین پیمانهای منطقهای حال حاضر دنیا است
این کارشناس افزود: توافقنامه مشارکت اقتصادی جامع منطقهای (RCEP) هنوز هم جا دارد تا در سالهای آینده کامل شود. چون تعرفه در آن صفر نیست و ترجیحی است. از یکسو هم بعضی از کالاها مثل کالاهای کشاورزی از آن استثنا شدند و بیشتر حول کالاهای صنعتی، تامین مواد اولیه و فروش کالای ساخته شده شکل گرفته است؛ بنابراین فرصت بسیار زیادی برای پیشرفت و تبدیل شدن به یک پیمان قدرتمندتر از این دارد. البته الان هم یکی از قدرتمندترین پیمانهای منطقهای حال حاضر دنیا است. اگر این را در کنار بانک توسعه زیرساخت آسیا یا صندوقهای اعتباری مثل صندوق اعتباری جاده ابریشم یا صندوق اعتباری کنفرانس شانگهای بگذاریم مشخص میشود چین در حال تعریف یک نوع رابطه مالی در این مناطق هم هست تا آن را جایگزین روابط مالی و پولی کند که آمریکا در منطقه آسیا پاسیفیک داشته است.
حریری عنوان کرد: اغلب کارشناسان سیاسی، برخورد آمریکا و چین در منطقه آسیا پاسیفیک را یک برخورد حتمی در آینده میدانند حالا چند سال آینده یا دهه آینده معلوم نیست، اما بههرحال یکی از مناطقی که باید بین آمریکا و چین تعیین تکلیف بشود حضور در منطقه آسیا پاسیفیک است. چون چین هم در این منطقه حضور قدرتمند نظامی و هم اقتصادی دارد. به هرحال این منطقه از لحاظ استراتژیک برای چین منطقه مهمی است.
علیرغم رقابت بین چین با اروپا، اروپا باید جایگاه چین را بپذیرد
وی گفت: برخی تعابیر منفی که خبرگزاریهای غربی برای این پیمان به کار میبرند به دلیل رقابتی است که در دنیا بین چین و اتحادیه اروپا وجود دارد. اما فعلا در تمام منازعات برنده چین است. این نشان میدهد که چین با آن سیاستهای صلحطلبانه، بدون خشونت و با صبر و متانت و مذاکرات طولانی توانسته است خودش را به جایگاه برتر برساند. چین به هرحال قدرتی است که در تاریخ شش هزارساله مکتوبش بجز ۲۰۰ سال میانی قرن هیجدهم تا بیستم هم از لحاظ اقتصادی هم از لحاظ سیاسی جزو ابرقدرتهای بزرگ دنیا بوده است. بازگشت دوباره یک ابرقدرت بعد از ۲۰۰ سال بهخصوص با اتفاقات تاریخی که در جنگهای تریاک اتفاق افتاد و اروپا چین را تضعیف کرد با شکلگیری رقابتهای سیاسی میان اتحادیه اروپا و چین همراه خواهد بود. اما بزرگ شدن چین، سرنوشتی نیست که با اخبار یا موافقت این یا مخالفت آن جلویش گرفته شود. چین از نظر تعداد جمعیت، وسعت کشور و اقتصاد بسیار متنوعی که در ۴۰ سال پیش طراحی شده و امروز به بار نشسته است حرف برای گفتن دارد.
او افزود: چین به جایی رسیده است که دنیا باید جایگاهش را بپذیرد. در آینده دنیا در اختیار تکنولوژیهای جدید، شهرهای هوشمند، اینترنت کوانتوم، فضای دیجیتالی، اینترنت نسل ششم و پنجم و اینترنت اشیاء است، تکنولوژیهایی که چین بشدت روی آن مسلط است و جزء مدعیان آنها در دنیاست. همینها موجب میشود تا در آینده وضعیت چین مناسبتر از این شود.
وی با انتقاد از تعبیر «جاهطلبیهای ژئوپلتیک» که برخی خبرگزاریهای غربی در تبیین اهداف این پیمان به کار میبرند افزود: در طول تاریخ، چین هیچوقت کشور مهاجم و کشورگشایی نبوده است. چین مورد اشغال ژاپنیها و شوروی سابق و مورد تعرض همپیمانان آمریکا قرار گرفته است، اما نمیتوانید به طور تاریخی بگویید که چین جایی را اشغال کرده است وقتی چنین سابقهای وجود ندارد چرا باید این مفهوم را بکار برد.
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین همچنین در پاسخ به این پرسش که انعقاد این پیمان در آستانه تغییر رئیس جمهور آمریکا میتواند پیامی به جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا باشد بیان کرد: خیر. قرار نیست با آن پیغامی به بایدن داده شود. مذاکرات این پیمان از ۷ سال پیش و حتی قبل از آمدن ترامپ شروع شده بود. پیش از خروج آمریکا از ترنس پاسیفیک این اتفاق تقریباً نهایی شده بود و در دوسال اخیر بقیه کشورهای عضو این پیمان بیشتر درگیر توافق با هند بودند تا رضایت آن را کسب کنند، اما موفق نشدند. منازعات مرزی که بین چین و هند در سال گذشته اتفاق افتاد همپیمانی چین و هند را کاملاً منتفی کرد. به هرحال چین و هند از نظر سیاسی رقیب و به دو اردوگاه متفاوت تعلق دارند و چین نسبت به هند موضع داشته است. منازعات مرزی هم از چندین دهه پیش با هم دارند و روابط گرمی بین چین و هند وجود ندارد.
از پیامدهای این توافقنامه تقویت منافع اقتصادی دوجانبه است
رئیس اتاق بازرگانی ایران و چین درباره پیامدهای این پیمان هم تشریح کرد: این یک زنجیره اتفاق است که باید با هم دیده شود. چین از راه زمینی به طرف آسیای غربی و اروپا و از طریق پروژههای یک کمربند یک جاده، خطوط ریلیاش را تا بندر بارسلونای اسپانیا که قطار از چین میرود گسترانده است. از این سمت در آسیای میانه هم بشدت توانسته با اقتصادهای آنجا ارتباط برقرار و سرمایهگذاری کند. در سمت جنوب آسیا هم از طریق پاکستان توانسته با رفاقتهای اقتصادی تا بندر گوادر در اقیانوس هند خود را برساند. مجموع اینها در کنار هم را بگذارید کنار صندوق بانک توسعه زیرساخت آسیا، صندوق جاده ابریشم و قراردادهایی که در قالب ابتکار یک کمربندی یک جاده دیده شده است. این نشان از یک اتفاق در دنیا است که از طریق ارتباطات اقتصادی دوجانبه در حال شکلگیری است. در تمام اینها منافع دو طرف دیده شده است.
وی افزود: یعنی چین در حال کمک به این است که نقاط مختلف اقتصادی دنیا به همدیگر متصل بشوند و هر کسی بتواند به اندازه استعداد اقتصادی از این اتصالات بهرهمند شود. طبیعی است کسی که بیشترین بهره را میتواند ببرد خود کشور چین است، ولی اسم این را توسعه طلبی ژئوپلیتیک یا چیز دیگری نمیگذارم. این یک نوع توسعه اقتصادی -اجتماعی همه دنیا با کمک یکدیگر است یعنی اگر میبینید که یک قرارداد راهآهن در در آسیای میانه بسته میشود کشورهایی مثل قزاقستان و قرقیزستان از آن بهره میبرند و راهآهن شان تقویت میشود درضمن چین هم از این کشورها عبور میکند و خودش را به اروپا میرساند یا اگر میبینید که در بندر گوادر آن اتفاق میافتد چین از آن طرف خودش را از تنگه مالاگا که همیشه در منازعه با آمریکا، نگران محاصره دریایی از طریق آن بود نجات میدهد و از طریق زمین میتواند خودش را به دریای عمان برساند و بنابراین یک بندر معتبری مثل گوادر در پاکستان را ایجاد میکند. بندر گوادر برای چین یک راه فرار است که تنها راه آبیاش که تنگه مالاگاست را با آن دور بزند و خودش را به این سوی تنگه برساند. اما برای پاکستان هم برد است و حدود ۴۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در پاکستان شکل میگیرد؛ پاکستانی که مجموعه سرمایهگذاریاش در سال بسیار کمتر از میلیاردها دلاری است که چین در آن سرمایهگذاری کرده است.
حریری تاکید کرد: چین دارد ابرقدرتی را شکل میدهد که به جای یکجانبهگرایی، چندجانبهگرایی را مطرح میکند. در گذشته بریتانیا بهعنوان ابرقدرت در دنیا مبتنی بر بهرهکشی مستقیم شکل گرفت. بعد از آن در اوایل قرن بیستم، آمریکا به عنوان ابرقدرت مطرح شد و در فاصله دو جنگ چهره آمریکا چهره ملایمتری نسبت به انگلیس بود، اما این چهرهای که چین به عنوان یک ابرقدرت از خودش در حال ترسیم است تا اینجایی که بیان و عمل شده نشان از سلطه طلبی ندارد و روابط در آن براساس برد-برد است. طرفین هر دو میتوانند از این روابط بهرهمند شوند و قاعدتاً هر کسی بزرگتر است بهره بیشتری میبرد، اما این به این مفهوم نیست که درِ بهرهوری به روی دیگران بسته میشود.
حالم بد شد از این همه چاپلوسی کشور چین..