جوانان و دانشجویان سالها محرکهای اصلی جنبشهای اعتراضی بودهاند: از راهپیماییهای سال ۲۰۱۲ که به شکست طرح چینی «آموزش ملیگرایانه» ختم شد تا «جنبش چتر» در سال ۲۰۱۴ که حامیان دموکراسیخواه به راه انداخته بودند. این ناآرامی اخیر چندان متفاوت نبود.
«ایوان» کار را خراب کرد و گیر افتاد. او بهعنوان عضو هسته کوچکی از معترضان پیشگام- یکی از چندین نفری که با پلیس ضدشورش در هنگکنگ طی ۶ ماه گذشته و طی تظاهرات ضددولتی درگیر شده بود- امور تدارکاتی را مدیریت میکرد و نیم نگاهی هم به تحرکات پلیس داشت. او میگوید غالبا کارش اطمینان از رسیدن تجهیزات به دست کسانی بود که در خط مقدم درگیریها بودند؛ تجهیزاتی مانند کلاه ایمنی و ماسکهایی که در یک زنجیره گسترده و از طریق خطوط معترضان، افراد به یکدیگر میرساندند. یا کار دیگرش اطمینان از این بود که مسیر بازی برای فرار و عقبنشینی هنگام حمله ناگزیر پلیس وجود دارد. در آن روز در ماه اوت- که در اثر ریزش شدید باران، افسران پلیس قادر به پرتاب گاز اشکآور نبودند- «ایوان» به سوی خودروی «ون»ی رفت که هسته اعتراضی او از آن برای انتقال تدارکات استفاده میکرد. این «ون» چند خیابان آن سوتر بود، اما وقتی یکباره دوید به سمت یک خیابان فرعی رفت و ناگهان دید که صف جدیدی از معترضان از دل گروه اصلی منشعب شده است. وقتی به عقب نگاه کرد، صفی منظم از پلیس کاملا مسلح ضدشورش را دید که یک پرچم قرمز هشدار روی سرشان تکان میخورد.
به گزارش دنیای اقتصاد، «جیمز گریفیث» و «جسی یونگ»، در گزارشی که بهتازگی از وضعیت اعتراضات در هنگکنگ برای سی.ان.ان نوشتند، به نقل از «ایوان» که با سی.ان.ان سخن میگفت، مینویسند: «زمانبندی خیلی بدی بود. آنها شروع به دستگیری کرده بودند و به همین دلیل من هم در تور آنها افتادم». ایوان البته نام مستعار اوست و به همین دلیل، در مورد درگیری با پلیس ضدشورش بدون ترس و واهمه با سی.ان.ان سخن گفت. در این میان، او تنها نبود. از آنجا که درگیریها در ماه ژوئن بدتر شد، بیش از ۶۱۰۰ نفر به اتهامات مختلف از جمله شرکت در تجمعات غیرقانونی مانند تجمعی که ایوان در آن حضور یافته بود دستگیر شدند. تاکنون هزار نفر رسما متهم شدهاند اما انتظار میرود این تعداد در کنار افزایش دستگیریها، افزایش یابد؛ چراکه پلیس طی ۶ ماه گذشته حجم عظیمی از مدارک و شواهد را جمعآوری کرده است.«گریفیث- یونگ» میافزایند، این اعتراضات ابتدا با راهپیماییهای گسترده و مسالمتآمیز و علیه لایحه استرداد به چین رخ داد. اگرچه این لایحه چندی پیش پس گرفته شد، اما تظاهرات اولیه موجب آزاد شدن خشم و سرخوردگی مردم از نظام سیاسی هنگکنگ شد. از ماه ژوئن به این سو، معترضان خواستار تحقیق در مورد میزان خشونت پلیس و نیز خواستار دموکراسی بیشتر شدهاند.
اگرچه تظاهرات در آن روزهای اولیه نوعی راهپیمایی مسالمتآمیز بود که به لحاظ قانونی پذیرفته شده بود؛ اما هر کسی که در ماههای اخیر در تظاهرات حضور یافته معتقد است که از سوی دولت این تظاهرات غیرقانونی اعلام شده است. بسیاری ممکن است بهخاطر تعریف گسترده حقوقی شورش که معنای گستردهای از آن مستفاد میشود، به «شورش» متهم شده باشند یا ممکن است برخی به نقض ممنوعیت بر صورت زدن نقاب در مجامع عمومی متهم شده باشند؛ اتهاماتی که بسیاری از رهبران این دولت شهر در موارد نادر از آنها برای شرایط اضطراری استفاده میکنند. تعداد افرادی که بهطور بالقوه میتوانند دستگیر شوند به صدهاهزار میرسد.بسیاری از کسانی که از قبل دستگیر شدند مانند ایوان در دهه ۲۰ عمر خود هستند یا حتی جوانتر از این سن هستند. آنها محرکهای اصلی جنبش اعتراضی بودند، اما همینها بیشترین واکنشها از سوی نیروهای ضدشورشی دریافت کردند و در نهایت همینها بیشترین هزینه را هم خواهند پرداخت؛ کل یک نسل متهم به جرم شدهاند آن هم در مبارزه برای آینده شان که هزینه اش هم احتمالا همین است. گزارش سی.ان.ان نشان میدهد که از ماه ژوئن به این سو بیش از هزار تظاهرات و حرکت اعتراضی برگزار شده است.
زلزله در هنگکنگ
هنگکنگ بخشی از چین است که البته از میزانی از خودمختاری هم برخوردار است. بهعنوان کلنی سابق بریتانیا، این دولت شهر از یک نظام سیاسی و حقوقی و آزادی بیان و آزادی تجمع و دیگر آزادیها برخوردار است. وقتی تظاهرات در ماه مارس شروع شد، فقط یک هدف داشت: درخواست برای کان لم یکن تلقی کردن لایحهای که به قول هنگکنگیها تهدیدی بود بر آزادیهایشان چراکه متهمان هنگکنگی باید برای محاکمه به چین تحویل داده میشدند. آزادیهای موجود در این دولت شهر درست در نقطه مقابل سرزمین مادر است؛ همان جایی که «شی جین پینگ» کنترل کاملی بر قدرت اعمال میکند. نظام حقوقی چین در دست حزب حاکم کمونیست است. این حزب ید طولایی در سرکوب و آزارهای سیاسی دارد. به همین دلیل بود که هنگکنگیها به شدت مخالف لایحه استرداد بودند؛ آنها میترسیدند که پکن از این لایحه برای هدف گرفتن مخالفان سیاسی و فرسایش خودمختاری هنگکنگ استفاده کند.
در ماه ژوئن، پس از اینکه سازمان دهندگان تظاهرات تخمین زدند که حدود ۲ میلیون نفر به خیابانها ریختهاند، «کری لم»، مدیر اجرایی هنگکنگ، گفت که میخواهد «صادقانهترین تاسفهای خود» را ابراز دارد. «کری لم» گفت: «من صدای شما را بلند و واضح شنیدم و عمیقا در مورد آنچه رخ داده تامل کردهام. علت نگرانیهای چند ماه گذشته ناکارآمدی دولت (هنگکنگ) بوده است». اما بنبست ادامه یافت. وقتی تظاهرات تا تابستان هم کشیده شد، راهپیماییهای طولانی صلحآمیز جای خود را به درگیریهای خشونت بار با پلیس داد. پلیس یک بار، سپس دو بار و در نهایت هر هفته شروع به شلیک گاز اشکآور کرد درحالیکه معترضان موانع شعلهوری ساخته و آجر و وسایل آتشزا به سوی پلیس پرتاب میکردند. رسانههای دولتی چینی به انتقاد از اعتراضات پرداختند. بهطور مثال، «چاینا دیلی» اعلام کرد که هنگکنگ گرفتار «نزاع سیاسی بیدلیل و رادیکالیسم خشن» شده است. طی چند ماه درگیری خیابانی، جنبش اعتراضی حول شعار «۵ درخواست، نه یکی کم نه زیاد» جمع و یکپارچه شدند. اولین درخواست پس گرفتن لایحه استرداد بود که دولت «لم» در سپتامبر چنین کرد. درخواستهای دیگر عبارت بود از: انجام تحقیقات مستقل در مورد خشونت عریان پلیس؛ عقبنشینی و پس گرفتن «شورش» نامیدن اعتراضات؛ درخواست عفو برای معترضان دستگیر شده و یک حق رای کامل و تمامعیار. بسیاری از معترضان نام این درگیریها میان دموکراسی و اقتدارگرایی را «همه یا هیچ» گذاشتند؛ یعنی اگر به دموکراسی دست نیابیم، هیچ چیز نمیخواهیم چون حکومتی غیر از دموکراسی، یعنی اقتدارگرایی. معترضان این را مبارزهای برای تعیین مسیر آینده این کشور میدانستند؛ یعنی آیا هنگکنگ خودمختاری خود را با رویکرد پرخاشگرانهتر پکن حفظ خواهد کرد یا خیر. چنین بود که شعارهایی مانند «هنگکنگ را نجات دهید» و «اگر ما بسوزیم، شما هم با ما خواهید سوخت» ورد زبانها شد. این اعتراضات شهر را در خود فرو برد و باعث بازتعریف سیاستها در این دولتشهر شد و شکافی عمیق در خانوادهها و در میان دوستان ایجاد کرد. این اعتراضات همچنین نقش جوانان را بهگونهای عیان ساخت که تا پیش از آن هرگز دیده نشده بود.
جنبش جوانان
جوانان و دانشجویان سالها محرکهای اصلی جنبشهای اعتراضی بودهاند: از راهپیماییهای سال ۲۰۱۲ که به شکست طرح چینی «آموزش ملیگرایانه» ختم شد تا «جنبش چتر» در سال ۲۰۱۴ که حامیان دموکراسیخواه به راه انداخته بودند. این ناآرامی اخیر چندان متفاوت نبود. با وجود تاثیرات گسترده این اعتراضات بر سیاستهای این دولتشهر، جوانان هنگکنگ به معترضانی «خوشرفتار»، «باپرستیژ» و «ساعی» معروف هستند هرچند ممکن است برخی مواقع همچنین نباشد. نظام آموزشی بسیار رقابتی آن به این معناست که بسیاری سالهای نوجوانی خود را صرف تحقق معیارهای اغلب تنبیهی میکنند که از سوی والدین و معلمانشان وضع میشود. جرم در میان جوانان عملا وجود ندارد. به گفته پلیس، در نیمه اول سال ۲۰۱۸، کمتر از هزار نفر که در فاصله سنی ۱۶ تا ۲۰ سال بودند دستگیر شدند آن هم در شهری با بیش از ۷ میلیون جمعیت. حتی بیلبوردهای تبلیغی هم سالهاست بر آموزش و کار سخت تاکید میکنند. آگهیهای تبلیغاتی مربوط به جوانان آنان را سر کلاس و در حال درس خواندن به تصویر میکشد؛ درحالیکه پوسترهای نصب شده روی اتوبوسها و ترامواها و قطارها چهره مدرسان «ستاره» را به تصویر میکشد و توانایی آنها را برای وارد کردن کودکان به بهترین موسسات جهانی میستاید.
طی ۶ ماه گذشته تمام اینها شروع به تغییر کرد. آگهیهای تبلیغاتی هنوز سر جای خود هستند، اما با خلاقیت معترضان، با شعارهای دیواری و اقداماتی از این دست پوشیده شدهاند و روی برخی هم رنگ پاشیده شده است. جوانان هنگکنگی نسبت به نظام آموزشی هم اعتراض دارند. تا پیش از ناآرامیها در تابستان، جوانان هفته خود را صرف مطالعه برای امتحانات میکردند و نگران نمراتشان بودند. اکنون بسیاری از آنها در حال آمادهسازی برای اعتراضات بعدی هستند. اکنون جوانان نقش دیگری برای خود تعریف کردهاند: از «نیروی محرک» در پس اعتراضات به «رهبری» اعتراضات رسیدهاند. خشونتآمیزترین صحنههای اعتراضات به تلاش پلیس برای پاکسازی دو پردیس دانشگاهی بازمیگردد که در دست دانشجویان بود. این پردیسها نماد خشنتر شدن مسیری است که هنگکنگ بهتدریج در حال طی آن است. جوانان کیسههایی را پر از شن کرده، اسلحه انبار میکردند و حتی در کافهها کار میکردند تا معترضان را تغذیه کنند. آمار دستگیریها میزان جوان بودن معترضان را نشان میدهد. از بیش از ۶۱۰۰ نفر فرد دستگیر شده حدود ۴۰ درصد دانشآموز و دانشجو بودند، بیش از ۹۰۰ نفر زیر ۱۸ سال داشتند. جوانترین فرد دستگیر شده هم ۱۱ سال داشت.
به چالش کشیدن اقتدار و نارضایتی از پلیس
طی چند ماه گذشته چند چیز بیش از روابط اعضای این شهر با پلیس تغییر کرده است. بسیاری از کسانی که با آنها در خیابانها وارد نبرد شدهاند در حالی بزرگ شدند که گویی پلیس برای آنها یک «بت» بود. سینماها و تلویزیونها حول پاسگاههای پلیس ساخته میشد. اگرچه نگاهها به پلیس از سال ۲۰۱۴ و زمانی که جنبش چتر شروع شد بهتدریج در حال تغییر بود، چراکه در آن زمان پلیس با گاز اشکآور دانشجویان معترض را متفرق کرد و موجب شوک و خشمی شد که طی آن پلیس در ۷۹ روز دیگری که اعتراضات ادامه مییافت دست به سلاح نبرد، اما این وضعیت در سال جاری کاملا عوض شد. از ۱۲ ژوئن که پلیس از گاز اشکآور، اسپری فلفل و گلولههای جنگی برای متفرق کردن معترضانی استفاده کرد که خیابانهای اطراف محل پارلمان را اشغال کرده بودند، معترضان خشن و خشنتر شدند. پلیس متهم به سوءرفتارهای زیادی شده و نمونههای زیادی از برخوردهای شوکهکننده از سوی پلیس در دوربینهای نظارتی ثبت شده است. معترضان، نیروهای پلیس را «سگهای سیاه» مینامند و آنها را متهم میکنند که دستشان با دولت پکن در یک کاسه است. نظریههای توطئه تکثیر شده است به گونهای که هرگونه مرگ یا خودکشیای به پلیس نسبت داده میشود. پلیس بارها استدلال کرده است که تاکتیکهایشان نتیجه خشونت و اخلالگریهای معترضان بوده است.
در عین حال، هر گونه بدرفتاری، سوءرفتار و اتهام مبنیبر خشونت عریان را رد میکند. پلیس در بیانیهای گفت که خویشتنداری نشان داده و از «حداقل زور ممکن» استفاده کرده است؛ درحالیکه معترضان به «اقدامات خشونتبار» متوسل شده و موجب تهدید امنیت عمومی شدهاند.«کری لم» در مصاحبهای در ماه اکتبر اعلام کرد که افسران پلیس به عمد از خشونت استفاده نکردهاند؛ بلکه اقدامات «مناسب» را برای مواجهه با شورشگران برگزیدهاند. او گفت: «باید به حاکمیت قانون در هنگکنگ اطمینان داشته باشیم و این شامل اطاعت از قانون هم میشود.» پیش از راهپیمایی اخیر، پلیس اعلام کرد که چند بمب دستساز و اسلحه دستی را کشف کرده است و این بر میزان نگرانیها در مورد خشونتهای گستردهتر از سوی معترضان دامن زده است. برخی از این معترضان، افسران پلیس را هدف گرفته و حتی ناظرانی را که از آنها انتقاد میکنند مورد حمله قرار دادهاند. پلیس میگوید معترضان اطلاعات شخصی افسران پلیس را لو دادهاند؛ درحالیکه برخی دیگر منکر آن هستند. در برخی موارد صحنههای زنندهای مشاهده شده است.برای مثال، مردی که با معترضان جر و بحث میکرد ناگهان در مایعی غوطهور شده و آتش گرفت؛ درحالیکه پیرمرد دیگری که سعی داشت موانع را از سر راه بردارد با اصابت آجر به سرش در جا کشته شد.ساموئل ۲۰ ساله، به شرط فاش نشدن نام، میگوید درگذشته در هنگام تظاهرات معترضان از بمبهای دستساز برای ممانعت از پیشروی پلیس استفاده میکردند و چیزی به سوی آنها پرتاب نمیکردند، اما امروز معترضان نه تنها این بمبها را بهصورت مستقیم به طرف پلیس پرتاب میکنند؛ بلکه از بالای بامها هم انواع سنگ و آجر و حتی دوچرخه روی سر افسران پلیس میاندازند. این خشونت روزافزون شاهد تلفاتی بوده و لااقل دو کشته بر جای گذاشته است. از ۹ ژوئن به این سو، بیش از ۲۶۴۰ نفر ازجمله ۵۰۰ افسر پلیس در بیمارستان بستری شدهاند.