دونالد ترامپ، پیش از آغاز ریاستجمهوریاش، با بحران سقوط بشار اسد در سوریه مواجه شده است. او با تأکید بر انزواطلبی، از درگیری آمریکا در این بحران اجتناب میکند، اما دیدگاههایی متناقض میان تیمش و کنگره، از جمله روبیو و والتز، وجود دارد که خواستار سیاستی تهاجمیتر هستند. این اختلافات سیاست خارجی ترامپ را میان انزواطلبی و مداخلهگرایی به چالش کشیده و تأثیرات منطقهای آن برجسته است.
فرارو- بن ساموئلز خبرنگار بخش خاورمیانه روزنامه هاآرتص.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه هاآرتص، دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب ایالات متحده، پیش از آغاز رسمی ریاستجمهوریاش با نخستین بحران سیاست خارجی خود مواجه شده است. تحولات غیرمنتظره در سوریه که به برکناری بشار اسد، رئیسجمهور این کشور، منجر شده، این بحران را تشدید کرده است. در حالی که ترامپ قرار بود وارث پروندهای پرچالش، از جمله جنگهای جاری در غزه و اوکراین باشد، سقوط سریع نظام اسد همزمان با بازگشت قریبالوقوع او به کاخ سفید رخ داده است. اگرچه جو بایدن، رئیسجمهور فعلی ایالات متحده، همچنان قدرت را در دست دارد، ترامپ و بسیاری از بازیگران جهانی عملاً مفهوم استمرار حکومت را کنار گذاشتهاند. ترامپ و نمایندگانش از همین حالا دیپلماسی خود را آغاز کردهاند.
ایلان ماسک، اسرائیل و ایران: چرا خاورمیانه به کانون مذاکرات ماسک تبدیل شده است؟
این امر بهویژه در خاورمیانه آشکار است. در این منطقه، ایلان ماسک با اسحاق هرتزوگ رئیسجمهور اسرائیل، تماسهایی برقرار کرده و گزارشی از دیدار او با امیر سعید ایروانی، سفیر ایران در سازمان ملل متحد، در نیویورک منتشر شده است. این دیدارها با هدف کاهش تنشهای ایران و آمریکا پیش از بازگشت ترامپ به قدرت انجام شده است. در همین حال، استیون ویتکاف، نماینده ویژه ترامپ در خاورمیانه، با رهبران اسرائیل و قطر دیدارهایی داشته تا تلاشها برای توافق آتشبس و مبادله گروگانها را پیش از مراسم تحلیف ترامپ در ۲۰ ژانویه پیش ببرد.
ترامپ روز شنبه در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» نوشت: «سوریه در وضعیت آشفتهای قرار دارد، اما دوست ما نیست و ایالات متحده نباید هیچ نقشی در آن ایفا کند. این جنگ ما نیست. اجازه دهید مسیر خود را طی کند. درگیر نشوید.»
موضعگیری ترامپ، که در راستای کاهش بحرانهای به ارث رسیده از دولت بایدن است، با توجه به تمایل او برای محدود کردن نقش ایالات متحده در مسائل خارجی تعجبآور نیست. او آشکارا تلاش دارد کشور را از درگیر شدن در وضعیت متغیر سوریه دور نگه دارد. با این حال، این رویکرد انزواطلبانه ترامپ با دیدگاه برخی از چهرههای کلیدی سیاست خارجی او، چه در کنگره و چه در کابینه در حال تشکیلش، همخوانی ندارد.
نامزد پیشنهادی ترامپ برای وزارت خارجه، سناتور مارکو روبیو، پیشینهای پررنگ در مخالفت با سیاستهای نرم در قبال سوریه دارد. روبیو پیشتر از قانونی حمایت کرده بود که بهطور ضمنی سیاست دولت اوباما در زمینه تسلیح و آموزش شورشیان سوری برای مبارزه با داعش را تأیید میکرد. او همچنین در آوریل ۲۰۱۷، رکس تیلرسون وزیر خارجه وقت را به دلیل اظهارات مبنی بر احتمال باقی ماندن اسد در قدرت، بهشدت مورد انتقاد قرار داد و این اظهارات را مستقیماً با حمله شیمیایی مرگبار خان شیخون مرتبط دانست.
روبیو معتقد بود که شکست داعش بدون کنار رفتن اسد امکانپذیر نیست و هشدار داده بود که بقای اسد پس از شکست داعش میتواند خلأ خطرناکی ایجاد کند. در ادامه، او در سپتامبر ۲۰۲۳ تلاشهایی را برای جلوگیری از بازگشت اسد به عرصه بینالمللی رهبری کرد و از تمدید تحریمهای ضداسد حمایت کرد تا دولت آمریکا را از عادیسازی روابط با رهبر سوریه بازدارد.
ترامپ بهدنبال خروج نیروها از سوریه؛ آیا آمریکا بار دیگر میدان را به داعش واگذار میکند؟
در مقابل، اظهارات ترامپ در روز شنبه حاکی از آن است که او ممکن است دستور خروج حدود ۹۰۰ نیروی آمریکایی از سوریه را صادر کند، از جمله نیروهایی که با متحدان کُرد همکاری میکنند تا از بازگشت داعش جلوگیری شود. چنین تصمیمی شباهتهایی با خروج نیروهای آمریکا از افغانستان در دوران بایدن دارد؛ تصمیمی که با انتقادات گستردهای حتی از سوی مایک والتز مشاور امنیت ملی آینده دولت ترامپ رو به رو شد.
مشابه روبیو، مایک والتز نیز خواستار رویکردی تهاجمیتر در قبال سوریه بوده است. او در مصاحبهای با فاکس نیوز اظهار داشت که حمله موشکی آوریل ۲۰۱۸ ترامپ به تأسیسات تسلیحات شیمیایی کافی نبوده و پیشنهاد داده بود که نیروی هوایی سوریه بهطور کامل از کار انداخته شود تا برتری نظامی اسد و توانایی او برای استفاده مجدد از تسلیحات شیمیایی خنثی شود.
سناتور لیندسی گراهام، از برجستهترین چهرههای نزدیک به دونالد ترامپ در سیاست خارجی، روز جمعه هشدار داد که دولتهای بایدن و ترامپ باید اقداماتی فوری برای جلوگیری از آزادی هزاران زندانی داعشی در شمال شرق سوریه انجام دهند. گراهام اظهار داشت: «اگر دولت سوریه بیش از این دچار فروپاشی شود، نیروهای آمریکایی در معرض خطر جدی قرار خواهند گرفت. ما باید برنامههای اضطراری را برای تقویت نیروهایمان آماده کنیم تا مأموریت مقابله با داعش شکست نخورد. بازگشت دهها هزار جنگجوی افراطی داعش به میدان نبرد، برای منطقه و ایالات متحده فاجعهبار خواهد بود.»
بحران سوریه؛ ترامپ میان انزواطلبی و نئومحافظهکاری سرگردان است
در همین حال، جیدی ونس، معاون رئیسجمهور منتخب، رویکردی محتاطانه اتخاذ کرده و ضمن حمایت از سیاستهای غیرمداخلهجویانه ترامپ، نظرات خود را با دقت بیان کرده است. او در واکنش به یادداشت جاش روگین، ستوننویس واشنگتن پست، که از «ضرورت کمک جهانی به آزادی سوریه» سخن گفته بود، تأکید کرد که ایالات متحده باید از دخالت مستقیم پرهیز کند. ونس گفت: «نظرات روگین نگرانکننده است. آخرین بار که چنین جشنی برای تحولات سوریه برگزار شد، شاهد بحرانهای انسانی و بیثباتی در اروپا بودیم. بسیاری از شورشیان عملاً شاخهای از داعش بودند. شاید شرایط تغییر کرده باشد، اما تنها زمان این را نشان خواهد داد.»
از سوی دیگر، تولسی گبرد، گزینه ترامپ برای مدیر اطلاعات ملی و از حامیان کاهش مداخله نظامی، پیشتر اعلام کرده بود که بشار اسد «دشمن ایالات متحده نیست.» او در سال ۲۰۱۷ از سوریه بازدید کرد و با رئیسجمهور این کشور دیدار داشت، اقدامی که واکنشهای گستردهای را در واشنگتن به دنبال داشت. گبرد همچنین در واکنش به تصمیم ترامپ در دسامبر ۲۰۱۸ برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه، هشدار داد که این اقدام میتواند کُردها را در برابر تهدیدات رجب طیب اردوغان آسیبپذیر کند. وی تأکید کرد: «ما باید نیروهایمان را مسئولانه از سوریه خارج کنیم، اما نباید متحدان کُردمان را در برابر حملات ترکیه رها کنیم.»
در این میان، دونالد ترامپ در اظهاراتی روز شنبه، با اشاره به بحران سوریه و ناتوانی روسیه در جلوگیری از پیشرویها به دلیل درگیری در اوکراین، گفت: «بشار اسد شایسته حمایت ایالات متحده نیست.» این موضعگیری مبهم ترامپ، نشاندهنده تناقض در سیاست خارجی او است؛ سیاستی که میان انزواطلبی و نئومحافظهکاری در نوسان است.
این کشمکشهای داخلی در حلقه نزدیک به ترامپ، شکاف میان سوابق پیشین مقامات و الزامات فعلی سیاستگذاری را آشکار میکند. در نهایت، آنچه ترامپ تصمیم بگیرد، اجرایی خواهد شد و حتی نزدیکترین مشاورانش نیز ناچار به تطابق با دیدگاههای او هستند. برای راستگرایان اسرائیلی که به شناسایی احتمالی حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری و غزه توسط ترامپ امید بستهاند، این رویکرد ممکن است هشداردهنده باشد. اگر دولت نتانیاهو در تعارض با تلاشهای ترامپ برای حل بحرانهای منطقهای قرار گیرد، این حمایت ظاهراً بیقیدوشرط ممکن است زودتر از انتظار پایان یابد.