پدیده مهاجرت البته پدیده جدیدی نیست و ایرانیها در پس رخدادهای سیاسی و اجتماعی یا حضور در کشورهای توسعهیافته در پنجاه، شصت سال اخیر در دورههایی به مهاجرت روی آوردهاند. ولی در کنار این مهاجرتها، پدیده مسیحی شدن کمابیش با این حجم اقتضا میکند که علامت سوالی برای متولیان فرهنگی و سیاسی کشورمان باشد و برای حل آن به فکر چاره بیفتند
روزنامه اعتماد در یادداشتی پدیده تغییر دینِ پناهجویان ایرانی را بررسی کرده است.
سعيد عابدپور نوشت: محمد و همسرش آتوسا، آخرین ایرانیانی نیستند که به مسیحیت میگروند. این زن و شوهر ایرانی ساکن اردوگاه پناهندگان بانی کویلاچی در صربستان، اوایل سال جاری میلادی در کلیسای لوزینکا به مسیحیت ارتدوکس گرویدند و نام خود را میهاییل و تئودور انتخاب کردند. این زوج ایرانی هنرمند نقاش و قلمزن در آثار هنری خویش از شعر و ادب و مینیاتور ایرانی استفاده میکنند.
محمد یا تئودور در مصاحبهای با شبکه تلویزیونی دولتی صربستان ابراز کرده هدف او تقویت رابطه فرهنگی بین ایران و صربستان است. این زوج ایرانی در انتظار اخذ پناهندگی از صربستاناند و تصمیم به اقامت در این کشور دارند. رادیو دولتی آلمان چندی قبل در گزارشی از ازدحام ایرانیها و افغانیها برای مسیحی شدن سخن میگوید.
گوتفرید مارتینز، کشیش یکی از بزرگترین کلیساهایی که نوکیشان را در آلمان غسل تعمید میدهد، میگوید: «من به افرادی گواهی رسمی میدهم که خودم شخصا کاملا نسبت به اعتقاد آنها متقاعد شده باشم و در آن دقیقا توضیح میدهم که چرا؛ و این امری است که البته بازپرس اداره پناهندگی با توجه به موقعیتی که دارد نمیتواند آن را درک کند.»
این کلیسا که در برلین قرار دارد فعالیتهای تبلیغی دارد و بیش از ۱۰۰۰ نفر از افرادی که در آن فعال هستند ایرانی و افغانستانی هستند. اخبار مربوط به مسیحی شدن برخی از ایرانیها در یونان، آلمان و سایر کشورهای اروپایی بارها در رسانههای داخلی و خارجی مطرح شده است. چندی قبل روزنامه جمهوری اسلامی از فعالیت میسیونرهای مسیحی و گرایش به مسیحیت تعدادی از ایرانیها نوشت.
برخی مسیحی شدن ایرانیها را تلاشی برای کسب فرصت پناهندگی سیاسی عنوان میکنند و برخی دیگر آن را ابراز تمایل واقعی برای تغییر دین میدانند. برخی پناهندگان میگویند، تصمیمشان به خاطر این اعتقاد است که از ابتدا وقتی در کشورشان بودند میخواستند مسیحی شوند، اما آسوشیتدپرس به نقل از یک دختر ایرانی گزارش داد که عمده پناهندگان به مسیحیت گرویدند تا شانس خود را برای باقی ماندن و پذیرش درخواست پناهندگی سیاسیشان در آلمان افزایش دهند.
با افزایش مهاجرتها، تعداد متقاضیان مسیحی شدن در آلمان نیز افزایش یافته است. برخی کشورها مانند اسلوونی و کرواسی اعلام کردهاند در صورت مسیحی شدن مهاجرین به آنها پناهندگی سیاسی اعطا میکنند. در فرانسه، آلمان، قبرس، چک، اسلواکی و لهستان کشورهایی با اکثریت کاتولیک مقامهای این کشور در حد معاون یا شهردار از مزایای مسیحی شدن مهاجران سخن گفتهاند.
در مقابل مهاجران بسیاری وجود دارند که حاضرند برای عبور از این وضعیت تن به هر خواستهای بدهند. خانوادههای مهاجر به خصوص جوانان افغانی، پاکستانی، ایرانی، سوری، لیبیایی، سودانی و ... برای زندگی بهتر، اشتغال و بهبود شرایط و منزلت اجتماعی خود به سفر پرمخاطره مهاجرت دست میزنند، اما گرفتار مشکلات و معضلاتی میشوند که هرگز به آنها فکر نکرده بودند. نمیتوان از بیهویتی بخشی از جوانان مهاجر غافل بود.
آنها دچار چالشهای بزرگ هویتی میشوند و برابر خود افقهای روشنی نمیبینند. ضمن اینکه آنها بنیههای فکری و عقیدتی مستحکمی ندارند و خیلی زود دچار استیصال فکری و فرهنگی میشوند. برای همین پای تغییر دین که پیش میآید خیلی زود تسلیم خواسته میزبانان خود میشوند. پدیده مهاجرت البته پدیده جدیدی نیست و ایرانیها در پس رخدادهای سیاسی و اجتماعی یا حضور در کشورهای توسعهیافته در پنجاه، شصت سال اخیر در دورههایی به مهاجرت روی آوردهاند. ولی در کنار این مهاجرتها، پدیده مسیحی شدن کمابیش با این حجم اقتضا میکند که علامت سوالی برای متولیان فرهنگی و سیاسی کشورمان باشد و برای حل آن به فکر چاره بیفتند. ارتداد جدای از مباحث فقهی و عقیدتی نشانه یک بحران فکری و نشانه بیهویتی در بخشی از جوانان است که به هر دلیل رنج مهاجرت را به جان خریدهاند. بدون فضای فرهنگی بازتر، شادابتر، جامعه دچار رخوت میشود.
از سویی شکافهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از عوامل تشدید این نوع رویکرد است. باید نگران بود. باید نگران ترویج بیفرهنگی، رشد تبعیض اقتصادی و رواج پدیده لاکچریبازی باشیم و از آن طرف به فرهنگ و تقویت محصولات باکیفیت فرهنگی بها دهیم و به جای این که به شیوههای منفعلانه پناه ببریم و جلوی رشد و گسترش هنر را بگیریم، در عرصه منازعات فرهنگی حضوری فعالانه پیدا کنیم و به دور از کجسلیقگی و کوتاهفکری مبانی فکری- عقیدتی شیعه را در ذیل آزادی بیان ترویج دهیم.