زمانی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران استعفای خود را با انتشار پستی در اینستاگرام اعلام کرد موجب حیرت همگان شد. این یک اقدام مخاطرهآمیز، اما زیرکانه برای جلب اعتماد آنهم در دورهای بود که شخص او و دستگاه تحت هدایتش از نادیدهگرفته شدن، انتقادات وسیع و بیرون ماندن از دایره قدرت رنج میبردند. امروز، اما ظریف با دست برتری نسبت به گذشته برای گلاویز شدن با بحرانهای منطقهای و بینالمللی وارد کارزار دیپلماسی شده است.
بهگزارش دنیایاقتصاد، پایگاه تحلیلی «لوبلاگ» در مطلبی با اشاره به تاکید بر بازگشت قدرتمندانه ظریف پس از رد شدن استعفایش مینویسد: ظریف خبر استعفای خود را با انتشار یک پست اینستاگرامی در ۲۵ فوریه اعلام کرد و از قصور صورت گرفته پوزش خواست.
این استعفا پس از یک روز دیدار میان رهبری ایران، حسن روحانی، رئیسجمهور این کشور، ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس با بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه انجام گرفت. در هیچیک از این دیدارها ظریف دیده نشد. پایگاه خبری انتخاب به نقل از ظریف گزارش داد که وزیرخارجه غیبت در این دیدارها را بهمعنای کاهش اعتبار جایگاه وزیرخارجه دانسته است. درحالیکه بهنظر میرسد این مهمترین بهانه ظریف برای استعفا بوده است، اما بهطور قطع تنها دلیل نیست.
توافق هستهای در ابتدا بسیار محبوب بود، اما حاصل نشدن منافع قابل لمس برای مردم ایران و تصمیم ترامپ برای خروج آمریکا از آن و ازسرگیری تحریمها علیه ایران، دولت روحانی و بهویژه شخص ظریف را به هدفی آسان برای کمپین انتقادی از سوی تندروهای داخلی بدل کرد. ظریف بهعنوان خطمقدم سیاست باز دربرابر غرب در دولت روحانی، همواره از سوی تندروها بهعنوان خائن و جاسوس مورد حمله قرار گرفته است.
از سوی دیگر تلاشهای دولت برای اجرایی ساختن مقررات کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) نظیر «کنوانسیون مبارزه با تامین مالی تروریسم» نیز مورد مخالفتهای گستردهای در تهران واقع شده است. با اعلام نگرانی از افزایش آسیبپذیری ایران در برابر کشورهای غربی درپی تصویب این مقررات، برخی از نمایندگان پارلمان در نوامبر ۲۰۱۸ تلاش کردند تا با استیضاح ظریف به روند تصویب این مقررات خاتمه دهند.
با اینکه این تلاشها راه به جایی نبرد، اما بیش از پیش موجب تضعیف جایگاه وزیرخارجهای شد که بهطور روزافزون باید بهجای انجام وظایفش، از خود در برابر موج انتقادات دفاع میکرد. وزارت خارجه از سوی دیگر باید توازن مورد نیازش را برای کنترل موضوعات منطقهای بهدست آورد.
تهران در ماههای آتی باید با آزمایشهای گوناگونی مواجه شود. دولت ترامپ کمر به اعمال فشار حداکثری بر ایران بسته است و اروپاییها نیز به موجب فشار آمریکاییها در اجرای تعهدات برجامی خود تاخیر و اهمال میکنند. بهعلاوه جدایی احتمالی فدریکا موگرینی از سمت خود در اتحادیه اروپا، مسوول سیاستخارجی اتحادیهاروپا که مدافع اصلی برجام است بر بار این مشکلات برای ایران خواهد افزود.
در نتیجه دیدار اسد با همه مقامات بلندپایه در ایران به استثنای ظریف، فردی که مسوول روابط خارجی ایران است برای این دیپلمات کارکشته ایرانی گران تمام شد. او از این فرصت برای تقویت جایگاه خود در سیستم نظام جمهوری اسلامی استفاده کرد که البته بهنظر نتیجهبخش بوده است. پس از آنکه استعفای ظریف در ابتدا موجب حیرت نظام ایران شد، سیستم تمام تلاشش را بهکار بست تا یکی از زیرکترین دیپلماتهای خود را حفظ کند.
ظریف همواره در ایران فردی محبوب بوده است. او در خارج از ایران نیز چهرهای قابل احترام و محبوب است و ثابت کرده که طرف مناسبی برای مذاکره است. پس از این استعفای حیرتبرانگیز، مردم ایران در فضای مجازی با استفاده از هشتگ# ظریف- بمان حمایت خود را از او اعلام و دیپلماتهای دیگری نیز تهدید به استعفا کردند. همچنین اکثریت نمایندگان مجلس نیز از وی خواستند تا در سمت خود باقی بماند.
در نتیجه تنها یک روز پس از استعفا، حسن روحانی با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری با استعفای وی مخالفت کرد و با ویژگیهایی نظیر «شجاع، صادق و متدین» او را توصیف کرد. او ظریف را در خطمقدم مقاومت در برابر فشارهای آمریکا دانست. ژنرال سلیمانی نیز ظریف را مورد تمجید قرار داد و تاکید کرد که او تنها فردی است که مسوول سیاستخارجی ایران است و نبود وی در دیدار با اسد یک غفلت اداری بوروکراتیک بوده است.
امروز ظریف با دست پرتری نسبت به گذشته به سمت خود بازگشته و حمایت مردم عادی و مقامات مختلف نظام را همراه دارد. او این منازعه را عمومی کرد و برنده شد. این تحولات به وی اختیار سیاسی بیشتری برای مقابله با چالشهای پیشرو خواهد داد؛ و از همه مهمتر ممکن است از این پس وزارت خارجه قدرت تصمیمگیری بیشتری را در مورد مسائل منطقهای داشته باشد. باید دید که آیا او قادر است از این سرمایه سیاسی جدید استفاده کند یا خیر.