سیامک کاکایی- پژوهشگر مسائل ترکیه و عراق در شرق نوشت:
سفر منطقهای برهم صالح، رئیسجمهوری جدید عراق، به ایران و پیش از آن به کشورهای منطقه، بیانگر تلاشی است که عراق در دوره جدید برای گسترش روابط با کشورهای همسایه مورد توجه و در اولویت کار خود قرار داده است. این اولین سفر برهم صالح به ایران در دوران تصدی ریاستجمهوری است. بنابراین یک وجه این سفرهای دورهای، ترسیم چگونگی یا تأکید بر گسترش روابط است. باید توجه داشت که عراق بعد از گذشت ۱۵ سال از سرنگونی رژیم صدام دوره جدیدی را آغاز کرده و دولت این کشور در منظرگاه نوینی قرار دارد، به دلیل اینکه دوران ناامنیها، داعش و ترور را سپری کرده و اکنون با توجه به فضای کلی سیاسی و اقتصادی، این کشور در دورهای از بازیابی سیاست خارجی و جایگاه و منزلت خود در منطقه گام برمیدارد. در این شرایط به نظر میرسد که دو مسئله توجه به خواست درونی و بازسازی این کشور از جنبههای اقتصادی و همینطور بازیابی و بازتعریف روابط خارجی در عراق در منطقه و جهان بهعنوان اولویتهای حکومت جدید در عراق است. در این چارچوب آقای برهم صالح که تیپ فکری تکنوکرات دارد تلاش دارد که موتور محرکهای برای بهحرکتدرآوردن این نوع نگرش در روابط خارجی عراق باشد. روابط ایران و عراق از دیرباز و البته بعد از سرنگونی رژیم صدام رابطه رو به رشد و پایداری بوده است. حمایتهایی که ایران از روند سیاسی عراق و تثبیت امنیت در این کشور داشته قابلتوجه و کاملا محسوس است. بهعلاوه اینکه در عرصه اقتصادی عراق و منطقه کردستان عراق برای ایران جایگاهی برای ارتباطات و مناسبتهای تجاری و همینطور حضور شرکتهای ایرانی بوده و در آینده هم به همین شکل خواهد بود.
چشمانداز رابطه ایران و عراق در شرایط تحریم
اقتضای همسایگی بهگونهای است که مبتنیبر استقرار و تقویت روابط است. دولت جدید در عراق بر این موضوعات واقف است و اگرچه این آغاز به کار دولت جدید در شرایط تحریم آمریکا علیه ایران همزمان است، اما بخشی از روابط ایران و عراق باید در چارچوب همان اقتضائات همسایگی و پیوندهایی که وجود دارد مورد بررسی قرار گیرد، بنابراین آمریکا فشارهایی را متوجه عراق برای تحتالشعاع قراردادن روابط با ایران خواهد کرد، اما به نظر نمیرسد روابط ایران و عراق به طور جدی تحتتأثیر این موضوعات قرار گیرد. چنانچه رابطه ایران با ترکیه و دیگر کشورهای منطقه هم تا حدودی از همین ملاحظات است. بخشی از سفر رئیسجمهوری جدید عراق هم تابع رفتارهای دیپلماتیکی است که همواره رئیسجمهورها در آغاز کار انجام میدهند، اما نوع روابط عراق با ایران با دیگر کشورهای منطقه متفاوت است، به دلیل اینکه پیوندهای ریشهای؛ چه از نظر فرهنگی و مذهبی بین دو کشور وجود دارد. از سوی دیگر مزیتهای نسبی روابط اقتصادی عراق با ایران بهاضافه اراده سیاسی که در سالیان متمادی مبتنیبر گسترش روابط بوده، همگی نشان از همکاری و رابطهای پایدار بین ایران و عراق است. به نظر میرسد چشمانداز روابط را میتوان تابعی از این مسائل دید. اگرچه مسئله شرایط جدید اقتصادی که ایران در آن قرار دارد، ممکن است تا حدودی رابطه ایران با عراق را تحتتأثیر قرار دهد، اما به طور جدی تأثیرپذیر نخواهد بود. آنچه برای دولت جدید عراق مهم است چگونگی شکل و سازماندادن به روابط منطقهای است. انتظار از عراق در داخل این کشور از سوی افکار عمومی، گروهها و جریانهای سیاسی این است که از پوسته خود خارج شده و تعریفی از جایگاه منطقهای خود به دست بیاورد. به نظر میرسد در آینده شاهد یک بازتعریف از روابط عراق با همسایگان خواهیم بود. در کنار این مسئله میتوان دورهای را ترسیم کرد که در آن عراق تلاش خواهد کرد پیوندهای استراتژیکتری را با همسایگان برقرار و به موضوعات مختلف ورود پیدا کند. عراق جدید نیاز به مناسبات جدید منطقهای دارد و در این میان کشورهای اصلی منطقه مثل ایران و ترکیه برایش مهم است و همواره در روابط و نگرش دیپلماسی عراق مورد توجه بوده و در آینده هم موردنظر خواهد بود. بهطورکلی برای عراق این مهم و تعیینکننده است که در فضای جدید به ترسیم روابط منطقهای خود بپردازد.
آینده روابط اقتصادی ۲ همسایه
کشورهای همسایه تا حدودی از اقتضائات همسایگی تبعیت میکنند. ما باید ببینیم عراق تا چه اندازه میتواند روی روابط تجاری ایران تأثیرگذار باشد و تا چه اندازه روی این موضوع تأمل و تأکید وجود دارد. نوع رابطهای که ایران با ترکیه دارد با عراق متفاوت است، اما نباید فراموش کرد که عراق و منطقه کردستان این کشور از شرکای خوب ایران محسوب میشوند.
درواقع هرگونه تحت فشار قراردادن عراق به اینکه رابطه خود را با ایران تنزل جدی بدهد منجر به خسارتهایی در خود عراق خواهد شد، بنابراین تصور میکنم در عرصه روابط سیاسی موضوعات دیگری مطرح است، اما در عرصه روابط اقتصادی حتی اگر فشارهای آمریکا جدی باشد، سطحی از رابطه ایران و عراق استمرار خواهد داشت. در ماههای گذشته هم گفتگوهایی بین ایران و عراق انجام گرفت که مبادلات تجاری و اقتصادی دو کشور منحصر به دلار نشود و از ارزهای ملی دو کشور استفاده شود. همچنین آمدوشدهای گروههای اقتصادی و حضور شرکتهای ایرانی در عراق همه به یکدیگر پیوند دارد و گسستن آن دشوار است. پس تنها، فشار بر نوع روابط تأثیرگذار نیست و نگاه چندوجهی در این مورد حاکم است.
سفری برای تعمیق روابط
سفر برهم صالح، سفری کاری و اقتصادی نیست. در اینجا تأکید بر روابط مطرح است، نه تدوین یک نظامنامه جدید در ارتباط با همکاریها، بنابراین به این نکته باید توجه داشت که بخشی از نقش رئیسجمهوری در عراق، تشریفاتی است و آنچه در ارتباط با مسائل اقتصادی و همکاری است در لایه بعدی و موضوعی بین دو دولت مطرح خواهد بود، اما رئیسجمهوری هم نقش مهمی در تعمیق اراده سیاسی مبتنیبر گسترش روابط دارد و به همین دلیل سفر آقای صالح به ایران سفر مهمی ارزیابی میشود، بنابراین این سفر وجه سیاسی و دیپلماتیک دارد. شاید اگر زمانی گروهی اقتصادی آقای صالح را همراهی میکرد و دستور کاری برای گسترش روابط یا بستری برای قرارداد وجود داشت، میشد انتظار دستاوردهای اقتصادی هم از آن داشت، اما این دیدار مبتنیبر تمایلات دو کشور و بهخصوص عراق برای ادامه روابط با ایران است.