سال 2009 در حالي به پايان ميرسد كه بسياري از آن به عنوان سال بحران ياد ميكنند؛ سالي كه جهان علاوه بر بحرانهاي سياسي، شاهد بحران اقتصادي نيز بود. سال 2009 گر چه لحظات پاياني خود را سپري ميكند، اما خاطرات تلخ و مرگباري كه در روزهاي آغازين اين سال براي مردم نوار غزه رقم خورد، هرگز فراموش شدني نيست؛ روزهايي كه مردم غزه در زير باراني از گلوله و توپ صدها فرزند خردسال و نوجوان خود را به خاك سپردند. در واقع جنگ رژيم صهيونيستي در نوار غزه و استفاده گسترده آن از سلاحهاي كشتار جمعي در اين جنگ، در كنار بحران اقتصادي كه بسياري از آن به عنوان سونامي ديگري ياد ميكنند، از برجستهترين حوادث سال 2009 در كشورهاي عربي و نيز جهان محسوب ميشوند.
درگيريهاي سال 2009 براي اعراب نفس گير بود و ميتوان گفت كه در اين سال شاهد شكاف ميان حكومتهاي عربي و افزايش خشم و انزجار در ملتهاي عربي بودهايم.
*** غــــزه و فــلسـطيـن
نه مردم فلسطين ميتوانند مصيبت اخير جنگ نوار غزه را فراموش كنند و نه اعراب. جنگي كه منجر به شهادت بيش از 1400 فلسطيني و ويران شدن هزاران منزل و خسارتي چندين ميلياردي براي فلسطينيان شد، اما دريغ از تكان خوردن اعراب. متاسفانه در برابر حملات هولناك و ددمنشانه اسراييل عليه فلسطينان رهبران عرب سكوت اختيار كردند و هيچ موضعگيري در قبال اين رژيم براي حمايت از فلسطينيها اتخاذ نكردند. به همين دليل عمق اين فاجعهي تلخ نه تنها در خاطر فلسطينيان بلكه در خاطر تمامي ملتهاي آزاده عرب و مسلمان به ثبت رسيد.
در واقع بسياري معتقدند جنگ نوار غزه براي جبران شكست ذلت بار اسراييل در جنگ خود عليه مقاومت اسلامي لبنان انجام گرفت، اما در اين جنگ نه تنها جبران آن شكست نشد، بلكه اسراييل مجددا شكست تلخ و ذلت بار ديگري را در برابر ايستادگي مقاومت اسلامي براي خود به ثبت رساند. رژيم صهيونيستي در جنگ نوار غزه نه تنها نتوانست اهداف نظامي خود را محقق كند و در اين زمينه شكست خورد، بلكه با نقض بسياري از قوانين بينالمللي در اين جنگ و استفاده از سلاحهاي ممنوعه و كشتار جمعي، موجب شد كه بسياري از سران نظامي و سياسياش به اتهام انجام جنايتهاي جنگي مورد تعقيب دادگاههاي بينالمللي قرار گيرند.
به اعتقاد بسياري از تحليلگران، جنگ غزه با هدف تضعيف جنبش حماس، ايجاد شكاف ميان گروههاي فلسطيني و تضعيف يا به عبارتي از ميان بردن مقاومت اسلامي انجام گرفت، اما بر اساس ارزيابيهاي انجام شده، اين جنگ گرچه توانست نتايج ويرانگري را در سطح اقتصادي و معيشتي مردم اين منطقه به جاي گذارد، اما بر عكس خواستهها و مطالبات رژيم صهيونيستي، آمريكا و حتي برخي از كشورهاي عربي، اين جنگ منجر به تضعيف قدرت مقاومت نشد بلكه بر عكس ايستادگي مردم و همراهي آنها با مقاومت اسلامي در جنگ غزه، جايگاه مردمي آن را محكمتر از سابق كرد و ثابت كرد كه مقاومت بازيگر اساسي و مهمي در تمامي تصميمات سياسي اتخاذ شده است.
از ديگر تحولات سال 2009 در فلسطين، ميتوان از گفتوگوهاي گروههاي فلسطيني و تلاش مصر براي ميانجيگري ميان اين گروهها ياد كرد. اين گفتوگوها تا به امروز با گذراندن فراز و نشيبهاي بسياري نتوانسته است به ساحل برسد و اختلافات ميان گروههاي فلسطيني تا به اين لحظه هم چنان ادامه دارد. بسياري معتقدند كه تصميمگيريهاي محمود عباس (ابومازن) و نوع سياستگذاريهاي وي، عامل اصلي اين شكاف و اختلافات است به خصوص آن كه اعلام بيموقع وي براي عدم كانديداتوري مجدد در انتخابات رياست تشكيلات خودگردان موجي از انتقاد را به راه انداخت و بسياري اين تصميم عجولانه و غيرحكيمانهي ابومازن را عامل متوقف شدن گفتوگوهاي قاهره و حتي شكست اين گفتوگوها ميدانند.
مردم غزه با وجود آنكه هنوز خاطره تلخ جنگ اخير را فراموش نكردهاند، اما اميدوارند كه سال جديد را بدور از حملات موشكي و سلاحهاي كشتار جمعي كه فرزندان آنها را هدف قرار ميداد آغاز كنند، اما واقعيتهاي موجود چنين امري را نشان نميدهد، چرا كه اسراييل هم چنان به دنبال اجراي طرحهاي خود و در راس آن نابودي حماس و تضعيف مقاومت فلسطين است و حملات اخير اين رژيم و به شهدت رساندن تعدادي از فلسطينيان در كرانه باختري و مناطق ديگر كه وابسته به جنبش حماس بودهاند اين واقعيت را به اثبات ميرساند.
*** عــــــراق
در عراق نيز شاهد فراز و نشيبهاي امنيتي و سياسي بسياري در سال 2009 بوديم. در اين سال به رغم گذشت شش سال از اشغال اين كشور، عراق نتوانست امور داخلي خود را آنطور كه بايد تنظيم كند و در كنار آن اوضاع امنيتي اين كشور نيز پيشرفت چنداني نداشت و به عبارتي مسوولان امنيتي اين كشور خود از متهمان اصلي بحران امنيتي در اين كشور معرفي شدند. آن طور كه پيداست، بحران امنيتي در عراق پايان ناپذير است، چرا كه به رغم تمامي تلاشهايي كه دولت اين كشور براي متوقف شدن اين بحران انجام ميدهد، اين بحران همچنان در عراق وجود دارد و انفجارهاي گسترده شهرهاي متعدد در اين كشور را هدف قرار ميدهد و موج اين انفجارها به وزارتخانهها و مقرهاي حكومتي اين كشور نيز رسيده است. گويا هرج و مرج امنيتي در عراق امروز بيارتباط با اختلافات سياسي و حزبي در اين كشور نيست، به خصوص آن كه تعدادي از مقامات مسوول امنيتي در اين كشور به اتهام سازماندهي برخي از انفجارهاي چهار ماه اخير در عراق دستگير شدهاند. انفجارهايي كه منجر به كشته شدن دست كم 3000 عراقي شد.ظاهرا سال 2010 نيز شاهد تغييرات چندان جديدي در عراق نخواهيم بود.
*** عــربــستـان
در عربستان نيز موج بحران در سال 2009 وجود داشت. اين كشور در حالي كه از يك سو در مرزهاي مشترك خود با يمن وارد جنگ با شبه نظاميان حوثي شد، از سوي ديگر با بحران بارانهاي سيل آسا آن هم همزمان با موسم حج مواجه شد. به رغم آن كه عربستان از مشكل خشكسالي و بيآبي رنج ميبرد، اما به دليل برنامهريزيها و زير ساختهاي ضعيف موجود در برابر بارشهاي باران موسمي، صدها خانه ويران و دهها تن نيز قرباني اين بارانهاي سيل آسا شدند. در حالي كه عربستان با اين بحران مواجه بود، ديگر كشورهاي عربي با گسترش صحرا و كاهش ذخيره آب مواجه هستند. در حقيقت نشست كپنهاگ و هشدارهاي جدي اين نشست در زمينهي افزايش گازهاي گلخانهاي و تاثير آن بر شرايط اقليمي كره زمين، تنها شامل چند كشور نميشود، بلكه اين هشدارها كشورهايي بسياري از جمله كشورهاي حوزه خليج فارس و در راس آن كشورهاي عربي را نيز شامل ميشود. به رغم وجود اين تهديدهاي گسترده كه كشورهاي عربي با آن مواجه هستند، حكومتهاي اين كشورها اقدام ملموسي براي مقابله با اين تهديدها انجام نميدهند.
*** امــارات
امارات متحده عربي نيز بينصيب از اين موج بحران در سال 2009 نبود. دوبي يكي از امير نشينهاي امارات كه در واقع نبض اقتصادي اين كشور است، در اين سال در معرض بحران اقتصادي جهاني قرار گرفت، به طوري كه بسياري از بانكهاي اين اميرنشين دچار بدهيهاي مالي و ورشكستگي شده و ركود اقتصادي در آن كاملا ملموس بود.
*** ســوريـه
سوريه در سال 2009 شاهد موفقيتهايي در عرصهي سياست خارجي، اقتصادي و اجتماعي بود. اين كشور با اتخاذ موضعگيريهاي بسيار قوي در مقابل جنگ نوار غزه و در راس آن متوقف كردن گفتوگوهاي صلح خود با رژيم صهيونيستي، توانست موفقيت سياسي بزرگي را كسب كند. دمشق با اتخاذ اين موضع از يك سوي حمايتهاي گروههاي مقاومت اسلامي در سراسر جهان و از سوي ديگر جايگاه مردمي ميان كشورهاي اسلامي و عربي را براي خود كسب كرد.
يكي ديگر از رويدادهايي كه دمشق در سال 2009 شاهد آن بود، تغيير خط و مشي كاخ سفيد در قبال آن با روي كار آمدن باراك اوباما بود. پس از سر كار آمدن اوباما و انتقال قدرت به دموكراتها در آمريكا، روابط سرد سوريه با ايالات متحدهي آمريكا و اروپا رو به گرمي نهاد و تبادلات ديپلماتيك بسياري با سفرهاي هياتهاي كنگرهي آمريكا، ميان دمشق و كاخ سفيد صورت گرفت.
توسعه سياست خارجي سوريه تنها به آمريكا منتهي نشد و شاهد گرمي مجدد روابط ميان سوريه و كشورهاي عربي در سال 2009 نيز بودهايم. بشار اسد، رييس جمهور سوريه، در چارچوب برنامهي سفرهاي خارجي خود در اين سال بيش از 20 سفر به كشورهاي عربي و ديدار با رهبران اين كشورها انجام داد.
وي در نشست اقتصادي كشورهاي عربي در كويت، نشست فوقالعادهي دوحه و نيز نشست كويت مشاركت كرد؛ نشستي كه در آن پادشاه عربستان با ارايهي طرح صلحي، رهبران مصر، سوريه و عربستان را بر سر يك ميز جمع كرد و خواستار پايان دادن اختلافات ميان اين سه كشور و گرمتر شدن روابط آنها شد. اين روند يعني گرمتر شدن روابط سوريه با كشورهاي عربي به تدريج با سفر پادشاه عربستان در اواخر سپتامبر به دمشق گسترش يافت، به طوري كه سران دو كشور در اين ديدار تاريخي پايان اختلافات گذشته را اعلام كردند و بالاخره ديدار سعد الحريري، نخست وزير لبنان از دمشق در سال 2009 را ميتوان به عنوان نقطه اوج گسترش روابط سوريه با كشورهاي عربي خواند.
به رغم آن كه سال 2009 سال موفقيت براي سوريه تلقي ميشود و اين كشور توانست به خوبي نقش محوري خود را در قضاياي منطقهاي و بينالمللي ايفا كند، اما اين كشور هم چنان با برخي از مسايل روبرو است. واشنگتن با قرارداد خريد هواپيماهاي ايرباس از سوي دمشق مخالفت كرده است و هنوز تا به اين لحظه سوريه را از آن چه كه "محور شرارت" خوانده، خارج نكرده است و از دمشق ميخواهد كه نقش مثبتي را در عراق ايفا كند و پرونده گروههاي فلسطيني در داخل اين كشور را مختومه اعلام كند و روابط خود را با ايران متوقف كند.
*** لــبنـان
لبنان نيز بينصيب از اين تغيير و تحولات در سال 2009 نبود. بسياري در لبنان اين سال را به عنوان سال آشتي ميان گروههاي مختلف سياسي در اين كشور ناميدند. ماههاي نخستين سال 2009 شاهد مجادلاتي ميان احزاب مختلف سياسي در لبنان بوديم و بالاخره در ماه ششم اين سال انتخابات اين كشور برگزار شد و با پيروزي حزب 14 مارس به رياست سعد الحريري پايان يافت. گرچه پس از پايان اين انتخابات شاهد برخي از بحرانها از جمله رد و بدل كردن اتهامات ميان احزاب مخالف و موافق بوديم، اما بسياري انتخابات اين كشور را موفقيت آميز تلقي كردند، به خصوص آن كه اين كشور پس از طي كردن دههاي از بحرانهاي امنيتي و سياسي، توانست بار ديگر روابط خود را با دمشق از سرگيرد و اين مهمترين تحول در روند سياسي لبنان در سال 2009 محسوب ميشود. مردم اين كشور به اميد پايان اين سال و آغاز سالي جديد كه عاري از بحرانهاي امنيتي و سياسي باشد، به انتظار تحويل سال ميلادي جديد هستند، اما برخي از رخدادهاي اخير از جمله انفجار اتوبوس حامل مسافران سوريه در لبنان و انفجار در منطقهي ضاحيه جنوبي بيروت، اين اميدها را به ترس و نااميدي تبديل كرده است.
*** يـــمـن
يمن شاهد شديدترين موج بحران در سال 2009 در كشورهاي عربي بود. اين كشور در حالي به استقبال سال نو ميلادي ميرود كه درگيريهاي مسلحانهي گستردهي دولت با حوثيها هم چنان ادامه دارد. اين كشور عربي در حال حاضر با چندين بحران سياسي و امنيتي مواجه است، به طوري كه نيروهاي نظامي يمن در شمال اين كشور با مقاومت سرسختانهي حوثيها مواجه هستند و از سوي ديگر مردم مناطق جنوبي اين كشور خواستار استقلال اين منطقه و جدايي آن از يمن هستند. هم چنين در حال حاضر بسياري از احزاب سياسي و مردم يمن خواستار انجام بسياري از تغييرات و اصلاحات گسترده در حكومت هستند. بنابراين ميتوان گفت كه حكومت يمن در سال 2009 در آن واحد با چندين جبهه معترض در كشور مواجه بود. با توجه به بحرانهاي سياسي و امنيتي اين كشور، نميتوان خوشبينانه به آغاز سال جديد يمن نگاه كرد و احتمالا شاهد ادامه اين بحرانها و دست و پنجه نرم كردن دولت با اين بحرانهاي داخلي كه تا به مرزهاي مشترك يمن با عربستان كشيده شده است، خواهيم بود.