محمد حسین خوشوقت؛ سخنان پیامبر عظیم الشان اسلام صل الله علیه و اله در غدیرخم را یکصد و ده تن از اصحاب پیامبر،84 نفر از تابعین، که حیات پیامبر را درک نکرده اند اما در زمان اصحاب می زیسته اند، و 360 تن از علمای اهل سنت طی قرن های دوم تا چهاردهم هجری قمری نقل نموده اند.
در میان کتب معتبر سیره و تاریخ اهل سنت، حدیث غدیر در "صحیح مسلم" از قول زید ابن ارقم(صحابی رسول الله)، "سنن ابن ماجه، "مسند احمد" و " سنن ترمذی" به چشم می خورد.
جنابان عمر ابن خطاب، ابوبکر، عثمان ابن عفان، عایشه، سلمان فارسی، عبد الله ابن عباس و جابر ابن عبد الله انصاری، در زمره اصحاب پیامبر اند که بر حدیث غدیر گواهی داده اند.
در هجدهم ذی حجه سال دهم هجری و در سال پایانی عمر مبارک رسول خدا، هنگام بازگشت حاجیان، به امر پروردگار، رسول گرامی اسلام، خیل عظیم مردم را در منطقه "خم" ، در پنج کیلومتری جحفه، از ادامه مسیر باز داشت تا پیام مهمی را از جانب قادرمتعال ابلاغ کند؛ امر ربوبی چنین صراحت داشت که ای رسول، آن چه از سوی پروردگارت به تو رسیده است، به مردم ابلاغ کن، که اگر چنین نکنی، رسالت الهی خویش، از ابتدا تا کنون را به انجام نرسانده ای، و خدا تو را از گزند برخی بدخواهان و گمراهان در امان خواهد داشت، خدا کافران را به مقصودشان نخواهد رساند(مائده،67).
پیامی که پیامبر خدا ، به امر او، به مردم رساند، به حدیث غدیر معروف است. در این سخنان، رسول خدا خبر می دهد که چیزی به پایان عمر شریف اش نمانده و تاکید می فرماید که دو پدیده گران بها را در میان مسلمانان به ودیعت جاودانی می نهد، دو پدیده ارجمندی که تا قیامت از یکدیگر جدایی ناپذیرند و تا زمانی که مسلمانان، بدین هر دو، تمسک و التزام داشته باشند، گمراه و تباه نخواهند شد؛ قرآن و اهل بیت پاک و مطهر او.
پیامبر، سپس علی ابن ابی طالب علیه السلام را بار دیگر به مردم می شناساند و در فضایل بی مانند او سخن می گوید و آن ها را به یاد اصحاب می آورد و آن گاه دست وی را بلند می کند و اعلام می دارد که " هر کس که من مولا و سرور او هستم، پس از من، این علی، مولی و سرور او خواهد بود" و بیان می دارد که جانشینی پیامبر، بر عهده او و اهل بیت او قرار خواهد گرفت.
پیامبر ، سپس، در حق دوست داران و پیروان علی، دعا و در حق دشمنان اش، نفرین کرده است.
منابع معتبر اهل سنت نقل می کنند که نخستین کسی که پس از این ابلاغ نبوی، به امیر مومنان تبریک گفت، جناب عمر ابن الخطاب بوده است.
بر مبنای آن چه گذشت، اسلام راستین، که ضامن سعادت و عزت دو گیتی است، در ولایت امیر مومنان، علی علیه السلام، تجلی یافته است و یس!
ولایت امیر مومنان نیز، نه فقط دوست داشتن او و دشمن داشتن دشمنان اوست، که حقیقتا پیروی خالصانه و عاشقانه از اوامر و منویات و سیره فردی و اجتماعی اوست. او، که جناب مولانا بخشی از سجایا و مقام منیع اش را چنین سروده است:
تا صورت پيوند جهان بود على بود
تا نقش زمين بود و زمان بود على بود
شاهى كه ولى بود و وصى بود على بود
سلطان سخا و كرم و جود على بود …
آن شير دلاور كه ز بهر طمع نفس
در خوان جهان پنجه نيالود على بود
آن كاشف قرآن كه خدا در همه قرآن
كردش صفت عصمت و بستود على بود
آن عارف سجّاد كه خاك درش از قدر
از كنگره عرش برافزود على بود
آن شاه سرافراز كه اندر ره اسلام
تا كار نشد راست نياسود على بود
آن قلعه گشايى كه در قلعه خيبر
بر كند به يك حمله و بگشود على بود
چندان كه در آفاق نظر كردم و ديدم
از روى يقين در همه موجود على بود
اين كفر نباشد سخن كفر نه اين است
تا هست على باشد و تا بود على بود
ما عاشقان مولای متقیان، تا چه حد، آن ذات پاک را شناخته ایم و بر ولایت او گردن نهاده ایم و از او تبعیت کرده ایم؟!
این سوالی است که تک تک ما و نیز یکایک زمام داران حکومت بر مسلمانان باید بدان پاسخی روشن و بلیغ دهند؛ نه تنها در پیشگاه وجدان خویش، که فردا در پیشگاه خدا و رسول و اهل بیت رسول!
عید غدیر بر عاشقان و پیروان راستین علی مبارک باد!
خوشوقت باشید که با " جناب " برای ابن خطاب , پور ابی قحافه و پور عفان حریم قائل شده اید .