فرارو- الدار ممدوف، مشاور سیاست خارجی ائتلاف سوسیالیستها و دموکراتها در پارلمان اروپا
به گزارش فرارو به نقل از نشریه ریسپانسیبل استیت کرفت، در پی حمله هوایی اسرائیل به ایران که پاسخی به حملات موشکی ایران علیه اسرائیل تلقی میشود و بخشی از زنجیرهی در حال تشدید تنش میان این دو رقیب دیرینه به شمار میآید، رهبران و مقامات ارشد اروپا از تهران خواستهاند از هرگونه اقدام متقابل خودداری کند.
کیر استارمر، نخستوزیر بریتانیا از ایران و اسرائیل خواست که «خویشتنداری» پیشه کنند و از تشدید تنشهای منطقهای بپرهیزند. وی بهویژه تأکید کرد که ایران نباید به این حمله پاسخ دهد. در همین راستا، اولاف شولتز، صدر اعظم آلمان هشدار داد که «این واکنشهای شدید نمیتواند تا ابد ادامه یابد» و افزود: «اکنون بهترین زمان برای توقف این چرخه خشونت و فراهم کردن فرصتهای جدید برای صلح در خاورمیانه است.» شولتز همچنین حمله اسرائیل را «دقیق و هدفمند» خواند و آن را با «حمله موشکی گسترده ایران به اسرائیل» مقایسه کرد تا تفاوت ماهیت این دو اقدام را برجسته سازد.
با این وجود، به نظر میرسد این درخواستها تأثیر چندانی نداشته است. تلاش شولتز برای تمایز قائل شدن میان حمله هدفمند اسرائیل و آنچه که او به طور تلویحی به عنوان اقدامی بیپروا از سوی ایران توصیف کرد، نتوانسته مانع از گسترش تنشها شود. گزارشها نشان میدهند که در پی حمله موشکی ایران، یک نفر بر اثر ریزش آوار جان باخته است، در حالی که حملات اسرائیل به اهداف نظامی در تهران، خوزستان و ایلام منجر به کشته شدن دستکم چهار نفر شده است که گفته میشود همگی از نیروهای نظامی بودهاند.
در واکنش به حمله هوایی اسرائیل، مقامات ارشد ایران احتمال تلافی را رد نکردهاند. آیتالله علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، مسئولیت تعیین نوع و ابعاد دقیق واکنش را به فرماندهان نظامی واگذار کرده و تأکید کرده است که اگرچه اسرائیل «در تلاش است تا این حمله را برای اهداف خود بزرگ جلوه دهد، ما نیز نباید از اهمیت آن بکاهیم»
این وضعیت چالشی پیچیده و حساس برای جمهوری اسلامی ایران به شمار میآید. از یک سو ایران با درایت همیشگی خود تمایل دارد از ورود به جنگ تمام عیار با اسرائیل و احتمالا ایالات متحده خوداری کند و از سوی دیگر شاهد فشار داخلی و انتظارات مردم برای مقابله قاطع با این گونه تجاوزات است؛ به خصوص که برای نخستین بار از زمان جنگ ایران و عراق، خاک ایران هدف قرار گرفته است.
بسیاری از مردم ایران نسبت به گسترش احتمالی درگیریها نگرانی دارند و انتظار دارند دولت بیشتر تمرکز خود را بر مسائل اقتصادی و بهبود معیشت مردم بگذارد. گزارشهایی از تهران نشان میدهد که زندگی مردم پس از حمله اسرائیل به سرعت به روال عادی بازگشته است، که این امر هم بیانگر تابآوری و هم بازتاب امید جامعه به مدیریت تنشها توسط مسئولان است. با این حال، عدم واکنش نظامی فوری از سوی ایران ممکن است از دید برخی متحدان منطقهای و حتی بخشی از مردم به عنوان نشانهای از انفعال یا ضعف تعبیر شود. نگرانی اصلی این است که تکرار این حملات ممکن است به شکسته شدن خطوط قرمز ایران بینجامد و اسرائیل را به ادامه و گسترش هدفگیریهای خود علیه ایران تشویق کند. تجربههای پیشین در مورد دمشق و بیروت نشان داده است که اسرائیل در صورت عدم واکنش جدی، ممکن است به حملات گستردهتر و برنامهریزیشدهتری دست بزند.
تا کنون، حملات اسرائیل به اهداف نظامی ایران محدود بوده، اما این نگرانی وجود دارد که در صورت نبود بازدارندگی کافی، زیرساختهای حیاتی و اقتصادی ایران نیز در آینده هدف قرار گیرند. از دیدگاه تهران، افزایش جسارت رژیم صهیونیستی در پذیرش مخاطرات و تلاش برای تضعیف متحدان کلیدی ایران، از جمله حزبالله لبنان، تهدیدی جدی برای امنیت و ثبات منطقه به شمار میآید. در این شرایط، بازگشت به وضعیت «جنگ سایه» که پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ میان ایران و اسرائیل برقرار بود، ممکن است برای حفاظت از منافع و امنیت ملی ایران ناکافی به نظر برسد.
این تحلیل نشان میدهد که احتمال واکنش تلافی جویانه از سوی ایران در مواجهه با حملات اسرائیل افزایش یافته است. در این شرایط با تشدید تلاشها برای احیای بازدارندگی، فشار برای بازنگری در سیاستهای کلان دفاعی از جمله فتوای منع توسعه سلاحهای کشتار جمعی بالا رفته است. به ویژه در هر دور جدید تنش، افکار عمومی ایران به شکل فزایندهای از اتمی سازی برنامه هستهای به عنوان ابزار نهایی بازدارندگی حمایت میکنند. حتی اگر ایران از گزینه هستهای صرفنظر کند، همچنان در صورت تشدید درگیریها میتواند با تهدید به بستن تنگه هرمز، شریان حیاتی تجارت نفت جهان، دست برتر خود را حفظ کند.
با وجود این شرایط پیچیده، همچنان فرصتهایی برای جلوگیری از پیامدهای فاجعهبار و مدیریت بحران پیش روی تهران قرار دارد. جمهوری اسلامی ایران میتواند با اتخاذ رویکردی مبتنی بر خویشتنداری و تأخیر حسابشده در واکنش به حملات اخیر اسرائیل، نگرانیهای غرب درباره خطر تشدید درگیریها را به اهرمی دیپلماتیک تبدیل کند و در مسائل غزه و لبنان به دستاوردهایی برسد.
برای جلوگیری از یک جنگ گستردهتر در خاورمیانه، رهبران غربی مانند کییر استارمر در بریتانیا و اولاف شولتس در آلمان نباید صرفاً از ایران انتظار خویشتنداری داشته باشند؛ بلکه باید تلاشهای جدی در جهت برقراری آتشبس در غزه و سپس در لبنان به عمل آورند. این اقدام نه تنها به توقف کشتار غیرنظامیان – که تاکنون بیش از ۴۳ هزار نفر در غزه و دستکم ۱۲۰۰ نفر در لبنان قربانی شدهاند – و همچنین آزادی گروگانهای اسرائیلی که در دست حماس هستند کمک میکند، بلکه به ایران این فرصت را میدهد که به جای واکنش نظامی، دستاوردی دیپلماتیک داشته باشد و از تشدید بیشتر درگیریها جلوگیری کند.
تا کنون، بریتانیا و آلمان تقریباً بهطور بیقید و شرط از حق دفاع اسرائیل حمایت کردهاند، در حالی که صرفاً بهصورت سطحی به لزوم رعایت حقوق بینالملل و قوانین جنگ اشاره کردهاند. این رویکرد نیازمند تغییر است؛ چرا که در غیر این صورت، درخواستهای یکجانبه استارمر و شولتس از ایران بینتیجه خواهد ماند و اروپا را در مسیر از دست دادن نفوذ استراتژیک و دیپلماتیک بیشتری قرار خواهد داد.