bato-adv
کد خبر: ۳۷۱۹۲۹

اصلاحات بدون چتر نجات

پس از پیروزی 92 اصلاح‌طلبان یک پای خود را در دولت و پای دیگر خود را در جامعه قرار دادند. آنها به دنبال کاری بودند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. عملکرد درخشان دولت اما موجب شد تا قایق مردم از سکوی دولت فاصله گرفته و در نتیجه پاهای اصلاح‌طلبان از هم مدام باز شود؛ با همین فرمان سقوط حتمی است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۴ - ۰۵ شهريور ۱۳۹۷

میثم‌قهوه‌چیان*؛ آیا اصلاحات در حال سقوط است؟ اگر بله، آیا آنها چتر نجاتی دارند؟ مردم چه ارزیابیی از کارنامه سیاسی این جریان سیاسی دارند؟ دولت روحانی، مجلس و شورای شهر تهران و شهرهای بزرگ. اگر عملکرد فرزندان برخی از سیاسیون معروف این نحله سیاسی را کنار این مواد امتحانی بگذاریم، نمره کارنامه، قبولی نخواهد بود. به نظر می‌رسد این جریان سیاسی دوباره در حال سقوط است.

سقوط این جریان بدان معناست که آنها نتوانسته‌اند تا به وعده‌های خود عمل کنند و کارآمدی را بیش از پیش به دولت بازگردانند. معنای دیگر سقوط آن است که آنها اقبال مردمی به عنوان شرط کارآمدی‌شان در سیاست را از دست می‌دهند.

اصلاحات بدون ساختار، بدون اصول مصرح و با عملکرد ضعیف در حال سقوط است، اما آیا چتر نجات کارآمدی برای این جریان می‌توان متصور بود؟ آیا این جریان با روند کنونی می‌تواند سالم به زمین سیاست باز گردد و یا با این سرعت باید انشقاق و فروپاشی دیگری را شاهد باشد؟

پس از پیروزی 92 اصلاح‌طلبان یک پای خود را در دولت و پای دیگر خود را در جامعه قرار دادند. آنها به دنبال کاری بودند که نه سیخ بسوزد و نه کباب. عملکرد درخشان دولت اما موجب شد تا قایق مردم از سکوی دولت فاصله گرفته و در نتیجه پاهای اصلاح‌طلبان از هم مدام باز شود؛ با همین فرمان سقوط حتمی است.

با این حال اصلاحات هنوز گفتمان مشخصی ندارد و به همین خاطر است که نمی‌تواند در خصوص موضوعاتی چون ژن خوب، اصلاح اصلاحات، زبان مادری، حجاب اجباری، تظاهرات در چندین ماهه اخیر، گرفتاری‌های فعالین مدنی و ... نظر مشخصی بدهد. تنش و اشتقاق در این جریان به قدری است که آن را به یک ستاد انتخاباتی تقلیل داده است. در فردای انتخابات این جریان تنها می‌تواند مسائل را به سکوت خود «دایورت» کند.

این جریان بعد از 92 تنها با ایجاد دو قطبی توانسته است در حوزه سیاسی نقش‌آفرین باشد. اگر عملکرد احمدی‌نژاد و مسائلی پس از انتخابات 88 وجود نداشت، معلوم نبود روحانی رای بیاورد و یا خیر. رفتار این جریان در خصوص کارنامه جمهوری اسلامی نیز جالب است. در یکی از آخرین شگرد‌ها، حسن روحانی در نطق‌های انتخاباتی «زبان بریدن»ها را در کارنامه منتقدین خود و اصلاحات قرار داد و این جریان به رضایت و تحسین سکوت پیشه کرد. ایجاد دوقطبی بین «زبان بریدن» و «خوب بودن» تا کجا می‌تواند مردم را همراه کند؟

برخی اصلاح اصلاحات را مطرح کرده‌اند، اما اساسا معلوم نیست فاعل این کار چه کسی باید باشد. پیشنهادات سیدمحمد خاتمی در سکوت رسانه‌های اصلاح‌طلب برگزار شد. احزاب اصلاح‌طلب معلوم نیست در کجای کار هستند و اعتبار اصلاحات با ژن‌های خوب در حال جاری شدن است. در این صورت چه کسی قرار است با چه فرایندی این جریان را اصلاح کند؟ نمی‌توان از این تاکتیک به عنوان چتر نجات یاد کرد، چه دریک سال باقیمانده انتخابات مجلس و سه سال باقیمانده تا انتخابات ریاست‌جمهوری، فرصت این کار هر روز از دست می‌رود.

چتر نجاتی اگر باشد باید با ایجاد نوعی تعلیق رخ دهد. مردم باید همراهی این جریان را با مسائل اصلی خود ببینند. روند مشکلات معیشتی هر روز بیشتر می‌شود. گرانی‌ها آرام آرام رخ می‌نمایند اما جریان اصلاحات ساکت است.

به غیر از چند چهره شاخص کلیت این جریان در مسائل بی‌اهمیتی مانند استخر فرح و غیره غرق شده است. بی‌توجهی به ناکارآمدی مجلس و دولت هر روز احتمال کارآمدی چتر نجات اصلاحات را کمتر می‌کند.

اصلاح‌طلبان دیگر نمی‌توانند با ژنرال‌های خود بازی کنند کافی نیست؛ آنها نمی‌توانند بازی کنند و تنها می‌توانند روی دیگران شرط‌‌بندی کنند، این یعنی آنها گزینه‌ای برای فعل مستقیم ندارند. در چنین شرایطی، سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه در معنای کنونی تنها یعنی تداوم در چاهی که دیگران در حال حفر آن هستند.

ارجاع به خاطراتی چون هاشمی‌رفسنجانی، حصر و دوم خرداد نیز دیگر کافی نباشد، چه سرمایه‌گذاری با این خاطرات دستاورد مثبتی در پی نداشته است و احتمالا به سرمایه‌سوزی نیز منجر شود.

*میثم‌قهوه‌چیان؛ خبرنگار

مجله خواندنی ها
مجله فرارو