فرارو- یک فعال سیاسی گفت: «نمایندگان هربار از اهرمهای فشار که در اختیار دارند استفاده میکنند و یکی از این اهرمها، استیضاح وزرا است. تجربه نشان داده است که معمولا نمایندگان با طرح چنین مسئلهای وزرا را به مجلس میکشانند و یک سری امتیازات دریافت میکنند بعد به استیضاح رای منفی میدهند یا کلا امضای خود را پس میگیرند. به همین دلیل است که میبینیم هر چند وقت یک بار مسئله استیضاح مطرح میشود و به نتیجه نمیرسد.»

علی صوفی فعال سیاسی اصلاحطلب طی گفتگو با فرارو در خصوص طرح دوباره چند استیضاح در مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: «آنچه که در مجلس رخ میدهد، بی ارتباط با آنچه که در کل کشور رخ میدهد، نیست. یعنی نمیتوان مجلس را از تمام حاکمیت جدا کرد و یک نسخه جداگانه برای ان تجویز کرد. یک زمانی ممکن بود چنین قاعدهای حاکم باشد، اما الان اینگونه نیست و به نظر میرسد طی چند دهه اخیر یک سری ضعفها در سازوکار نظام به وجود آمده است که حالا خود را نمایانتر کرده است. ضعف مورد نظر من این است که وقتی یک نظام برآمده از یک انقلاب است، یک مدیریت بحران عظیمی را پشت سر گذاشته است (بخشی از آنها مربوط به شرایط عام هر انقلاب محسوب میشد و بخشی هم بحرانهایی بود که با توجه به شرایط خاص ما به وجود آمده بودند.)، اما بعد از آن دیگر وضعیت مانند قبل نبود و شرایط برای مردم تا حدود زیادی تغییر کرده بود.
وی ادامه داد: «بعد از آن اتفاقی که رخ داد این بود که این سبک از مدیریت ناگهان با حجم عظیمی از انتقادها مواجه شد و مسئلهای تحت عنوان نظارت استصوابی مطرح شد. با در دستور کار قرار گرفتن نظارت استصوابی، یک جریان خاص از ان وسیلهای ساخت برای حذف جریان رقیب و آنجا نیز یک سری از نیروهای انقلابی از دور خارج شدند. بعد از آن هم زمان حضور آقای احمدی نژاد در مسند ریاست جمهوری رسید و بخش دیگری از نیروهای انقلابی و شایسته از کنار برکنار و حاشیه رانده شدند.»
او افزود: «در این میان کانونهایی به وجود آمد که سعی داشتند تمام قوا را همسو با خودشان چیدمان کنند و این اتفاق در هشت سال ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد رخ داد. اما مجلس شورای اسلامی بیشترین تاثیر را از این وضعیت گرفت. زیرا دیگر شانی برای مجلس باقی نماینده بود و بسیاری از نیروهای کارآمد نمیتوانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند و این موجب شد که مجلس در هر دوره نسبت به دوره قبل خود سیر شدید افول را طی کند. زیرا دیگر نیازی نبود که نماینده مجلس توانایی و درایت خاصی داشته باشد و همین که مورد تائید شورای نگهبان بود، کفایت میکرد. مجموع اینها موجب شد که افرادی وارد مجلس شورای اسلامی شوند که نه شناسنامه سیاسی داشتند و نه از توانمندی لازم برخوردار بودند. آنها تنها کافی بود که در جریان رقیب نباشند یا اگر هم هستند، شخصیتهای تاثیرگذاری نباشند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: «به همین دلایل است که حالا ما شاهد هستیم که مجلس دهم در شرایطی تشکیل شد که بسیاری از نیروهای کارآمد نتوانستند مجوز حضور در انتخابات را داشته باشند و افرادی وارد مجلس شدند که صرفا به دنبال برخی امتیازات قومی و گروهی و شخصی هستند و منافع ملی مورد توجه و اولویت قرار نمیگیرد. به همین دلیل هم مداوم مسئله استیضاح وزرا را مطرح میکنند و بعد از ان یا رای نمیاورد یا پیش از جلسه، امضاهای خود را پس میگیرند. واقعیت این است که بخش قابل توجهی از نمایندگان صرفا به فکر پیروزی در انتخابات بعدی هستند و برای این مسئله چنین موضوعاتی را مطرح میکنند تا بتوانند از یک سو امتیازاتی هرچند ناچیز برای برخی روستاها بگیرند و بتوانند آرای آنها را جذب کنند و از سوی دیگر بار مسئولیت مشکلات و موجود را از دوش خود بردارند.»
وی با اشاره به استیضاحهای متعدد که در مجلس دهم انجام شده است، گفت: «در این میان نمایندگان هربار از اهرمهای فشار که در اختیار دارند استفاده میکنند و یکی از این اهرمها، استیضاح وزرا است. تجربه نشان داده است که معمولا نمایندگان با طرح چنین مسئلهای وزرا را به مجلس میکشانند و یک سری امتیازات دریافت میکنند بعد به استیضاح رای منفی میدهند یا کلا امضای خود را پس میگیرند. به همین دلیل است که میبینیم هر چند وقت یک بار مسئله استیضاح مطرح میشود و به نتیجه نمیرسد. به عقیده من این مجلسها به هیچ وجه عصاره ملت نیستند.»
وزیر تعاون دولت اصلاحات تاکید کرد: «بنابراین تا زمانی که وضعیت انتخابات در کشور به همین شکل فعلی است، نباید از مجلس انتظار بیشتری داشت. البته منکر این نمیشوم که افرادی در این میان موفق شدند وارد مجلس شوند که شخصیتهای سرشناسی هستند و به دنبال منافع ملی کشور هستند، اما اینها در اقلیت محض به سر میبرند و در میان آن جمعیت هیچ کار خاصی نمیتوانند انجام دهند؛ بنابراین نباید از مجلس انتظار چندانی داشت و اگر انتقادی هست باید به شورای نگهبان وارد شود. تا زمانی که نظارت استصوابی برقرار است ما هیچ وقت یک مجلس کارآمد نخواهیم داشت.»
صوفی در پاسخ به این سوال که اخیرا محمدرضا باهنر راهکار بهبود کیفی مجلس را در این اعلام کرده که باید دو مجلس تشکیل شود، چقدر با این راهکار موافق هستید، گفت: «مشکل ما تعداد مجلس نیست. تا زمانی که که برخی به دنبال حذف یک جریان هستند، ما نمیتوانیم یک مجلس قدرتمند تشکیل دهیم. بخشی از حرفی که آقای باهنر میزنند درست است و من هم موافقم که دیگر مانند قدیم نمایندگان مجلس منافع ملی را در اولویت خود قرار نمیدهند. اما مشکل با اضافه شدن یک مجلس دیگر حل نمیشود. ما باید عرصه را به گونهای اصلاح کنیم که همه افراد کارآمد و توانا بتوانند در مجلس حضور داشته باشند. مادامی که یک عده به صرف آنکه شورای نگهبان مانع از حضور دیگران میشود، میتوانند در انتخابات حاضر و وارد مجلس شوند، ما نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که یک مجلس کارآمد و قوی تشکیل شود.»
وی در پایان تاکید کرد: «علاوه بر این چه اعتباری است که مجلس دوم یا سوم تشکیل شود و آنجا هم به واسطه نظارت استصوابی، صرفا یک عده خاص بتوانند وارد شوند و بر جایگاه نمایندگی تکیه زنند؟ به نظرم این ایده صرفا بخاطر این مطرح میشود که یک عده بیکار نمانند و جایگاه و نفوذ داشته باشند. وقتی تصمیمات ما میتواند مفید باشد که تفکر سیستمی داشته باشیم. یعنی یک سیستم طراحی میشود که یک ورودی داشته باشد و بتوانند خروجی مورد نظر را به دست بیاورند. خب ما اینجا اصلا سیستمی نیستیم و کاملا جزیرهای عمل میکنیم و مجلس جدید هم میشود یک جزیره جدید و هیچ خروجی خاصی هم نخواهد داشت.»