bato-adv
کد خبر: ۳۵۲۰۰۴

(تصاویر) مادرانه‌ای از جنس انسیه

هر روز صبح زود در شرایط آب وهوایی مختلف مادر زینب در مسیری صعب العبور او را به روستای دیگر که فاصله حدود سه کیلومتری دارد می‌برد و گاهی بر روی دوش خود حمل می‌کند تا دخترش به تحصیل خود ادامه دهد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۵۷ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۶

«انسیه مهربان» اهل روستای ۲۲ خانواری دنبالده خورگام در شهرستان رودبار استان گیلان است که با همسر و دخترش زینب که در مقطع دوم ابتدایی درس می‌خواند، زندگی می‌کند.

به دلیل عدم وجود مدرسه در این روستا طی دو سال گذشته هر روز صبح زود در شرایط آب وهوایی مختلف مادر زینب در مسیری صعب العبور او را به روستای دیگر که فاصله حدود سه کیلومتری دارد می‌برد و گاهی بر روی دوش خود حمل می‌کند تا دخترش به تحصیل خود ادامه دهد.

انسیه بعد از رساندن دخترش به مدرسه مشغول کار و امورات زندگی می‌شود و غروب دوباره زینب را به خانه می آورد.

عکاس: ابوذر حمیدی جیرنده/ایرنا 

ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸
دمش گرم اینقدر غیرت داره
امیر
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸
بهشت زیر پای مادران است . انشا الله خدا به زندگیتون برکت بده و کل اعضای خانواده در سلامت کامل
ناشناس
United States
۰۷:۴۳ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸
اینجا ایران است!!
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۱:۳۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۸
حیف از این مردم.حیف از این سرزمین
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۱:۵۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
احسنت بر این مادر مهربان
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۸
علی
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۱۵ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
خدا بیامرزه مادرمونو . انگار همین دیروز بود ها
مادران در ایران خیلی خیلی خیلی تحت فشار هستن . چون کارهایی انجام میدن تو خونه که اصلا دیده نمیشه . و بدتر از اون همه فکر میکنن وظیفه شونه . نه نه نه نه .
من خودم وقتی مادرم سرطان گرفت و زمین گیر شد آشپزی ، خرید کردن،سبزی پاک کردن،جاروبرقی زدن ،تمیز کردن کاسه توالت و روشویی و.... یاد گرفتم . 14 سالمم بود . حتی نزاشتم یکی از دوستام تو مدرسه بفهمه .
تا وقتی خدابیامرز زنده بود اصلا واسم مهم نبود که کی این کار هارو انجام میداد . یا اینکه وظیفه ش نبود اینهمه زجر بکشه .
وقتی هم که رفت سیاه هم نپوشیدم . چرا ؟؟؟ از احساس ترحم دیگران بدم میاد . نمیخاستم تو دبیرستان بگن چون فلانی یتیم شده ولش کنین دیگه . جمعه خاکش کردیم شنبه رفتم مدرسه . عین خیالم نبود . از بس زجر کشیده بودم که مردن آدما واسم عادی شده بود .
اینارو نگفتم که نصیحتتون بکنم . خودم حالم بهم میخوره ار نصیحت ، اما التماس میکنم به مادرتون کمک کنید . نذارید ظرفارو بشوره ،رختخواب تونو خودتون جم کنین ، اگه میبینین نداره هی بهش نگین من آیفون X میخام . از نون شبش ، از قرص کلسیم و فشار و قلبش میزنه که واستون بگیره .
هواشونو داشته باشین .
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۱ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
امیدوارم دخترش قدر این مادر خوب رو بدونه و بسیار موفق بشه :X
ناصر
Iran, Islamic Republic of
۲۰:۳۲ - ۱۳۹۶/۱۲/۱۷
میلیون ها آفرین بر این مادر فداکار
مجله فرارو