بعد از چند ماه بحث و تبادلنظر، سرانجام روز گذشته از راهبرد امنيتي جديد ايالات متحده رونمايي شد.
به گزارش شرق، شايد در نگاه اول، استراتژي امنيتي دولتها در آمريکا امري عليالسويه و نمايشي به نظر آيد، اما گاهی اسناد راهبردي ميتوانند زمينهساز تحولاتي بزرگ شوند؛ بهعنوانمثال، چرخش در راهبرد امنيتي جورج دبليو بوش در سال ٢٠٠٢ ميلادي از استراتژي امنيت ملي دولت کلينتون بود که با مطرحکردن بحث حملات پيشگيرانه، شش ماه بعد زمينه حمله به عراق را فراهم آورد.
به نظر بعد از هشت سال دوباره تاريخ تکرار شده است، زيرا بهعنوان آشکارترين و مهمترين نکته درخصوص راهبرد امنيتي ترامپ، ميتوان به تلاشي عامدانه براي پاککردن ميراث اوباما در کاهش تنش در سطح جهاني اشاره کرد.
تهديد روسي- چيني
بر اساس استراتژي جديد دولت ترامپ، چين و روسيه بهعنوان رقباي اصلي براي قدرت جهاني آمريکا معرفي شدهاند. در بخشهايي از متن اين استراتژي جديد اينطور آمده است که چين و روسيه «مصممند تا آزادي و عدالت اقتصادي را محدودتر کرده، نيروي نظامي خود را تقويت کنند و با کنترل اطلاعات و دادهها جوامع خود را سرکوب کرده و نفوذشان را گسترش دهند». قدرتگيري اقتصادي چين در کنار بدلشدن روسيه به يک بازيگر تعيينکننده در منطقه خاورميانه باعث شده تا ايالات متحده هژموني خود را در خطر ببيند.
طبق گفته يکي از مقامات ارشد کاخ سفيد، در اين استراتژي جديد از مسکو و پکن بهعنوان «قدرتهاي تجديدنظرطلب» ياد شده که قصد تغيير وضع موجود را دارند، البته در اين سند، در حالي از روسيه بهعنوان يک تهديد ياد شده که دونالد ترامپ نهتنها از سرزنشکردن مسکو بهخاطر انضمام کريمه و تلاش براي بيثباتکردن اوکراين طفره رفته، بلکه همواره از تلاش براي بهبود روابط با روسيه سخن گفته است.
از ديگر سو، درحاليکه در اين سند طرح مشروحي درخصوص چگونگي مقابله با جاهطلبيهاي اقتصادي چين ارائه شده، اما چيز زيادي درخصوص مقابله با شگردهاي جنگ اطلاعاتي و سايبري مسکو گفته نشده است؛ بهعنوانمثال، در اين سند خاطرنشان شده که اجازه سرمايهگذاري به چين در فناوريهاي پيشرو آمريکا داده نخواهد شد.
باايناوصاف، ما با جهاني مواجهيم که بعد از سه دهه فراغت از رقابت ابرقدرتها، حال وارد مرحله جديدي از رقابتها در سطح جهاني شده است، البته در تغيير نگرش صورتگرفته در اين راهبرد امنيتي آمريکا نبايد از برخي اقدامات چين و روسيه، از جمله تلاش براي جايگزينکردن يوان بهجاي دلار در معاملات نفتي غافل شد.
چرخشهاي امنيتي
همانطور که پيشتر اشاره شد، راهبرد امنيت ملي جديد ترامپ، خواهان بازنگري در سياستهاي ايالات متحده در دو دهه گذشته است، زيرا اين سياستها بر اين فرض استوار بودند که همکاري با اين رقبا باعث ميشود که آنها به شرکايي قابلاعتماد بدل شوند؛ پيشفرضي که بر اساس اين سند اشتباه از کار درآمده است. درواقع درحاليکه استراتژي امنيتي اوباما مبتنيبر همکاري با متحدان و شرکای اقتصادي بود، ترامپ ميکوشد بر لبه باريکي ميان شعار «نخست آمريکا» و تداوم همکاري با شرکای اين کشور مادامي که به آمريکا سود برسانند، حرکت کند. حالوهواي اين استراتژي جديد رگههايي از بازگشت به نگرش دوران جنگ سرد را در خود دارد.
به گزارش «فارن پالسي»، پنتاگون قصد دارد ١٤ ميليون دلار براي تقويت هواپيماهاي نظارتي خود که از قابليت بالايي در ردگيري زيردرياييها برخوردارند، هزينه کند. اين اقدام پنتاگون بعد از آن صورت ميگيرد که شاهد افزايش تردد زيردرياييهاي روسيه در مسير دريايي اين کشور به اقيانوس اطلس بودهايم.
در يک چرخش آشکار ديگر، در استراتژي امنيتي جديد از تغييرات جوي بهعنوان تهديدي جدي عليه آمريکا ياد نشده است. اين مسئله در تضاد با موضوع پنتاگون قرار ميگيرد که همواره بر تهديدات ناشي از تغييرات جوي براي امنيت ملي، از جمله افزايش مهاجرت در نتيجه خشکسالي و افزايش آب سطح درياها تأکيد کرده است. از ديگر سو، در جايي که اوباما در تلاش بود تا از وابستگي امنيتي و دفاعي آمريکا به سلاح هستهاي بکاهد، ترامپ سلاحهاي هستهاي را بنيان استراتژي آمريکا براي حفظ صلح و ثبات ميداند.
کرهشمالي، فصل مشترک
در هر صورت، اين چرخش در قبال چين و روسيه در شرايطي صورت ميگيرد که آمريکا براي مهار کرهشمالي به همکاري اين دو کشور بيش از هر زماني نياز دارد. شرايط زماني پيچيدهتر ميشود که بدانيم مدتي پيش مکمستر درخصوص اين راهبرد امنيتي جديد از احتمال جنگ با کرهشمالي سخن گفته بود.
در استراتژي جديد نيز از لفظ «پيشگيري»، از جمله درخصوص کرهشمالي استفاده شده است. يکي از معدود نقاط اشتراک ميان استراتژي دولت ترامپ و دولت اوباما اين است که ايران و کرهشمالي در کنار گروههاي تروريستي همچنان بهعنوان تهديدي عليه امنيت آمريکا قلمداد ميشوند.