ایکنا نوشت:
علی خرسندی، پژوهشگر و مقصود فراستخواه، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، امروز ۲۲ آذر به ارائه مقالههای خود در همایش «دانشگاه اخلاقمدار» در دانشگاه تهران پرداختند.
خرسندی در آغاز ارائه مقاله خود با عنوان «تحلیل انتقادی اخلاق حرفهای اعضای هیئت علمی دانشگاهها در ارتباط با خود و دانشجو»، گفت: ما نسلهای مختلف دانشگاهی در تاریخ هشتصدساله آن داشتهایم. یکی از کلیدواژههای نسل اول و دوم دانشگاه، پاسداشت و نیکداشت حقیقت است. دانشگاه به دنبال پاسداشت و نیکداشت حقیقت بود، هر گاه نهادهای دین، اقتصاد، سیاست و فرهنگ دچار انحراف شدند، این دانشگاه است که باید از حقیقت پاسداری کند. اما آیا دانشگاه ایرانی در حال و هوای پاسداشت حقیقت است؟ همچنین از نسل سوم به بعد، آیا دانشگاههای جهان به دنبال حقیقت هستند؟
با دانشگاه اخلاقی فاصله داریموی ادامه داد: ما باید در دو بعد آموزش و پژوهش در زمینه اخلاق صحبت کنیم. امروز بداخلاقیهای آموزشی نهاد دانشگاه ما، بیشتر از بداخلاقیهای پژوهشی است. بر اساس گزارشهای جهانی سال گذشته مجلههای Nature و Science در خصوص پژوهش، اخلاق پژوهش در کشور ما بسیار تضعیف شده است و ما باید واقعا به این مسئله فکر کنیم.
وی تصریح کرد: ما مسئله بداخلاقی در پژوهش را داریم و باید ببینیم چه آسیبهایی را وارد کرده است. آیا مبارزه با بداخلاقی در دانشگاه، در زیست بومی که دچار بداخلاقی است، ممکن است؟ آیا بافتار بومی آموزش عالی ما اجازه پیاده کردن اخلاق جهانی پژوهش را میدهد؟ عوامل امتناع که ما در حوزه پژوهش داریم، کم نیست. ما نباید همه فاکتورهای این بداخلاقی را به داخل نسبت دهیم. یکی از مهمترین فاکتورهایی که وضعیت آموزش عالی ما را بدتر کرده است، مدیریتگرایی است که آفت ارزشهای نهادی دانشگاه است.
خرسندی افزود: هیچکس دغدغه ارزشهای نهادی دانشگاه در ایران را ندارد. چه کسی بغیر از دانشجویان در آموزش عالی ایران، دغدغه آزادی آکادمیک را دارد؟ ما سازمان دانشگاه را داریم، اما، چون ارزشهای نهادی را در دانشگاه نداریم، نمیتوانیم از تاسیس نهاد دانشگاه در ایران صحبت کنیم.
این پژوهشگر با بیان اینکه باید بین استاد و دانشجو نوعی عشق افلاطونی که از جنس مراد و مریدی و سالکی است وجود داشته باشد، گفت: در دانشگاههای ایران چنین رابطهای وجود ندارد و دانشجویان ابزار تلقی میشوند.
وی تصریح کرد: ما در امور اصول اخلاقی حرفهای علم را داریم از جمله احترام به آزادی، احترام به مسئولیت، سودمندی، عدم آسیب رسانی و. همچنین ما اصول اخلاق معلمی و استادی داریم از جمله تسلط به آموزش، ارزیابی معتبر، رازداری، احترام به موسسه، ارتباط بیطرفانه به دانشجویان و وجدان کاری.
خرسندی ادامه داد: اخلاق حرفهای اعضای هیئت علمی اصول اخلاق به در ارتباط با خود و در ارتباط با دانشجویان تقسیم میشود. برای دسته اول میتوان از وجدان کاری یاد کرد و این اصول در خصوص ارتباط با دانشجو نیز مطرح میشوند، از جمله توجه و احترام به تفاوتهای فردی و فرهنگی و رعایت ادب و نزاکت تقسیم میشود.
این پژوهشگر افزود: در خصوص اصول اخلاقی با دانشجویان ما هنوز شاهد جوکهای قومیتی و تمسخر لهجهها توسط برخی از اساتید هستیم و هنوز آموزش عالی ما با یک آموزش چند فرهنگی فاصله دارد.
خرسندی تصریح کرد: در زمینه اصول اخلاقی مرتبط با خود معیارهای داشتن وجدان کاری و ارتقای شخصیت علمی و در زمینه اصول اخلاقی مرتبط با دانشجویان رعایت ادب و نزاکت و عدم تامین منافع مالی بالاترین رتبه را در نظرسنجیهای ما به خود اختصاص داده است.
اخلاق امریه دولتی نیست
در ادامه این نشست فراستخواه به ارائه مقاله خود با عنوان «فضیلتهای هفتگانه دانشگاه اخلاقی» پرداخت و گفت: یکی از فرضهای مقدماتی این پژوهش آن است که اخلاق امریه دولتی نیست.
وی ادامه داد: ما اخلاقی بروکراتیک میخواهیم و میخواهیم دولت با رویکردی ایدئولوژیک و مذهبی، کل اخلاق دانشگاهی را متحقق کند و از این جهت اخلاق عمومی و حرفهای از جمله اخلاق دانشگاهی آسیب دیده است.
فراستخواه تصریح کرد: در کشور ما همه مسئولین همه را نصیحت میدهند. اخلاق نصیحتگرانه که از پیش محکوم به شکست است، در حال ترویج است. اخلاق نیازمند به مربیان و آموزگاران موثر، نهادهای مستقل غیردولتی و مشارکت اجتماعی دارد.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه دانشگاه بدون استقلال آکادمیک از خود سلب مسئولیت اخلاقی میکند، گفت: ما دچار وضعیت خطرناکی شدهایم. فرض دوم این مقاله آن است که اخلاق به صورت اجتماعی ساخته میشود.
وی تصریح کرد: آغاز اخلاق از این جاست که احساس کنیم میتوانیم اخلاقی باشیم. اینکه ما معلمان، احساس خوداثربخشی اخلاقی داشته باشیم و این در شرایطی به وجود میآید که اگر تلاشهایی اخلاقی کنند، بتوانند موفق شوند. خوداثربخشی اخلاقی را باید ما بتوانیم تجربه کنیم. بعد از حس خوداثربخشی، شوق اخلاقی و اراده اخلاقی به وجود میآید.
فراستخواه تصریح کرد: همچنین فضیلت خصوصیتی اکتسابی است و نه طبیعی و خود به خودی. اکتساب فضیلت در دانشگاه موکول به مراقبت و مدیریت است تا بر اثر تجربه جمعی و زیست دانشگاهی، فضیلت به طبیعت ثانوی بدل شود. ارسطو معتقد است که همان طور که نینواز با نی نواختن نینواز میشود، اخلاق نیز با زیست اخلاقی حاصل میشود، همین طور دانشگاه از طریق تجربههای زیست اخلاقی مشارکتی اخلاقی میشود.
عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی با بیان اینکه ما در جامعه کنونی روایت اخلاقی نداریم و تنها با الفاظ اخلاقی بازی میکنیم، گفت: ما داستان اخلاقی که واقعا در جامعه روی داده باشد روبرو نیستیم. ما کشوری مملو از اندرزنامههای اخلاقی هستیم.
وی تصریح کرد: راهحل را باید در نظریه رهیافت نمونهگروی یافت. هم علم و هم اخلاق، با نمونههای موردی بسط مییابد و روایت دانشگاه اخلاقی در ایران مخدوش شده است و این اعتماد مردم ایران به دانشگاه را از بین میبرد.
فراستخواه در پایان گفت: من در مقاله خود به تشریح هفت فضیلت اخلاقی دانشگاهی پرداختهام. فرزانگی و فرهیختگی معرفت و حکمت نظری، فرونسیس یا حکمت عملی، شجاعت علمی، سخاوت، عدالت و انصاف، حساسیت و شفقت فضایلی هستند که دانشگاه اخلاقی واجد آنها باید باشد.