به گزارش ایکنا:
صادق محمدی یکی از داوران جشنواره کتاب سال دانشجویی است. او به ضرورت و دستاورد این رویداد علمی میپردازد و در خصوص نظام داوری و بایستههایی که باید در این فرایند ملاحظه شود، میپردازد. در پی مشروح گفتوگو با محمد صادقی را میخوانید:
بنده متولد سال ۱۳۳۸ هستم، در سال ۶۲ لیسانس خود را در رشته مهندس برق از دانشگاه علم و صنعت اخذ کرده، در سال ۶۶ فوق لیسانس مهندسی الکترونیک را از همان دانشگاه گرفته و در سال ۱۳۷۶ دکترای مهندسی برق با گرایش مخابرات از دانشگاه new south wales university استرالیا دریافت کرده، از سال ۱۳۶۰ در زمان دانشجو بودنم، به جهاد پیوستم و الان در حدود ۳۶ سال است که در این نهاد فعالیت میکنم.
سابقه همکاریتان با جشنواره کتاب سال دانشجویی چگونه آغاز شد؟
سابقه آشنایی بنده با جشنواره کتاب سال دانشجویی بسیار طولانی است و تقریبا در سالهای اولیه که این رویداد شروع شد، در جریان آن بودم اما در حال حاضر در حدود هشت سال است که به عنوان داور با این جشنواره در گرایش مهندسی برق همکاری میکنم.
شما به عنوان داوری که حضور مستمری با این جشنواره داشتهاید، به نظر شما ضرورت این رویداد علمی چیست و چرا ما باید آن را داشته باشیم؟
در واقع خیلی از فعالیتهایی که جهاد دانشگاهی و نهادهایی که در این عرصه فعالیت میکنند، نوعی سرمشقسازی برای قشر جوان دانشجو هستند و میخواهند افکاری که شرایطش را دارند، استعدادیابی شوند و در یک فضای عام و گسترده که امکان رقابت برای همه وجود دارد، شناخته شوند و بیایند در جایگاه مناسبی در جامعه آثار خود را معرفی کنند.
از این رو یکی از اهداف جشنواره کتاب سال دانشجویی سرمشقسازی در فضای دانشگاه است، هدف دوم استعدادیابی است و هدف سوم این است که جوان عرصههای فعالیت مختلفی از جمله ورزش، هنر و علمی دارند و خیلی خوب است که در جامعه ایران ما محیطهایی را فراهم کنیم که جوانان خود را با رقابتی سالم عرض کنند و بتوانند هم از این فعالیتی که کردهاند، شناختی حاصل کنند و احتمالا در مراحل بعد این تقدیرها به ایشان کمک کند.
برخی از شرکتکنندگان معتقدند که این جشنواره یک جای خالی را پر میکند، به نظر شما فضای علمی ایرانی چه نوع جای خالی دارد که این رویدادهای علمی میتواند آن را پر کند؟
در واقع نمیخواهم بگویم آسیبی بوده است که این رویداد علمی فراهم شده باشد؛ برای مثال فرض کنید اگر در سطح دنیا جوایز بزرگ علمی مانند نوبل وجود دارد که این جوایز ترتیب داده میشود، بلکه این رویدادها فراهم کردن عرصههایی است که افراد بتوانند به نوعی غیرمستقیم به رقابت بپردازند و خود را عرضه کنند.
البته صحبت من نافی این نیست که امروزه به معنایی تاریخی، فضای عمومی دانشگاهمان، فضایی مناسب مطلوب و ایدهآل نیست و ضعفها و قوتهایی را در مقایسه با خارج دارد و ما باید تلاش کنیم مولفههایی که احتمال تقویت شدن دارند را شناسایی بکنیم و این فضا را گسترش دهیم. در سالهای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب اسلام، بحث این بود که دانشگاه قبل از پیروزی انقلاب فضای خاصی داشت و الگوسازی خاصی شده بود و رقابتهایی وجود داشت که بعد از پیروزی انقلاب مقداری ابهام روی این نوع رقابتها بر اساس طراز مطلوب انقلاب اسلامی به وجود آمد.
در آن سالها جهاد دانشگاهی فعالیتهای قابل ملاحظهای داشت و توجه داریم که در آن سالها خیلی از نهادهای فرهنگی اعم از مذهبی و غیر مذهبی که در جامعه دانشگاهی هستند، حضور نداشتند. جهاد دانشگاهی کم کم با برگزاری مسابقات قرآن شروع کرد و مسابقات دیگری انجامید و مسابقات سراسری برگزار شد.
جهاد دانشگاهی وقتی رشد مناسب به وجود میآمد این وظایف را به نهادهای دیگر میسپرد. بحثهای مربوط به کتاب سال دانشجویی و پایاننامه دانشجویی مواردی بود که ابتدای کار مطرح نبود و فضایش هم نبود، اما ظرف ده و پانزده سال اخیر با موضوعیابی که جهاد دانشگاهی انجام داد، این را تشخیص داد و شروع به کار کرد و باید قبول کنیم در مرور زمان همیشه بازآفرینی فعالیتها باشد و باید ببینیم که هر سال این رویداد را میتوانیم با کیفیت بهتر و اثرگذاری بیشتر داشته باشیم.
با توجه به اینکه تجربه زیادی در این رویداد علی دارید، دستاورد این رویداد را برای فضای دانشگاهی چگونه ارزیابی میکنید؟
نکتهای که وجود دارد این است که فعالیتی که به این نام وجود دارد و اوجش اختتامیه و اعطای جوایز است، در انگیزهبخشی این رویداد خیلی موفق بوده است. افراد خیلی اگر حائز این رتبهها باشند، این را به عنوان افتخار مطرح میکنند. اما نکته اساسی که وجود دارد و امسال در جلسه هماندیشی مطرح کردم، این دستاورد که ما داریم که سالانه انجام میشود، متاسفانه خیلی خوب در سطح دانشگاهها منعکس نشده و اثرگذار نمیشود. این دستاورد مستلزم این است که شیوههای مناسبی باشد.
ما هنوز در دانشگاههای خیلی از، کارگاههایی داریم برای آموزش مقالهنویسی و این بدان دلیلی است که شرط دفاع تز پایاننامه این است که مقالات باید جایی عرضه شود. باید تلاش کنیم تا نگارش کتاب نیز مورد توجه دانشگاهیان باشد و البته این جشنواره تا حدی میتواند این کار را انجام دهد.
شما شاهد آثار زیادی در این جشنواره بودید، اگر بخواهید در خصوص کیفیت آثار در دورههای گذشته تحلیلی بیان کنید، چه ارزیابی میتوانیم از سیر آثار شرکتکننده در این جشنواره داشته باشیم؟
اگر ما نگاهی به این موارد بکنیم به صورت کلی میتوانیم، دو نوع تغییر را تشخیص دهیم یک تغییرات سالانه بالا رفتن تعداد کتابهای و کاهش آن را در رشته خود شاهد بودهام، اما در کل تغییرات گرایش بلند مدتشان به لحاظ کیفیت و کمیت بهتر شدهاند، اما میطلبد تفکر مناسبی در این خصوص بگیرد که ما چگونه میتوانیم وضعیت را بهتر کنیم؛ برای مثال، کتابهایی که میآید و داوری میشود، معمولا دو گونه است غیر از اینکه ترجمه یا تالیف است، گاهی به صورت مشترک بین دانشجو و استاد است و گاهی توسط یک یا چند دانشجو عرضه میشود، ما میتوانیم این ارزیابی را داشته باشیم که این دو گونه میتواند تفاوتهایی را با هم داشته باشد.
اما هر دو گروه مزیتهایی دارند، همین که دانشجویی با استادی در ترجمه و یا تالیف همراه باشد، مناسبت است و هم اینکه شرایطی وجود داشته باشد که دانشجو و یا دانشجویانی به صورت مستقل کارشان را آماده و منتشر کنند و هر باید مورد تقدیر قرار گیرد. اما باید بازآفرینی قضیه مورد توجه باشد که ما شکل یکنواختی پیدا نکنیم و هم به نوعی فعالیت را ترویج کنیم و جمع گستردهتری را شامل شویم، حتی جمعی که خودشان مترجم و یا مولف نیستند اما در آینده بتوانند این کار را انجام دهند و در فضای مناسبی برای تشویق شدن به انجام این کار قرار گیرند؛ برای مثال در مسابقات ورزشی در سطح گسترده نوعی احساس غرور ملی ایجاد میکند و وقتی مقامی بینالمللی به همراه میآورد. این میتواند برای افراد کم سن و سال ایجاد انگیزه فعالیت ورزشی بکند، اما این کار را ترویج کنند.
مراد از کیفیت آثاری که میخواهد ارزیابی شود، چیست؟ آیا مراد تغییر مرزهای علم است؟ کاربرد صنعت است و یا بالا بودن فروش مراد است؟
بخشی از همه اینها مطرح است. فرض بفرمایید، کیفیت علمی قابل توجه است، اما برخی از زمینهها هست که کتابهایی که تالیف و منتشر میشود در زمینهای هست که کتابهای درسی متعددی در آن زمینه وجود دارد. اگر دو کتاب وجود دارد که یکی در زمینهای است که کتابهای دیگری هم وجود دارد و دیگری در زمینهای که کشور مورد نیاز دارد، دومی بر اولی ترجیح داده میشود، پس کاربرد، نو بودن، مباحثی مانند کیفیت کتاب، نوع ویرایش، وزانت علمی مباحث و ... محل توجه است.
در صورت امکان توضیح کوتاهی در خصوص نظام داوری جشنواره ارائه کنید. فرایندی داوری چگونه پیش میرود.
بخش مرکزی جشنواره که هسته اصلی است، از میان اساتید و اعضای هیئتهای علمی برای رشتههای مختلف سرگروههایی را مشخص میکنند، بعد کتابها به این فرد عرضه میشود، بر حسب تخصصی که کتابها ذیل آن رشتهها قرار دارند، متناسب با تخصص به اساتید عرضه میشود که در دو مرحله مورد بررسی میکنند. یک مرحله انتخاب اولیه صورت گرفته و غربا اولیهای روی کتابهایی که کیفیت بالاتری دارند و در این مرحله داوری سریعی صورت میگیرد.
در مرحله دوم حداقل هر کتاب را دو استاد میبینند و مستقل نمره میدهند و این نمرهها بر اساس معیارهای کمی است که هسته اصلی رویش توافق کرده است و سوالهای اصلی بر اساس پیشنهادها و بازخوردهایی که اصلاح میشود و بر این اساس نمره کلی در میآید و بر اساس رده بندیهای مختلف در خصوص ترجمه و تالیف، برگزیدهها و قابل تقدیرها مشخص میشود.
چه تاریخچهای را میتوانیم برای نظام داوری ببینیم و چگونه داوری این جشنواره پختهتر شده است؟ به نظر شما چه کارهایی برای افزایش کارآمدی داوری باید انجام شود؟
اتفاقی که افتاده است این است که یکی دو مرحله ای شدن داوری به بهتر شدن نتایج کمک میکند. بحث دوم این است که معیاری های ترکیبی کمی و کیفی که داور به آنها توجه کند و نمره مجزا به آن شاخص بدهد و سرجمع اینها کلیت نمره کتاب را مشخص کند بهبود داشته ست اما هنوز به نظر میآید شاید در مرحلهای ما این معیارهای کمیمان را در رده بندیهای کلی متفاوتتر انجام دهیم؛ برای مثلا کتابی که در ادبیات فارسی مطرح است و داوری میشود با کتابی که در یک رشته مهندسی مورد داوری قرار میگیرد ممکن است مقداری معیارهای کمی، بازهای که باید امتیازها را باید بگیرند باید تفاوت کنند و هنوز گاهی اوقات برخی از دوستان پیشنهاد میکنند که این معیار میتواند در نظر گرفته شود.
نکته دیگر این است که ما برخی اوقات معیارها را با چند کلمه مشخص میکنیم، مثلا بابت کیفیت نوشتن که پنج معیار است در حالی که هر یک از پنج معیار از دید افراد مختلفی که داوری میکنند هر کدام با یکی دیدگاه بررسی شوند. اگر این معیارها مقداری تنقیح شود به کار داوری بیشتر کمک خواهد کرد.