مرد جوان وقتی دید پسرداییاش، بدهی ٦٠٠میلیون تومانی خواهرش را پس نمیدهد، نقشه یک آدمربایی را اجرا کرد. چندی قبل زن و مردی در تماس مردان ناشناس متوجه شدند، پسرشان به نام امیر به همراه خانوادهاش ربوده شده است. همین کافی بود تا با مراجعه به پلیس از آنها درخواست کمک کنند.
به گزارش شهروند، ماموران در گام نخست تحقیقات پی بردند که چندی قبل امیر همراه خانوادهاش به خاطر بدهی میلیونی از تهران خارج شده و کسی اطلاعی از آنها نداشته است. در این مرحله ماموران با توجه به بدهی ٦٠٠ میلیاردی مرد جوان احتمال دادند که آدمربایان از سوی طلبکاران امیر اجیر شده باشند. تحقیقات ادامه داشت تا اینکه آدمرباها در تماس با خانواده مرد جوان خواستار ٦٠٠میلیون تومان در ازای رهایی پسرشان شدند.
تیم پلیسی در ادامه تحقیقات پی بردند که آدمربایان به خانواده امیر دستور دادهاند برای پرداخت پول باید به شهر همدان بروند که در این راستا خانواده امیر با حضور در اداره پلیس آگاهی همدان از ماجرای آدمربایی ٦٠٠ میلیونی پرده برداشتند. تجسسهای فنی نشان داد که طلبکاران امیر، خانواده عمهاش هستند و درست از زمانی که امیر و خانوادهاش ناپدید شدهاند، اثری از پسرعمههای وی هم نبود.
٢١ روز از ماجرای آدمربایی میگذشت که ماموران پی بردند که همسر و دختر ٥ساله امیر همراه مرد جوانی به خانهشان بازگشتهاند و خیلی زود تیمی از ماموران برای تحقیقات ویژه به سراغ همسر امیر رفتند. زن جوان ادعا کرد که برای اسبابکشی به خانه آمده و از داستان آدمربایی بیاطلاع است این ادعا در حالی بود که در چهره زن جوان ترس و اضطراب نمایان بود. برای همین ماموران از مرد جوانی که همراه زن امیر بود، خواستند با صاحبخانه تماس بگیرد تا صحت ماجرای اسبابکشی را تأیید کند.
در این مرحله مرد ناشناس که همدست آدمربایان بود برای ردگم کنی ماجرای حضور پلیس را به همدستانش گزارش کرد و پسرعمه امیر با شنیدن این ماجرا دستور داد تا امیر همراه یکی از همدستانش به خانهشان در همدان بروند تا راز این آدمربایی پنهان بماند اما وقتی امیر در برابر کارآگاهان قرار گرفت پرده از این آدمربایی ٦٠٠میلیون تومانی برداشت.
مرد جوان گفت: «یک سال قبل برای شروع کارم نیاز به پول داشتم که دخترعمهام ٢٠٠میلیون تومان به من داد و قرار بود در سود کار با هم شریک باشیم اما پس از مدتی شراکتمان در سود کار تغییر کرد و دخترعمهام از من خواست تا ماهانه ٢٢درصد سود پول بپردازم. روزبهروز بدهیام بیشتر میشد تا اینکه تصمیم به فرار گرفتم و شبانه با همسرم از تهران به همدان فرار کردیم و هیچکس از این ماجرا اطلاعی نداشت ولی پس از یک هفته در خانه بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد و وقتی جلوی در رفتم در کمال ناباوری دیدم پسرعمهام همراه خواهرزادههایش جلوی در هستند.
شوکه شده بودم که آنها مرا سوار بر خودرو خودم و همسرم و فرزندم را سوار بر خودرویشان کردند و ما را ٢١ روز در یک خانه گروگان گرفتند. ٢١ روز در اسارتگاه پسرعمهام بودم که ١٣ بار از سوی آنها شکنجه شدم و تهدید به مرگ شدم و چندبار نیز همسرم را کتک زدند. آنها از من خواستند تا با خانوادهام تماس بگیرم تا ٦٠٠میلیون تومان بدهیام را برایشان تهیه کنند.
آدمرباها وقتی دیدند که خانوادهام نمیتوانند پولی تهیه کنند در نقشهای جدید تصمیم گرفتند تا همسرم را همراه یکی از همدستانشان به خانهام بفرستند تا با فروش وسایل خانه بخشی از بدهیام را پس بگیرند که دستگیر شدند.»
کارآگاهان در گام بعدی دیگر اعضای این باند ٨ نفره که دو زن و ٦ مرد هستند را در عملیاتهای پلیسی در تهران و همدان دستگیر کردند.