یک گفتگوی کوتاه و یک درخواست از سوی حجت الاسلام رئیسی پس از پایان دومین مناظره تلویزیونی.
به گزارش آفتاب، درخواستی که باعث شد عدهای به او حق بدهند و عده دیگر هم خواستار پیگیری آن درخواست باشند. رئیسی به کنایه هم که شده مناظره بین رئیس دولت سابق با رئیس دولت فعلی در تلویزیون را خواستار شد آن هم به یک دلیل: "تکلیف مردم را مشخص کنید. تا چه زمانی مردم باید در پاسخ به انتقادشان از وضع موجود به عملکرد دولتهای قبلی ارجاع داده شوند. باید بین روحانی و رئیس دولت قبل مناظره درگیرد. هروقت حرفی میزنیم میگویند، دولت قبل، دولت قبل ".
رئیسی در ادامه مدعی است:" مردم نه به گذشته برمیگردند و نه وضع موجود را تحمل میکنند. تغییر به نفع مردم، مطالبه ملت است."حسن روحانی، در این جملات، متهم به آن است که دائم از گذشته میگوید و نمیخواهد در حال زندگی کند.
اما به راستی چرا روحانی و معاون اولش جهانگیری دائم از بازگشت احمدینژادیها میگویند و از شرایط دولت قبل انتقاد میکنند؟ نکند حق با رئیسی است؟ بیتردید دولت یازدهم برای دفاع از خود باید بازگو کننده این باشد که چه چیزی را در آغاز دولت تحویل گرفته و اکنون در مقایسه با آن دوران به چه جایگاه و دستاوردهایی رسیده است، این موضوع مستلزم آن است تا روحانی گذشتهها و دولت قبل را مرور کند. اما حسن روحانی در یادآوری دولت قبل یک دلیل دیگر هم دارد.
دلیل آن چیزی نیست جز اینکه میداند دولتی از ترکیب احمدینژادیها در راهند اینها همان کسانیاند که دوباره میخواهند در رقابت با او (روحانی) قدرت را در ید بگیرند و کشور را به پرتگاه برسانند. این را میشود به طور خیلی جدی تری در تیم رئیسی و حامیان او جستجو کرد.
فرار نافرجام
رئیسی پیشنهاد مناظره روحانی با رئیس دولت سابق را میدهد تا با رندی خاصی، خود و دولتش را جدای از احمدی نژاد بداند و البته به اصطلاح روحانی را نیز متهم به آن کنند که چون دفاعی از خود و دولتش ندارد همه چیز را به گردن دولت سابق میاندازد.
اما هم او، هم روحانی و هم مردم میدانند که مقصود از دولت قبل فقط رئیس آن دولت نیست ... بلکه مسببان و مجریان هشت ساله دولتهای نهم و دهم همان تیمی هستند که آن روز گرداگرد محمود احمدی نژاد را گرفته بودند و امروز گرد ابراهیم رئیسی جمع شده اند و به مدح و ثنای او میپردازند.
کپی کاری
تنها با نگاهی به ستادهای مرکزی و ستادهای استانی رئیسی، خیلی خوب میتوان فهمید که رئیسی همان احمدینژاد است. نزدیکان امروز رئیسی مو به مو از کابینه دولت احمدینژاد کپیبرداری شدهاند؛ یعنی همانهایی که سالهای وزارت و مدیریتشان بر امور کشور باعث چنین بلایی در جامعه شد.
آنچه در آن هشت سال رخ داد محصول مشترک تیم احمدینژاد بود و نه شخص او. تیمی که حالا با رئیسی عکس یادگاری میگیرند در وصف وجنات او بیانیه میدهند و یا ستادهای انتخاباتی او را رهبری میکنند.
نقشههایی برای کابینه در ستادها
روزی که رئیسی برای ثبتنام آمده بود، مسعود میرکاظمی همان وزیر بازرگانی احمدینژاد را همراه با خود برد. موضوعی که نشان میداد میرکاظمی برای دولت رئیسی و کابینهاش نقشه کشیده! در همان روز ثبتنام، نادر طالبزاده عضو جبهه پایداری که با احمدینژاد نشست و برخاست دارد و عیددیدنیها و دید و بازدیدهایشان با رئیس دولت سابق در جریان است و البته در سال 88 به در و دیوار میزد تا از او حمایت کند، نیز وی (رئیسی) را همراهی میکرد و حالا او جزو مشاورین سیاسی رئیسی است.
زمانی که رئیسی میخواست رییس ستاد انتخاباتی اش را تعیین کند، اسامی چهار نفر در آن زمان برده شد، فرهاد رهبر رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی در دولت احمدینژاد، مسعود میرکاظمی وزیر بازرگانی دولت سابق، علیرضا زاکانی عضو جبهه پایداری و رئیس کمیسیون پرحاشیه برجام درمجلس نهم که تمام فکر و ذکرش مخالفت با حسن روحانی و دولت یازدهم و برجام بود و علی نیکزاد وزیر مسکن و شهرسازی دولت احمدینژاد. تا اینکه دست آخر نیکزاد به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی رئیسی برگزیده شد. یعنی همان باعث و بانی ساخت مسکنهای مهر در مناطق صعب العبور و خالی از سکنه .
سید صولت مرتضوی معاون سیاسی وزیر کشور و رئیس ستاد انتخابات کشور دولت سابق یکی دیگر از سران ستاد ابراهیم رئیسی (ستادهای استانی او) شده است، علی اصغر عنابستانی که حالا در ریاست ستاد انتخاباتی تولیت آستان قدس رضوی "دستی بر آتش دارد! "همانی است که رئیس ستاد انتخاباتی احمدینژاد در استان خراسان و از استانداران او در دولت دهم، بوده است.
در میان اطرافیان امروز ابراهیم رئیسی نام یک وزیر دیگر احمدی نژادی نیز دیده میشود. سید محمد حسینی وزیر ارشاد دولت دهم که حالا برای رئیسی سینه میدرد و گفته که قالیباف بهتراست به نفع رئیسی کنار برود تا معاون رئیسی شود. اما در کنار حسینی، نمیتوان به سادگی از نقش مرضیه وحید دستجردی وزیر بهداشت احمدی نژاد که اکنون سخنگوی جمنا و حامی اصلی رئیسی شده، گذشت. کسی که احتمالا اگر در دولت رئیسی وزیر نباشد معاون او در امور زنان خواهد بود!
شواهد نشان میدهد که در ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی یک اسم دیگر هم به چشم میآید، حمید بهبهانی همان وزیر راه دولت سابق و از اساتید احمدینژاد، اینها را در کنار محمد علی آبادی معاون دولت سابق و رئیس تربیت بدنی آن روزگار که سر از اوپک هم در آورد! بگذارید که با رئیسی و همراهان او عکس میگیرد.
بیانیه احساسی و پر از محبت محمدمهدی زاهدی وزیر علوم احمدینژاد و حمایت تمام و کمالش از ابراهیم رئیسی را نیز نباید از یاد برد. مثل اینکه او هم قرار است یکی از اعضای کابینه آینده رئیسی باشد. مسعود زریبافان دیگر معاون رئیس دولت قبل و البته رئیس سابق بنیاد شهید، را هم فراموش نکنیم که اگرچه خود هم در این انتخابات نامنویسی کرد اما بعد از آنکه تایید نشد، در بیانیهای رسما اعلام کرد کلیه ستادهای تهران و شهرستانهای وی، در جهت حمایت از ابراهیم رئیسی خواهند بود.
سیدمهدی هاشمی نام رئیس ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی در استان تهران است. یعنی همان کسی که محمود احمدینژاد برای وزارت رفاه او را به مجلس معرفی کرد و رای نیاورد، البته مدتی هم سرپرست ومعاون وزارت کشور دولت سابق بوده است. در میان همه این نامهای دولت احمدینژاد، نام یک نفر را بیشتر به خاطر بسپارید؛ سعید جلیلی.
معاون اروپا و آمریکای وزارت امور خارجه و دبیر شورای عالی امنیت ملی در دولت احمدینژاد، که بسیاری میگویند قرار است تا معاون اول رئیسی، پس از ریاست جمهوری او باشد. او همانی است که قطعنامههای سازمان ملل را یکی پس ازدیگری برای ایران به ارمغان آورد!
حامیان احمدی نژادی
به غیر از کسانی که هم اکنون در ستاد رئیسی رفت و آمد یا نقش دارند -کسانی که عمدتاً یا از وزرای احمدینژاد و یا معاونان او بودهاند- حتی حامیان شاخص رئیسی که (ارتباطی با ستاد او ندارند) نیز از همان حامیان احمدینژاد در سالهای 84 و88 اند.
نمونهاش روحانی معروف حجه الاسلام پناهیان، کسی که تا چند سال پیش در دفاع از رئیس دولت سابق میتینگ میگذاشت و سخنرانی میکرد حالا در دفاع از رئیسی چنین میکند و یا حسن عباسی همان سخنران همیشگی اصولگرایان سنگ احمدینژاد را به سینه میزد و حالا سنگ رئیسی را .
راستی یادمان باشد که رئیسی کاندیدای مورد حمایت پدر معنوی جبهه پایداری؛ آیت الله مصباح یزدی همان آیت اللهی است که در 84 و 88 ، حامی احمدی نژاد بوده است. آیتالله یزدی، آیت الله مقتدایی، آیت الله محمدرضا آشتیانی، مرتضی آقا تهرانی، آیت الله میرباقری و آیتالله عباس کعبی ازدیگر روحانیون حامی رئیسی به شمار میآیند .
بازتولید دولت تخریبگر
با نگاهی به اعضای ستاد رئیسی و برخی حامیان او خیلی خوب می شود فهمید که تیم و کابینه آینده رئیسی دقیقا همان تیم احمدی نژاد است؛ همان تیمی که یا جزو وزرای رئیس دولت سابق بودند و یا معاونانش.
پس روحانی حق دارد که مرتب از گافهای دولت گذشته بگوید که اگر نگوید دوباره همان تیم قدرت میگیرند و کشور را به عقب بازمیگردانند. او باید نهیب بازگشت دولت قبل را بزند چون دولت قبل، امروز در مناظرهها حضور دارد حتی اگر رئیس دولت آن کسی به جز احمدینژاد باشد.
هرچند رئیسی با پیشنهاد مناظره مستقیم حسن روحانی و رئیس دولت سابق از زیربار این واقعیت شانه خالی میکند که او به بازتولید یک دولت تخریبگر دست زده، اما لیست کامل اعضای ستاد و نزدیکان او نشان میدهد که رئیسی دقیقا در حال چنین بازتولیدی است.
رئیسی باید در مناظره سوم با حسن روحانی به این سوال پاسخ دهد که چرا درصدد آن است تا یک دولت احمدی نژادی دیگر را به راه اندازد!هرچند کلام و وعدههای رئیسی از جمله افزایش یارانه تا 3 برابر و همین طور مسکن مهر خود نشان از دفاع او از دولت سابق داشت اما استفاده از مدیران آن دوران نشان می دهد که دولتی از جنس احمدی نژاد در حال بروز است؛ دولتی که ابراهیم رئیسی مسئول آن خواهد بود.
از این رو این رئیسی است که باید پاسخگوی حسن روحانی باشد و نه رئیس دولت سابق. جالب آنکه بدانیم رئیسی نام ستادمردمی اش را ستاد خادم ملت گذاشته؛ همان لقبی که رئیس دولت سابق به خود میداد ...
ولی خواهشم از شما اینه که بجای ترسوندن مردم از رییسی یا هر کس دیگر10 مورد از کارهای مثبت و شفاف و تاثیرگذار آقای روحانی را نام ببرید که مردم بدانند اینجوری بیشتر میشه رای جمع کرد:
البته من چن مورد از گند کاری های ایشان رو ذکر می کنم:رکود، افزایش بیکاری،عدم شایسته سالاری در انتصابات مدیریتی، افزایش ناامیدی، افزایش صادرات نفت خام و عدم تاثیر در وضع و حال ملت،افزایش اعدام ها، ادامه و تشدید پرداخت حقوق های نجومی، افزایش فقر، ادامه نگاه در دوربین و دروغ گفتن