ناصر نوبری سفیر سابق ایران در اتحاد جماهیر شوروی در سال های ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۰، در گفتگویی برای اولینبار ماجرای درخواست بوش برای گفتگو با ایران در دوره محمود احمدینژاد را افشا کرده و می گوید: در زمان بوش و احمدینژاد که هر دو تندرو بودند موضوع جنگ مطرح نبود.
وی سپس با نقد به مسئله دور کردن خطر جنگ آمریکا با ایران از سوی حسن روحانی ادعا میکند: حالا این دوستان هم میگویند خطر جنگ را رفع کردهاند چون میدانند مردم امکانی برای تعیین آن ندارند.
به گزارش فرارو به نقل از مهر این دیپلمات سابق کشورمان ادامه میدهد: بنده در اینجا لازم می بینم برای اینکه مردم معیاری برای روشن شدن موضوع داشته باشند یک واقعه ای را برای اولین بار مطرح کنم: بعد از حمله بوش به افغانستان و عراق، در سال ۸۶ و در زمان دولت آقای احمدینژاد، جرج دبیلو بوش تندرو پیشنهاد مذاکرات استراتژیکی همه جانبه غرب به رهبری آمریکا با ایران را داد و تونی بلر که مدتی بود از نخست وزیری انگلیس کنار رفته بود، به نمایندگی از کل غربیها برای مذاکرات به عمان آمد و گفت من دوست صمیمی بوش و نماینده آمریکا و غرب برای مذاکرات استراتژیک با ایران هستم، از طرف ایران هم اجماع حاصل شد که بنده مذاکره نمایم.
وی سپس ادعا میکند اما این مذاکرات به دلیل کولاک انجام نشد و در همین رابطه اضافه میکند: اتفاقا در آن زمستان کولاک شد و دو روز فرودگاههای تهران بسته شد پادشاه عمان پیشنهاد کرد هواپیمای اختصاصی بفرستد تا بنده را از یک فرودگاه دیگر به عمان ببرد اما هماهنگی ها در ایران طولانی شد و نهایتا بعد از دو روز انتظار تونی بلر با سرخوردگی و ناراحتی، عمان را ترک کرد. این نشان میدهد بخاطر موقعیت ایران با آمادگیهای نظامی و مردمی اش هم جمهوری خواهان آمریکا و هم دموکراتها از جنگ با ایران پرهیز دارند.
احمدینژاد و روحانی دو روی یک سکهاندناصر نوبری در بخش دیگری از سخنان خود احمدی نژاد و حسن روحانی را دو روی یک سکه دانسته و میگوید: به نظر من آقای احمدینژاد و روحانی هر دو روی یک سکهاند یعنی احمدی نژاد یک رادیکالیزم کور را در ابعاد مسائل اقتصادی و سیاسی دامن زد و از این رو بود که در مسائل همچون هستهای به بن بست رسید و گرهای از مسائل کشور باز نشد. اما انتخاب آقای روحانی که با شعار کلید خود پا به عرصه انتخابات گذاشت همان تیمی بود که ۱۲ سال پیش از این در زمینه هسته ای شکست خورده بود.
وی ادامه داد: ولی رفتار رادیکالیزم کور احمدینژاد باعث شد تا دوباره زمینه برای روحانی فراهم شود، اکنون آقای روحانی با وادادگی کور طوری عمل کرده که برای مردم تقریبا هیچ عاید شده و لذا دوباره میتواند گرایش به احمدینژاد را ببار آورد. رادیکالیزم کور موجب وادادگی کور میشود و وادادگی کور موجب رادیکالیزم کور میشود. اکنون که احمدینژاد حذف شده دیگر رقیب جدی برای مقابله با روحانی نمانده و کاندیداهای رایآور هم به نحوی با دولت مماشات کرده و آلوده شده اند و لذا نمیتوانند با دولت رقابت کنند.
جنگی در کار نبود که بخواهند جلویش را بگیرند، مطرح کردن موضوع جنگ عوامفریبانه و متقلبانه است. مگر موقع شروع مذاکرات هسته ای صحبت از جلوگیری از جنگ بود یا اینکه تاکید همه بر مذاکره برای رفع تحریمها بود؟