فرقي نميكند اسمش را چه بگذاريم؛ ائتلاف اصولگرايان معتدل و طرفداران دولت يا ائتلاف علي لاريجاني با نزديكان حسن روحاني. هرچه باشد خيليها اين روزها منتظر شنيدن خبري موثق در اين باره هستند. خبري كه هنوز بعد از ماهها از شروع گمانهزني بر سر ليست انتخاباتي مشترك اين دو طيف از راه نرسيده است.
با اين وجود عوض حيدرپور، نماينده عضو كميسيون امنيت ملي و از اعضاي شوراي مركزي جمعيت ايثارگران به «اعتماد» ميگويد كه طيف اصولگرايان معتدل هماكنون در انتظار گامي از طرف حاميان دولت براي ايجاد يك ائتلاف انتخاباتي است.
الان جمعيت ايثارگران براي انتخابات چه برنامه و راهبردي دارد؟من مدتي است كه از برنامههاي دوستان اطلاع ندارم. چون به دليل كسالت كمتر در جلسات حاضر ميشوم و اطلاعات لازم را ندارم.
دليل واقعي عدم حضورتان كسالت است يا احتمالا اختلاف نظر با اعضا؟به هر حال تفاوت نظر در هر مجموعهاي عادي است. ولي واقعا گرفتاريهاي شخصي مانع حضور پررنگ من شده است. الان هم خيلي پيگير برنامهها نيستم.
در مجموعه اصولگرايان به طور كلي اوضاع چطور است؟ چون حداقل به عنوان يك عضو مجلس قطعا در جريان تحولات هستيد.الان دغدغه اساسي اين است كه به طور يكپارچه و همگرا در انتخابات حاضر شويم. ولي به هر حال واقعيت اين است كه اصولگرايان دو دسته هستند. يكي آنها كه تند و تيزتر و راديكالتر حرف ميزنند و عمل ميكنند و در مقابل هم اصولگراياني كه معتقد به اصل اعتدال و ميانهروي هستند و قدري عقلانيتر به اوضاع نگاه ميكنند.
بحث سر شكاف همين دو دسته است. فكر ميكنيد نهايت كنشها و واكنشها بين اين دو دسته به كجا ميرسد؟ببينيد الان در كشور فضاي اعتدال و ميانهروي به هر حال سكه رايج بازار است. قسمت عمدهاي از اصولگرايان هم ترجيح ميدهند در اين شرايط براي انتخابات به سمت همين اعتدال گرايش داشته باشند.
پس شكاف جبهه پايداري و اصولگرايان باقي خواهد ماند؟ البته منظورم اصولگرايان سنتي مثل آقاي باهنر است.جبهه پايداري خرج خود را از جريان اصولگرايي جدا كرده است. جريان معتدل اصولگرايان همچون آقاي لاريجاني كه جاي خودش را دارد. جبهه پايداري حتي با امثال آقاي باهنر هم به ائتلاف و ليست مشترك نخواهند رسيد. الان گفتوگوهايي در جريان است اما اين گفتوگوها سرد و پرتنش جلو ميروند. اين تنشها شايد در اخبار منتشر شده خود را نشان ندهند اما ميدانيم كه در پشت پرده اختلافات جدي است.
خب اين مسائلي كه ميگوييد مشخصا چيست؟ چه گفتوگوهايي شده و چه اتفاقاتي در جريان آن افتاده است؟آقاي باهنر و جبهه پيروان هنوز مشغول صحبت هستند اما خب گفتوگوها همانطور كه گفتم خيلي سرد شده است. مشخصا تلاش ميشود تا از طريق برخي روحانيون مورد وثوق جريان اصولگرايي در قم برخي مباحث پيش برود، اما دو موضوع وجود دارد. يكي اينكه قسمت عمدهاي از سياسيون و آنها كه قصد حضور جدي در انتخابات دارند با خط و مشي ديگري جلو ميروند و به عبارتي الزاماتي جدا از آن مسائل مطرح شده در قم را مدنظر دارند. دوم اينكه در همان سطح هم اختلاف نظر وجود دارد و گفتوگوهاي فعلي در حال حاضر ناظر به حل برخي مسائل است تا رسيدن به يك برنامه اجرايي. بعد هم مساله اين است كه مثلا اگر در جبهه پيروان گفتوگوهايي با جبهه پايداري و اين دست اصولگرايان وجود دارد، اما چهرههاي تعيينكننده آن به شكل جدي به جريان معتدل اصولگرا و افرادي نظير آقاي لاريجاني ميانديشند. چون به هر حال امكان همگرايي در آن طرف قويتر است. از طرفي هم پايداري حتي در گفتوگو با اصولگرايان سنتي روي مسائلي تاكيد ميكند كه قابل تحقق نيست.
چه مسائلي؟تا جايي كه ما ميدانيم آنها ميگويند اصولگرايان سنتي بايد با پايداري هماهنگ شوند نه برعكس. يعني توقع دارند بقيه هم حرف آنها را بزنند و كارهاي آنها را بكنند. به هر حال بر اساس چيزي كه جلو ميرود اين طيفها حتي براي حفظ ظاهر هم هنوز راضي به تغيير رويه نشدهاند.
آقاي لاريجاني و طيف همسو با ايشان كه معتدلين جريان اصولگرا را تشكيل ميدهند در پي چه هستند؟ مشخصتر بگويم آيا آنها به ائتلاف با طيف هواداران دولت ميانديشند و در اين رابطه بحث جدي صورت گرفته است؟در اين رابطه دو چيز مطرح است. اول اينكه الان مثل دوران دفاع مقدس بسياري مسائل كشور ما مسائل ملي شده است. يعني دولت قبل كاري كرد كه ما دوباره گرفتار مشكلاتي شديم كه ابعاد ملي و عميقي دارد و اين به شكل طبيعي خيلي گروهها را كنار هم قرار ميدهد. در مجلس آنچه ما ميبينيم اين است كه چنين تمايلي بين گروههاي معتدل اصولگرا وجود دارد. ضمن اينكه همه اينها هم از تندروهاي زخم خوردهاند. طبيعي است كه آقاي لاريجاني تمايل ندارد تا مثلا در موقعيتي مثل ٢٢ بهمن سال ٩١ قرار بگيرد و امثال آقاي روحاني يا حتي هاشميرفسنجاني هم نميخواهند آن هشت سال را دوباره تجربه كنند. همين احساس تهديد يك لولاي مهم بين اين گروهها خواهد بود.
الان نظر اين طيف درباره بدنه سياسيون هوادار دولت چيست؟به هر حال جمعيت اصولگرايان معتدل براي يك همگرايي سياسي پتانسيل لازم را در بدنه دولت و هواداران دولت ميبينند. اين پتانسيل هم به لحاظ مشي سياسي و حركت در مسير انقلاب وجود دارد و هم به لحاظ نوع نگرش به مسائل كشور.
اين درست است. سوال اين است كه اين پتانسيل آيا به يك اقدام عملي در راستاي ائتلاف منجر خواهد شد؟ما وقتي وارد فضاي انتخاباتي شويم از يك سو مانع خاصي سر راه چنين همگرايي وجود ندارد و از سويي هم الزاماتي حتي براي آن ميتوان متصور بود. الان به شكل مشخص در ارزيابي نيروها در شهرستانها اين مسائل مد نظر دو طرف قرار دارد و بر اساس يك برنامه هماهنگ در بسياري جاها به توافق بر سر نامزدها هم رسيدهاند. الان اين درك عمومي بين اصولگرايان معتدل و حاميان دولت وجود دارد كه ميتوانند براي انتخابات با يكديگر كار كنند و كنار بيايند.
چقدر اين احتمال جدي است؟شخص آقاي لاريجاني در مجلس نهم انعطاف و همراهي لازم را با دولت در طول دو سال گذشته نشان داده است و خود دولتيها هم معترف به اين هستند. البته دولت هم همكاري لازم را نشان داده است. در جمع اصولگرايان معتدل مجلس اين تقاضا وجود دارد كه باب گفتوگو با حاميان دولت براي انتخابات باز شود و اين مطالبه هم قطعا نميتواند بدون جواب بماند.
اين مطالبه از كدام طرف مطرح شده است؟از هر دو طرف. مخصوصا از طرف بزرگان جريان معتدل اصولگرا كه باب اين گفتوگوها را باز كنند و وارد فاز عملي بشوند.
از طرف حاميان دولت در جريان اعتدال هم اين مطالبه مطرح شده است؟به هر حال آنها هم همزمان تمايلاتي دارند.
آقاي لاريجاني تا اينجا در عمل چه كرده است؟ به هر حال وقت زيادي نمانده است. آيا خود ايشان يا نيروهاي سياسي كه با رييس مجلس همسو حركت ميكردند و تقريبا يك جريان شدهاند، اقدام عملي در اين زمينه انجام دادهاند؟بعد از برخي پيگيريها به نظر من اينطور ميآيد كه آقاي لاريجاني و چهرههاي موثر جريان معتدل اصولگرا هم منتظر انعطاف هواداران دولت براي چنين ائتلافي هستند. به هر حال اين جريان در مجلس براي بسياري از پروژههاي دولت در دو سال اخير هم انرژي و وقت گذاشته و هم ضربه خورده و فشارهايي را متحمل شده است و اكنون انتظار دارد كه براي يك ائتلاف يا همكاري انتخاباتي انعطاف طرف مقابل را ببيند. من فكر ميكنم امثال آقاي لاريجاني با توجه به جايگاه و كارنامهاي كه دارند منتظر ميمانند تا هواداران دولت براي اين همكاري پا پيش بگذارند. اما وقتي آن اتفاق بيفتد احتمال به نتيجه نرسيدن گفتوگوها بسيار كم است، يعني اگر آنها جلو بيايند اين طرف هم آماده پذيرش پيشنهادات است.