bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۳۹۸۵
گفتگوی فرارو با آهنگ ساز "تنها تو می مانی"

هفتاد میلیون جمعیت داریم، "ده" تا خواننده نداریم

تاریخ انتشار: ۱۷:۵۹ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۸۸


فرارو، مجید بردیا- علی خشتی نژاد آهنگساز و نوازنده تار و سه تار ، موسیقی را از سال 69 باشرکت در کلاس های کیوان ساکت شروع کرد و در ادامه از محضر استادان دیگری چون اقبال گنجه ای و شهرام میر جلالی نیز استفاده کرد. وی تا کنون با گروه های مختلفی چون گروه صبا ، قمر و گلبانگ همکاری داشته است . سبز جاویدان و بیگاه از آثار منتشر شده خشتی نژاد پیش از این است. با او در باره آلبوم جدیدش "تنها تو می مانی" به گفتگو نشسته ایم:



- چرا مشخص نکرده اید هر قطعه ساخت چه کسی است؟
چون همانطور که در داخل آن نوشته ایم نتیجه هم فکری و کار هر دوی ما بوده است. فرض مثال در یک تصنیف آهنگ دو بیت را آقای رحیمی گفته اند، بقیه را من. هدف این بوده که یک کار مشترک خوب تهیه شود به خاطر همین ما قضیه را بین خودمان حل کردیم. واقعا این بوده که همه قطعات باهم شکل گرفته است و قطعه ای نبوده که فقط خاص یک نفر باشد. محصول هم فکری بوده است.

-روی شعرها کار می کردید یا اول آهنگ قطعه به ذهنتان می آمد آنرا می زدید و بعد به دنبال شعر می گشتید؟
سبک آهنگ سازی ما به شکلی است که بیشتر روی شعر کار میکنیم. یعنی اول شعر باید یک جوششی به وجود بیاورد بعد آهنگ ساخته شود .

-تمام قطعات به گونه ای بوده که شعر یک احساسی داده و بعد آهنگ ساخته شده؟
بله ، روی اشعاری که قبلا گفته شده کار کرده ایم. خیلی روی انتخاب شعرها دقت کرده ایم . حدودا دو سال وقت صرف پیدا کردن شعر کرده ایم. شعری که به کارمان بخورد.

-روی کدامیک از قطعات بیشتر وقت گذاشتید یا بیشتر به دلتان چسبید؟
طوفان و تنها تو می مانی.

- فکر می کنم زمانیکه داشتید این آهنگ ها را می ساختید در ذهنتان صدای همایون شجریان بود؟
بله – ولی در کار طوفان دقیقا صدای آقای افتخاری در ذهنمان بود.
ولی خوب شرایط این جوری پیش رفت .شاید در کل آلبوم دو آهنگ به صدای آقای شهرام ناظری بخورد.

هر خواننده ای که یک تصنیفی را می خواند ما با همان صدا آنرا می پذیریم .ولی خوب این ذهنیت که مثلا اگر این قطعه را آقای همایون می خواند چه جوری می شد ، آدم را به اشتباه می اندازد. هر خواننده ای با لحن و حس خودش و وجود خودش می تواند به یک تصنیف جلوه بدهد.

-دنبال این رفتید که این کار را با آقای همایون انجام بدهید و نشد؟ یا اینکه بعدا تصمیم گرفتید که این کار را با آقای همایون نکنید؟
خیر . تصمیم عوض شد که با آقای همایون شجریان کار نکنیم. سیستمی که شرکت دل آواز به شکل 5 سال 5 سال کارهایشان را بسته اند. برنامه ها یشان مشخص است، بسته شده است. سالی یک کاست نهایتا دو تا کاست همایون شجریان بیشتر نمی دهد و انتشار اثر خیلی طول می کشد.

یک هنرمند نمی تواند صبر کند و کارش تا 5 سال بماند و بعد مطرح شود. چون حس الان با 5 یا 3 سال دیگه خیلی فرق می کند و شرایط جامعه فرق می کند. هنرمند انگیزه اش را از دست می دهد. خیلی فاصله می افتد. چون شده است که آقای شجریان دو سال یا آقای ناظری سه سال کار ی منتشر نمی کنند . دلیل نمی شود به خاطر یک صدا چند سال منتظر ماند.

-روند کار با آقای افتخاری چطور بود؟
استاد به هر حال بعضی کارها را گوش می دهند نسبت به بقیه خواننده ها خوبیشان این است که به سن و سال کاری ندارند. اول کار را گوش می کنند واگر خوب بود قبول می کنند.

-با توجه به نگاه جامعه نخبه موسیقی به آقای افتخاری این هراس رانداشتید که نخبگان کار شما را نشنوند؟
خیر هراسی نداشتیم چون اگرکاری جدی باشد و مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند خاص و عام به سمت کار گرایش پیدا می کنند. صدای استاد صدایی است که مردم با آن خاطره دارند و در ذهن ها نقش بسته است. ما بیشتر آقای افتخاری را با نیلوفرانه ، زیبا ترین و ساقی سرمستان واز این قبیل آثار می شناسیم یعنی اگر ایشان مقبول افتاده اند به خاطر آن کارها بوده است.

-آن چیزی که از صدای آقای افتخاری می خواستید محقق شد؟
بله ، به حق خوب خواندند.راضی ام. شاید نظر خودشان این باشد که اگر امروز می خواندم بهتر بود ولی نظر مردم هم این بوده که کار خوب از آب در آمده و راضی هستند. بازتاب خوبی هم بین مردم داشته است.

- اساسا مساله خوانندگی در موسیقی سنتی را چطور می بینید؟
خوب استاد شجریان واقعا آواز را به قله رساندند . و توقع ها را خیلی بالا بردند. همه سعی کردند خودشان را نزدیک کنند به ایشان. برای همین شروع به تقلید صدا کردند و صدا های خودشان را فراموش کردند . به همین خاطر نسل جدید خواننده ها یک جور کار تقلید صدا می کنند. تکنیک را می شود تقلید کرد ولی صدا را نمی شود .

ما کنسرت استاد لطفی رفتیم خواننده ای بود که صدای خوبی داشت تحریر هم خوب می زد ولی من حالی از با صدای استاد بردم از صدای او نبردم. چرا؟ چون صدای خود استاد بود . تقلید از کسی نبود و حس خودشان بود.

رنگ صدای همه خواننده های امروز، شبیه به هم شده . طوری شده که آدم بعضی وقت ها به اشتباه می افتد. در گذشته رادیو تلوزیون این خواننده ها را رد می کرد برای همین این همه خواننده با رنگ صدای مختلف بوجود آمد. بنان، عبدالوهاب شهیدی، داریوش رفیعی و... همه رنگ صدای خودشان را دارند. باور کنید امروز ما هفتاد ملیون جمیت داریم ولی ده تا خواننده نداریم. خوب چرا باید این طور باشد . چرا این قدر دست آهنگساز بسته است.

-در مورد ارکستراسیون و تنظیم اثر هم توضیح می دهید؟
بله، این کار یکی از کارهای خوب آقای سروری است .خیلی سعی کرده اند نقش بدهند به سازهای زهی و حتی به کنتر باس، سولو داده اند. جایی ندیدیم اینقدر به ساز های زهی نقش بدهند . خیلی ساده می نویسند و کسی اینقدر به تمام اجزای ارکستر زهی اهمیت نمی دهد.

-در تنظیم هم با هم تعامل داشتید؟
بله خیلی تعامل خوبی داشتیم.فقط به کار فکر می کردیم. منیت ها فراموش شده بود. حتی در قطعه طوفان در مقدمه، اولین بار است که به این شکل کلارینت و فلوت تنظیم می شود. آدم انتظارش را ندارد. چون ما عادت کرده ایم که مثلا تار بزند، بعد قانون، و بعد نی جواب بدهند. ریتم، یکنواخت است شما کاملا پیش بینی می کنید که الان کدام ساز شروع می کند.

سعی کرده ایم که شنونده خیلی برایش جدید باشد . مثلا به ما گفته اند که چرا در قطعه "کویر" نی نیست؟ چرا ما همیشه فکر می کنیم که وقتی کویر است باید نی هم باشد. خیلی کلیشه ای شده که به نظرم باید کلیشه ها از بین برود.

-الگوی هنریتان کیست؟
-از تمام اساتید سعی کرده ام الگو بگیرم ولی الگوی اصلی ام استاد شهناز است. آرزویم این است که یک روزی مثل ایشان ساز بزنم .

-از آثار منتشر شده این سال ها از کدام شان خوشتان آمده یا رویتان تاثیر گذاشته است. بویژه از موزیسین های هم نسل خودتان ؟
کار های آقای ضرابیان،"نقش خیال" آقای قمصری و یکی از قطعات قلندر وار آقای عماد توحیدی را خیلی دوست دارم. تصنیف "یوسف از فرط جنون..." آن آلبوم از کار هایی بود که من را تکان داد . "پیدا شدم " آقای ناظری با اجرای گروه چکناواریان از کار های خوب این سال ها بود.

-آلبوم بعدی تان چیست؟
آلبوم بعهدی به نام بهار بی گل با آقای رحیمی است که خودشان هم می خوانند.

- الان در چه مرحله ای است؟
آماده است و مجوزش هم گرفته شده که بهار 89 منتشر می شود . خوب تا عرضه بشود و مردم بشنوند زمان می برد . یک کاست تک نوازی تار هم در برنامه انتشار دارم.

متاسفانه در ایران موزیسین با نوازنده صرف بودن به جایی نمی رسد. این باب شده که کار آهنگ سازی هم بکنند درحالی که در جاهای دیگر دنیا این طور نیست. شخص صرفا نوازنده است و خیلی هم ارزش دارد ولی در ایران حتما باید آهنگ ساز باشی. که همین یک معضلاتی هم ایجاد می کند. این که هر کسی به خودش اجازه می دهد بگوید من آهنگ سازم. استانداردی وجود ندارد.

مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین