در حالی که جدال برای ساخت بحث برانگیزترین سد در شمال کشور همچنان ادامه دارد اما تعداد زیادی از درختان ارزشمند جنگلهای شفارود اطراف فضای سد از بین رفتهاند. طبق اسناد موجود قطع درختان منطقه شفارود در استان گیلان درحالی انجام شده که این پروژه همچنان فاقد تأییدیه ارزیابی است. تصاویر منتشرشده از منطقه تخریبشده در حد یک فاجعه محیط زیستی است. پیش از این نیز در محل کانال سد تعداد زیادی از درختان ارزشمند این منطقه از بین رفتهاند.
ساخت این سد منجر به آواره شدن بیش از ٤٥٠ خانوار خواهد شد. ٣ روستا با نامهای شالم، دوران و سرک باید تخلیه شوند. هم اکنون نیمی از ساکنان روستای شالم خانههایشان را تخلیه کردهاند اما باقی روستاییان حاضر به تخلیه منطقه نیستند. حتی برخی از آنها درقبال فشارهایی که بعضا برای تخلیه خانههایشان به آنها وارد میشود اما بازهم ماندن در خانه را ترجیح میدهند.
پیش از این مدیرکل دفتر ارزیابی سازمان محیطزیست از مخالفت این سازمان با ساخت سد شفارود در گیلان به دلیل تخریب بیش از ۱۷۵ هکتار از جنگلهای هیرکانی خبر داده بود. حمید جلالوندی گفته بود که سازمان محیطزیست و سازمان جنگلها و مراتع با ساخت این سد با شرایط فعلی مخالف است و گزارش ارزیابی خود را به هیأت دولت ارایه کرده است. در عین حال مهندس بهزاد انگورج، معاون سازمان جنگلها و مراتع نیز اظهار کرده بود که سد شفارود پروژه کلانی است که نیاز به ارزیابی زیستمحیطی دارد و بدون آن امکان موافقت با ساخت سد وجود ندارد.
پروژه سد شفارود در استان گیلان پروژه بزرگ مقیاسی است که حتما نیازمند ارزیابی زیستمحیطی است. عملیات ساخت جاده جایگزین از رضوانشهر به سمت گردنههای خلخال مدتی است که با قطع درختان در مناطق جنگل کاری شده و همینطور درختان پهن برگ جنگلی آغاز شده است. قطع درختان این منطقه درحالی دنبال میشود که سازمان محیطزیست هنوز واکنش درخور نشان نداده است.
برخی از ناظران و منتقدان قطع درختان جنگل شفارود اما پرسشهایی دراینباره مطرح میکنند. اینکه سود حاصل از برداشت شن ماسه رودخانه شفارود چقدر است و این سود نصیب چه کسانی میشود؟ همچنین درآمد حاصل از قطع درختان منطقه به چه کسانی میرسد، موجودی چوب در هر هکتار چقدر است و با چه معیاری قیمتگذاری شده است؟
هدف از ساخت سد شفارود، تأمین آب شرب شهرستانهای رضوانشهر و پرهسر به میزان ۷/۵میلیون متر مکعب در سال، تأمین آب کشاورزی ۱۰ هزارو ۸۳۰ هکتار از زمینهای منطقه به میزان ۹۸میلیون مترمکعب درسال، تأمین آب سالانه موردنیاز صنعت به میزان ۱۲میلیون متر مکعب و همچنین تولید انرژی برق آبی به میزان ۷۰ گیگاوات درسال است.
به گفته کارشناسان سیر تغییر کاربری زمینهای کشاورزی به باغهای کیوی و ویلاسازی، شکل صعودی به خود گرفته است. بهطوری که تا ١٠سال آینده مساحت زمینهای کشاورزی به قدری نخواهد بود که برای تأمین آب، نیازی به سد باشند. البته از دیدگاه وزارت نیرو سدسازی روی چشمهها هم میتواند قابل توجیه باشد. درحال حاضر ساخت سدهای لاسک در منطقه شفت و سد دیورش در رودبار هم بسیار بحثبرانگیز شده و مورد مخالفت شدید فعالان محیطزیست قرار گرفته است.
درمورد سد شفارود ایرادهای فنی دیگری هم وجود دارد. دیوارههای دوطرف سد دارای شیبی بسیارتنداست (۷۰ تا ۹۰ درجه)، باقطع درختان در این عرصه، ریزش شدیدی رخ خواهد داد که حجم آن به میلیونها تن خواهد رسید و ناگزیر باید آنرا تخلیه کرد و معلوم نیست آیا اصلا چنان کاری امکانپذیر هست یا خیر؟ در صورتی که امکانپذیر هم باشد آن حجم عظیم گل ولای و سنگ را باید به کجا انتقال داد. همچنین وجود گسلهای فعال در منطقه شفارود و قرار گرفتن محور سد شفارود در محدوده بین دو گسل آستارا و گسل شالم، محور سد دارای خردشدگی شدیدی بهویژه در دامنه چپ خود است، به نحوی که خطر لغزش زمین به داخل دریاچه سد را ایجاد کرده است.
ساخت سد شفارود میتواند در آینده نزدیک عواقب جبرانناپذیری داشته باشد. خالی شدن سفرههای آب شیرین زیرزمینی و کاهش دبی آب چشمههای بالادست نیز از دستاوردهای این پروژه است. علاوه برآن تاوان از بین رفتن هکتارها جنگل انبوه پهنبرگ را چه کسی خواهد داد. عملیات اجرایی ساخت سد شفارود با سرعت زیاد ادامه دارد و این درحالی است که این پروژه بحثبرانگیز هنوز تاییدیه سازمان حفاظت محیطزیست را دریافت نکرده و این به منزله فعالیت غیرقانونی برای ساخت سد است. در این مورد سوال اصلی اینجاست که چه کسانی از این اقدام غیرقانونی حمایت میکنند که عملیات اجرایی آن همچنان ادامه دارد.
همچنین تاکنون هیچ اقدام جدی و قانونی از سوی سازمان محیطزیست برای توقف عملیات اجرایی اتفاق نیفتاده که این خود نشاندهنده این است که سازمان محیطزیست تنها نقش یک بازدارنده تزیینی را ایفا میکند. جالب آنکه تعیین تکلیف سدشفارود به جلسه هیأت دولت موکول شده است اما عکسها نشان از تخریب قسمت دیگری از جنگلهای شفارود قبل از تعیین تکلیف دولت دارند. تخریبی که هم مدیرکل سازمان محیطزیست گیلان نسبت به آن اعلام بیخبری میکند هم مدیرکل آب منطقهای استان و هم مدیرکل منابع طبیعی. بخش وسیعی از یکی از پرمناقشهترین مناطق استان گیلان جلوی دیدگان مردم تخریب شده است اما هیچ نهادی مسئولیتش را برعهده نمیگیرد.