bato-adv
کد خبر: ۲۲۹۰۷
یاد داشتی بر "شهر خاموش " آخرین آلبوم کیهان کلهر

کلهر از جویندگی تا یابندگی

مجید بردیا
تاریخ انتشار: ۰۰:۳۴ - ۲۶ فروردين ۱۳۸۸


بیش از یک ماه از انتشار "شهر خاموش" آخرین اثر کیهان کلهر میگذرد . این آلبوم رامی بایست در ادامه آثاری چون " شب، سکوت، کویر " و " جاده ابریشم " از آثاری دانست که او در مقام آهنگساز خلق کرده است . 

اگرچه نوع قطعه ها و رنگ بندی ساز ها بیشتر شبیه" جاده ابریشم  و آثار متاخر اوست ولی" شهر خاموش " به واقع ماحصل پروژه چند ساله جستجوگری اوست . 

با نگاهی گذرا به فعالیت های چند ساله اخیر کلهر میتوان به روشنی دریافت که وی در جستجوی فضاها و لحن های تازه و فاصله گرفتن از فضا های کلاسیک موسیقی سنتی است . جز "نخستین دیدار بامدادی" و همکاری های وی با علیزاده و شجریان دیگر فعالیت های او در این سال ها همگی گویای این تشنگی به فضا ولحن نو است . 

کلهر در مقام جستجو گری است که خوب می داند برای رسیدن به این مهم باید از حد و مرزها و قالب های رایج عبور کرد . چه این مرز ردیف میرزا عبداله باشد و استیل کمانچه کشی بهاری و چه حدود جغرافیایی.نقطه شروع این حرکت را البته باید " شب ، سکوت ، کویر "دانست. 

جایی که او به سراغ موسیقی مقامی و لحن موسیقی خراسان میرود و نغمه ها و حال هایی را می یابد که زمانی که در بی تو به سر نمی شود گوشه بیات کرد را می زند هنوز به همان قوت از آرشه ی او شنیده می شود ."طرقه" قطه ای که در شهر خاموش با همراهی ارکستر آمریکایی  ساز ها یزهی بروکلین دوباره اجرا شده است محصول همان نخستین پروژه ی اوست .حتی انتخاب استاد شجریان برای همکاری ، در جهت هرچه خراسانی تر شدن لحن ودور شدن از حال و هوای کلاسیک برای استاد هم تجربه ای نو ودر میان کارهای ایشان هم ، اثری متفاوت است . 

دومین پروژه ی کلهر در این مسیر باز تجربه گری با موسیقی مقامی است . گفت وگو با تنبور علی اکبر مرادی .بی شک کلهر یکی از بداهه نوازان توانای نسل خود است وهمین توانایی به او امکان این دست تجربه ها را می دهد . شیوه ای که او برای این منظور انتخاب کرده کفتگو با ساز دیگر است که معمولا یک ساز مضرابی است . نوعی بداهه نوازی که پیش از این در اساتید بزرگ نسل گذشته، بسیار دیده شده . برنامه تکنوازان نمونه ی کوچکی است از این دست آثار . 

باید قبول کرد که کلهر در " در آینه ی آسمان " به خوبی به ساز مرادی نزدیک شده و یکی از بهترین دونوازی های سال های اخیر را خلق می کنند . لازم به توضیح نیست که بوجود آمدن این دست آثار علاوه بر توانایی فنی و تکنیکی به یک تفاهم وهمدلی بین دو نوازنده نیازمند است . چیزی که کلهر نشان داده به خوبی به آن واقف است . 

پروژه ی بعدی کلهر با همین شیوه اما در افقی دور تر از جغرافیای ایران و در فضایی غنی و اسرار آمیز با پیشینه ای کهن از تکنوازی و بداهه نوازی است .موسیقی هند وسازاسرار آمیز هند. باید قبول کرد همنوازی کمانچه؛ سازی که تا همین چند دهه قبل درسایه ی ساز ویلن قرار داشته وبسیاری تکنیکهای آن تحت تاثیراین سازغربی قرار گرفته ؛و اگرنبودند همین نسل کلهر و اردشیر کامکار این ساز هنوز از زیر سلطه ی ویلن خارج نشده بود ، با سازی که به درازای فرهنگ هند قدمت دارد، شهامت بسیاری می طلبد و باید پذیرفت که در موارد بسیاری این عدم توازن به چشم میاید وساز کلهر شاید ناخواسته در دنیای راز آمیز سی تارگم می شود.
 
پیداست که وی برای درک فضای ساز شجاعت حسین خان انرژی زیادی صرف می کند وشاید در نهایت هم به آن تفاهم و همدلی نمی رسد. با این وجود "غزل ها" و"باران" تجربه منحصر به فردی برای کلهر و موسیقی ایرانی از آب در می آید. 

پروژه ی بعدی اوتجربه حال و هوای آذری با ساز مضرابی آذربایجانی باقلاما و"آردوان ارزنجان " است . شاید طبیعی ست که در "تا بیکران دور دست"کلهر بهتر و راحت تر از کار با شجاعت حسین خان با فضای جدید تعامل پیدا کند. وقتی کلهر جمله های باقلاما را با کمانچه اجرا می کند یا وقتی آن جمله ی طولانی پایان آلبوم رابا پیتزیکاتو با مضراب خاص خودش میزند این تفاهم وحس مشترک به خوبی دیده می شود. 

"جاده ابریشم "و همکری با" ژی پینگ" و"یو یوما" آخرین منزلی است که کلهر در طی طریق خود به آن رسیده است و البته متفاوت ترین آنها .قطعاتی چون" آبی فیروزه ای شبهای نیشابور" و"یورتمه هزار اسب" به اعتبار ساز بندی ونوع قطعه از متفاوت ترین قطعات سال های اخیر موسیقی ایرانی است. 

در این همکاری هم تلاش کلهر برای نزدیک شدن به حال و هوای یویوما کاملا مشهود است . حتی نوع صدا دهی وسنوریته ساز کلهر یادآور انتقاد منتقدان اوست که می گویند او با کمانچه ویولن سل می زند. و این همه برامده از عطش او به متفاوت بودن است. 

اما همه آنچه از تجربه اندوزی کلهر گفته شد در این واپسین کار  با گروه آمریکایی نمایان است. در" شهر خاموش" هم جمله های غزل ها و باران را می شنوید و هم چپ وراست های آرشه ی تا بیکران دور دست وحتی در قطعه ی چهارم ، کرد بیات" شب سکوت" را هم می شود شنید.

شهرخاموش ماحصل همه ی آن چیزی است که کلهر در همه ی این سال ها از این جستجو ها دریافته است . از همکاری با حاج قربان و علی اکبر مرادی گرفته تا ارکستر سازهای زهی در آلمان وجاده ابریشم و یویوما . "قطعه ی مرثیه برای کودکان حلبچه"همه سوز و حزن کمانچه ی کلهر در این سال ها را یک جا دارد .شهر خاموش در مسیر یک طی طریق است و به یقین برای کلهر توقف گاه نیست .منزل بعدی کجاست؟

برچسب ها: شهر خاموش کلهر
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین