اگر چه در حال حاضر تصور قیمتی بالاتر از قیمت فعلی برای نفت ـ با توجه به شرایط موجود و وضعیت عرضه و تقاضای بازار جهانی ـ مشکل به نظر میرسد، اما با توجه به کاهش ذخایر ارزان قیمت (از نظر هزینههای استخراج) در طول زمان، افزایش قیمت نفت در آینده امری اجتناب ناپذیر به نظر میآید.
شرکتهای اکتشاف نفتی در بلندمدت محکوم به کشف منابع جدید جهت رفع تقاضای بازار میباشند. این مطلب از آن جهت اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم سال ۲۰۱۴ از لحاظ میزان کشف ذخایر نفتی، بدترین سال در ۶ دهه گذشته بوده است. از همه بدتر اینکه، سال ۲۰۱۴ چهارمین سال متوالی بود که اکتشافات نفتی نسبت به سال گذشتهاش در جهان کاهش یافته است و این طولانیترین خط کاهش اکتشافات (۴ سال پیاپی) از سال ۱۹۵۰ بوده است. به عبارت دیگر شرکتهای اکتشافی در حال روبرو شدن با مشکلات بیشتری نسبت به گذشته در فرایند تولیدخود هستند.
ناتوانی در اکتشافات جدید نفتی نه از بابت تلاش و تمایل کمتر تولیدکنندگان، بلکه به دلیل کاهش و مستهلک شدن ذخایر نفتی در زمین بوده است؛ در خلال ۱۵ سال گذشته، نرخ رشد سرمایهگذاری در بخش اکتشافات نفت و گاز۳ برابر (معادل ۷۰۰ میلیارد دلار) شده است؛ و این در حالی است که تولید نفت و گاز تنها ۱۷ درصد افزایش را نشان میدهد.
با وجود ثبت رکوردهای هزینهای مذکور (در بخشهای سرمایهگذاری)، شرکتهای اصلی در این حوزه در حال تلاش برای جایگزین کردن منابع مستهلک شدهشان هستند. نرخ جایگزینی (حجم ذخایر تازه کشف شده نسبت به حجم استخراج شده همان سال) برای شرکتهای BP، Chevron، Chellبه ترتیب تنها ۶۲، ۲۶ و ۸۹ درصد بوده است؛ بنابراین، نه تنها هزینههای اکتشاف به طرز چشمگیری افزایش یافته است و شرکتها را در کشف ذخایر جدید ناتوان ساخته است، بلکه سطح تولیدشان را نیز با کاهش روبرو کرده است. پیش بینی آژانس بین المللی انرژی حکایت از این دارد که تا سال ۲۰۳۰، صنعت نفت به طور سالیانه نیاز به ۸۵۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری به منظور افزایش تولید دارد و این در حالی است که ۶۸۰ میلیارد دلار آن ـ بر اساس تخمینها ـ تنها برای حفظ سطح تولید فعلی نیاز است.
در هر صورت قیمتهای فعلی نفت بسیار پایین است و شرکتها قادر به افزایش هزینهها در بخش سرمایهگذاری نیستند و همه آنها برنامههای کاهش هزینهای را با توجه به سطح قیمتها دنبال میکنند و تنها یک شانس وجود دارد و آن کشف ذخایر جدید ارزان قیمت (از نظر استخراجی) در بعضی نقاط جهان و در سالهای پیش رو است؛ سالهایی که به طور قطع، تولیدکنندگان با هزینههای افزایش یافته و بودجههای کاهش یافته در بخش سرمایه گذاری و اکتشافات قادر به تولید متناسب با تقاضای بازار نیستند.
از آنجایی که از مرحله کشف تا بهره برداری از ذخایر جدید نفتی پروسهای بلند مدت است، کمبود کشف ذخایر در ۲۰۱۴ نمیتواند اثری بر قیمتهای جاری داشته باشد، اما میتواند به افزایش پرشیب قیمتها در دهه ۲۰ منجر شود. آنچه امروز بر سر قیمت نفت آمده است به دلیل یورش کمپانی شل در یک سال اخیر بوده است. تولید نفت در آمریکا ممکن است از سال ۲۰۰۹، ۶۰ تا ۷۰ درصد افزایش یافته باشد، اما تولید جدید کمپانی شل تنها ۵ درصد تولید جهانی نفت را شامل میشود که به لحاظ هزینههای استخراجی، بسیار بالا است.
علاوه بر این، با کاهش سطح قیمتها و اکتشافات، انتظار میرود که انقلاب شیل کمرنگ شود و در دهه ۲۰ گستره جهانی انرژی را در شرایطی ترک کند که وابستگی به نفت خاورمیانه بیشتر شده باشد. اما مشکل خاورمیانه این است که با وجود شرایط فعلی نمیتواند تامین کننده تقاضای جهانی باشد؛ کشورهای خاورمیانه به منظور تامین تقاضای بازار در دهه آینده، نیازمند سرمایه گذاری در زمان حال میباشند.
فاتح برون -اقتصاددان ارشد آژانس بین المللی انرژی-اعتقاد دارد که نیمی از نیاز عرضه مازاد خاورمیانه بایستی توسط کشور عراق تامین شود و این در حالی است که مشکلات امنیتی پیش آمده در عراق در یک سال اخیر چالشی عمده در مسیر سرمایهگذاری در خاورمیانه قلمداد میگردد و اگر این سرمایه گذاریها امروز انجام نشود – با توجه به پروسه بلندمدت کشف و بهره برداری- بخشی از تقاضای جهانی در دهه بیست بدون پاسخ باقی خواهد ماند.
واقعیت این است که با توجه به آنچه در این مقاله ذکر شد، شرایط امنیتی عراق و در نتیجه سرمایه گذاری نفتی در این کشور عاملی تاثیر گذار بر قیمت نفت خواهد بود و در صورت عدم تحقق شرایط امن برای این کشور، جهان شاهد افزایش قیمت لجام گسیخته در دهه پیش رو خواهد بود. با وجود این ضرورت، در حال حاضر تمایل برای سرمایه گذاری در خاورمیانه نزدیک به صفر است و این حکایت از افزایش قیمت نفت در بلندمدت دارد.
منبع: oilprice .comمترجم: فرید اسماعیلیان