چندی است که زمزمههای ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد از سرگرفته شده است. بیشک دیاری که پشتوانه مردمی اصیل همچو مردم یزد را در خود دارد، غنی تر از آن است که مقوله ثبت جهانی بتواند بر ارزش آن بیافزاید یا بکاهد. در واقع، ثبت جهانی یک شهر معرفی آن دیار برای جهانیان است.
به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، گفتن و نوشتن درباره شهری که پشتوانه چند صد ساله دارد، آسان نیست. یزد شهر مردمانی ست که به قناعت، مقاومت و دینداری معروفاند. بنابراین میتوان بافت تاریخی شهر یزد را، سند اصالت زندگی مردمان این دیار برشمرد. سندی که تا به امروز با تمام ناملایمتها و تنگناها پابرجا مانده است.
مردم و زندگی در این بافت تارهای این بافته و بناها و کوچههایش، پودهای آناند. در طول تاریخ همواره استعمارگران و یورشگران علاوه بر قتل و غارت، کالبدهای ارزنده شهرها را نیز ویران میکردند. این موضوع امروز نیز حتی با تغییر استراتژی دشمن و جنگ نرم، پابرجاست. به طوری که مشهود است، وهابیون و صهیونیستها در جهت تخریب بافتها و بناهای تاریخی شهرهای اسلامی تلاش و تبلیغ زیادی میکنند. چرا که با از بین رفتن این بافتها ایجاد گسست و تفرقه در میان مردم نیز آسانتر میشود. نمونه این مسئله را به روشنی میتوان در بافت جدید شهر یزد با اختلاف طبقاتی متمولین و قشر متوسط در قسمتهای مختلف شهر و از بین رفتن ارزشهای اسلامی همچون احترام و محرمیت در بناها به ویژه خانهها، مشاهده کرد. در صورتی که در بافت تاریخی هنوز هم میتوان همنشینی فقیر و غنی را در یک کوچه و محله دید.
چندی است که زمزمههای ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد از سرگرفته شده است. بیشک دیاری که پشتوانه مردمی اصیل همچو مردم یزد را در خود دارد، غنی تر از آن است که مقوله ثبت جهانی بتواند بر ارزش آن بیافزاید یا بکاهد. در واقع، ثبت جهانی یک شهر معرفی آن دیار برای جهانیان است. کمترین دانش و شناخت از موضوع ثبت جهانی یک شهر، به درستی این موضوع را آشکار میکند تنها کالبد را نمیتوان ثبت کرد. ثبت یک شهر فراتر از ثبت یک یا چند اثر باارزش است، بلکه همراه با کالبد آن، مردم و فرهنگ آن شهر نیز ثبت و به جهانیان عرضه میگردد. بدین شرح که از زبان و گویش مردم گرفته تا دین و اعتقادات مردم آن دیار به دنیا معرفی میگردد. پس اولین مشخصه ثبت جهانی یزد، معرفی یک شهر اسلامی با مردمان مسلمان و خصوصیتهای زندگی دیندارانه است.
برخی از آن ویژگیها نسبت به سایر شهرهای تاریخی برجستهتر و آشکارتر است. بنابر همین امر امکان ثبت را فراهم خواهد ساخت:
باب اول
بافت تاریخی شهر یزد به یکباره خلق نشده، این شهر حاصل ذوق و هنر مردمانی ست که به رغم مصائب و سختگیریهای طبیعت، آن را برای زندگی برگزیدهاند. اهمیت این موضوع از آن جهت است که برخلاف بسیاری از شهرهای ایرانی که از هسته یک روستا یا آبادی آغاز شده اند، یزد از ابتدا با ساختار شهری طرح اندازی گردیده است. لذا از این باب یزد به عنوان یک شهر کویری شاهکار ثبت خواهد شد.
باب دوم
شهر یزد برخلاف سایر شهرهای تاریخی معروف ایران، همچو اصفهان که به بناهای صفوی مشهور و یا شیراز که به بناهای زندیه معروف شده است، پوسته نمایشی تک بناهای دوره خاصی از تاریخ نیست. بنابراین میتوان یزد را گاهشمار تقویم تاریخ ایران به حساب آورد، چرا که در آن از بناهای قرون 2 و 3 هجری گرفته تا معاصر مانند دانههای تسبیح در کنار هم قرارگرفته و کوچهها و گذرها همچون نخی آنها را به هم متصل کرده است. روند تغییر و تکامل تاریخ معماری ایران را به خوبی میتوان در این بافت مطالعه کرد. از این باب است که یزد مورد اقبال گردشگران از جمله گردشگران خارجی و دوستداران تاریخ و تمدن ایران قرار گرفته است.
در این باب یزد به عنوان شهری با بناهایی از دورههای مختلف تاریخ ثبت میشود.
باب سوم
از منظری دیگر یزد در میان شهرهای تاریخی ایران، کمترین دستخوردگی را داراست. این موضوع را با نگاهی به تاریخ، میتوان حاصل خواست مردمان این دیار دانست. از جمله موارد آن میتوان به مقاومت مردم بومی بافت در برابر تخریب تکیه امیر چخماق (1336) ممانعت از تعریض و تخریب گذر یوزداران (دهه چهل) و در این اواخر عکسالعمل و مخالفت شدید مردم در تخریب بناهای اطراف امامزاده جعفر و محله مصلا را نام برد. تجربههای تخریب بافت تاریخی چه در یزد و یا سایر شهرها با بافت تاریخی نشان میدهد که جایگزیی بنا و بافتهای جدید شهری به جای بافت تاریخی تنها کارکرد آن را مناسب تر نکرده بلکه تغییرات به خصوص تعریضهای گذرها، موجبات از بین رفتن منظر فرهنگی شهر و روح زندگی در کالبد شهرها را فراهم آورده است.
در اکثر موارد این تخریبها و تجدید بناهای ناهمگون و با تراکم بالا، موجبات تبدیل بافتهایی با مقیاس انسانی و اولویت تردد پیاده به سواره رو و بدون مقیاس قابلدرک را رقم زده است. این آشفتگی و بینظمی غیرقابلجبران را چه کسی پاسخ گو خواهد بود؟!
باب چهارم
حضور مردم بومی و حاکم بودن فرهنگی بومی یزد در این محدوده، مهمترین موضوع ثبت و گسترش این بافت عظیم تاریخی است. شهرهای تاریخی معروف در دنیا وجود دارند که امروزه به موزههایی مجسمه وار تبدیل گردیدهاند. بدون آنکه روح زندگی و فرهنگ در آنها جاری باشد؛ اما یزد به رغم تاریخی بودن، به سبب حضور مردم و ساکنین بومی هنوز زنده است، برپایی باشکوه آیین عزاداری امام حسین(ع) روشنترین سند تاریخی اصالت مردمان و آیین این خطه است. موضوعی که در مکانهای جدید الساخت همین شهر امروز کم رنگ تر شده و دیگر با رنگ بوی اصیل خود نمانده است. هر ساله شاهد دستههای بزرگ سینهزنی با سبک و سیاق اصیل و دیرینه این شهر در دل محلات همین بافت بودهایم. به راستی این مشارکت عظیم مردمی را مهمترین سند تأثیر متقابل کالبد و اصالت مردمان شهر یزد دانست. نبودن نظام طبقاتی و همنشینی فقیر و غنی، یکدستی و اتحاد مردم، احترام و حفظ ارزشهای به خصوص دینی و ... از جمله جلوههای مردمی بارز محلات این بافت است که به مذاق بسیاری ازجمله فرقههای بابی و بهائیت و ... پذیرا نبوده و برای تخریب و از هم گسیختن اینگونه بافتها تلاشهای زیادی داشتهاند.
در نتیجه آنچه عنوان شد، باید گفت؛ ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد پایان یک راه یا نهایت هدف نیست، بلکه بهانهای برای سامان دادن وضعیت موجود، برنامهریزی برای آینده آن و انتخاب راهکارهای مناسب محافظت از آن است. تهیه پرونده ثبت جهانی و نقشه راه حفظ این بافت مگر با مشارکت و همیاری ارگانهای متولی این بافت میسر نخواهد گشت. ثبت جهانی بافت تاریخی شهر یزد، ثبت یک شهر اسلامی با سبک زندگی مردمی سادهزیست و خلاق است. پس بر یکا یک ماست که در جهت حفظ اصالت و ارزشهای زندگی دینی امان به نوبه خود تلاش کنیم نه آنکه در پس تخریب و ایجاد تزلزل در پایههای کالبد و زندگی اسلامی امان برآییم.